یاد نامه‌ی کاغذی بخیر!

    امتياز داده شده به اين مطلب:
    ( 1 نفر به اين مطلب امتياز داده است )

    شروع به خواندن کتاب که می‌کنم، به خودم می‌گویم: "تو هم حوصله داری ها! نشسته‌ای نامه‌نگاری‌های این مشتری سمج را با کتابفروش‌اش می‌خوانی که چه بشود؟ درخواست کتاب‌هایی که تابه‌حال اسمشان را هم نشنیدی از طرف خانمی با ذائقه مطالعاتی عجیب و غریب و توضیحات کتابفروش عصاقورت‌داده‌ی انگلیسی درباره آنها!"

    اما چند صفحه‌ای که تاب می‌آورم، "داستان" شروع می‌شود و شخصیت‌ها شکل می‌گیرند. می‌گویم داستان، فکر نکنید که منظورم چیزی مثل "بابا لنگ‌دراز" جین وبستر است. در بابا لنگ‌دراز جودی واقعا برایمان (برای بابا لنگ‌دراز) داستان تعریف می‌کرد؛ خب قول داده بود. اینجا اما نامه‌های خانم هانف واقعا نامه هستند. بنابراین با سبک دیگری از "داستان نامه‌ای" روبرو هستیم.

    این یکی هم اما لذتبخش و خواندنی است. شخصیت خانم هانف با رد و بدل چند تا نامه قشنگ برای آدم قابل لمس می‌شود. از شما چه پنهان در فرانک دوئل عصاقورت‌داده هم، مشابهت‌هایی با "آقای جیره‌کتاب" پیدا کردم. اینکه خیلی با این و آن خودمانی نمی‌شود و سعی می‌کند آدابی را در معامله‌ی کتاب رعایت کند؛ حتی با مشتریانِ بجوشی مثل هلین هانف (صحبت مشابهت‌ها شد، یاد کریم امامی و سبک و سیاق کتابفروشی‌اش هم بخیر!)

    گفتم نامه‌ها واقعا نامه هستند. به نظرم این گزاره مهمی در معرفی این کتاب است. راستش با خواندن آنها دلم برای نامه‌نگاری کاغذی تنگ شد.

    نامه‌ها بین آمریکا و انگلستان رد و بدل شده‌اند. بنابراین در بهترین حالت، فاصله زمانی بین‌شان چند هفته تا یکی دو ماه است. این روزها اما ما اغلب به جای نامه برای همدیگر "پیام" می‌فرستیم و عادت داریم که تا Send را زدیم، طرف هرجای دنیا که باشد، آن را دریافت کند. این تسهیلات در نگاه اول از نعمت‌های فناوری است که شامل حال ما شده. اما خوب که نگاه می‌کنی می‌بینی این تسهیلات شکلی، محتوای نامه‌هایمان را هم تحت‌تاثیر قرار داده است و ... خب اینجوری است که دلت برای نامه به سبک Snail Mail تنگ می‌شود!
    شاید فکر کنید دارم ناشُکری می‌کنم. نمی‌دانم، شاید هم ناشکری است غر زدن به جان اینهمه تسهیلات فناوری. اما به خدا نامه‌ به سبک Snail Mail یک چیز دیگری است. انگار آن عامل "زمان" و طول کشیدن رسیدن از مبدا به مقصد روی همه‌چی تاثیر می‌گذارد. اینکه چی را بگی (بنویسی) و چی را نگی (ننویسی)، اینکه هرچیزی را چطوری بنویسی و بهش بپردازی.

    از نامه سوم، چهارم کتاب به بعد، دیگر با دقت تاریخ‌های هر نامه را نگاه می‌کردم و حتی گاهی برمی‌گشتم تا ببینم این نامه جدید که به آن رسیده‌ام با قبلی‌اش چه مدت فاصله داشته است. انگار خود فاصله زمانی میان نامه‌ها هم جزو داستان هستند (راستی، نامه‌های بابالنگ‌دراز هم تاریخ داشتند؟)، انگار این فاصله زمانی (اسمش را بگذاریم "گذر عمر") یکی از قهرمانان داستان است و با بقیه‌ی شخصیت‌های داستان تعامل دراماتیک دارد (آنهم چه تعاملی!)

    در چنین کتابی که قهرمان‌هایش تا آخر عمر روی همدیگر را نمی‌بینند و اصلا هم عاشق چشم و ابروی یکدیگر نیستند (کی گفته است که تنها داستان‌های خواندنی دنیا، شرح آه و افسوس عاشقان دلسوخته است!) جایگاه قهرمان‌های نقش دوم هم، که همگی خانم هستند، بسیار قابل توجه است. حتی می‌توانم مدعی شوم که ماجرای ورود "خانم‌های نقش دوم" به ارتباط نامه‌ای فرانک دوئل و هلین هانف درخشان‌ترین فصل کتاب است. در حین خواندن این بخش از کتاب، با تکیه بر مشابهت‌های "آقای جیره‌کتاب" و فرانک دوئل، کتابفروش کم‌حرف و خوددار انگلیسی را مجسم می‌کردم که سرش را تکان می‌دهد و پیش خودش، طوری که کس دیگری صدایش را نشنود، تکرار می‌کند: "امان از دست خانم‌ها!"


    خواندن کتاب را که تمام کردم، مدتی داشتم به این موضوع فکر می‌کردم که آیا نقش "کتاب" و "کتابفروشی" در شکل گرفتن این رابطه قلمی بیست ساله، چقدر اهمیت داشته. اینکه اگر مثلا هلین هانف به جای کتاب، برای تهیه تابلوی نقاشی، عتیقه‌جات، کلاه یا هر شی و کالای دیگری از آنور اقیانوس اطلس برای فرانک دوئل در این سوی اقیانوس نامه می‌فرستاد و چیزی سفارش می‌داد، هیچگاه چنین ارتباطی شکل می‌گرفت. در جایگاه یک کتابفروش دوست دارم اینطور فکر کنم که نه، این خاصیت "کتاب"، کالایی که این وسط رد و بدل می‌شده بوده که این ارتباط را ادامه‌دار و داستان آن را خواندنی کرده. اما بعد، سعی می‌کنم تعصب را کنار بگذارم و به خودم می‌گویم: "شاید خیلی هم به کتاب ربطی نداشته. هلین هانفی که از خلال نامه‌ها با او آشنا می‌شویم احتمالا با لوله‌کش و سبزی‌فروش و سرایدار ساختمانش هم همانطور صمیمی بوده که با فرانک دوئل کتابفروش!" پس شاید بهتر باشد قبول کنیم که کتاب و کتابفروشی در داستان بیشتر برای شکل دادن میزانسن بکار رفته‌اند و نقش دراماتیک آنچنانی ندارند.

    خلاصه‌ی همه این حرفها اینکه "خیابان چرینگ کراس، شماره‌ی 84" را بخوانید که متن لذتبخشی است. شاهدش هم اینکه تا اینجای کار هر سه نفری که در جیره‌کتاب درباره آن اعلام نظر کرده‌اند، کتاب را لایق 5 ستاره تشخیص داده‌اند.

    خیابان چرینگ کراس شماره‌ی 84
    نویسنده: هلین هانف
    ترجمه: لیلا کرد
    ناشر: کوله‌پشتی
    سال نشر: 1402 (چاپ 4)
    قیمت: 85000 تومان
    تعداد صفحات: 84 صفحه
    شابک: 978-600-8211-48-8
    مجموعه نامه‌هایی که میان نویسنده (ساکن آمریکا) و فرانک دوئل (کتابفروش، ساکن لندن) بین سال‌های 1949 تا 1969 رد و بدل شده است. نویسنده در طول این سال‌ها از طریق نامه‌هایی که برای این کتابفروشی ارسال می‌کرده کتابهای مختلفی را سفارش می‌داده و به مرور از راه دور با دوئل و دیگر کارکنان کتابفروشی صمیمی شده است. فرانک دوئل در سال 1969، پیش از آنکه نویسنده امکان بیابد تا به انگلستان سفر کند و دوست نادیده‌اش را ملاقات کند به دلیل بیماری از دنیا می‌رود.

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    نظر بدهيد

    تصویر امنیتی
    تصویر امنیتی جدید

    حقوق كلیه مطالب منتشر شده در این پایگاه اطلاع‌رسانی متعلق به جیره‌كتاب است