شاید اگر انقلاب نشده بود، اسماعیل فصیح به همان "شراب خام" بسنده میکرد و داستانهای جلال آریان را دیگر بسط نمیداد. شراب خامی که هم میخواست داستانی سرگرمکننده و خواندنی باشد به سبک "بِست سلرزهای" آمریکایی، که بود، و هم شاید میخواست تصویری از زندگی بیدغدغه و همزمان بیمعنای تحصیلکردهها و روشنفکران ایرانی در دهههای 1340 و 1350 شمسی به دست خواننده دهد، که در این کار هم نسبتا موفق بود.
اما خب، انقلاب شد! بنابراین فصیح امکان پیدا کرد تا سرگذشت جلال آریان را در بیش از 14 رمان دیگر بسط دهد و با کمک او تصویری از طبقهای که زندگیاش با وقوع انقلاب اسلامی زیر و زبر شده بود، به دست دهد.
جلال آریان کیست؟
جلال آریان، پسر سوم ارباب حسن آریان است. بزرگ شده در محلهای پایینشهر. تحصیلکردهی آمریکا. ساکن محلهی تکش در تهران. کارمند شرکت نفت. مقیم آبادان در سالهای طلایی ابتدای دهه 1350. مجرد. همواره دلنگران فرنگیس، خواهر بزرگترش.
کلیدواژههای پاراگراف قبل بطور کامل جلال آریان را تصویر میکنند. مرد میانسالی زاده شده در خانوادهای سطح پایین که بر اثر تحولات اجتماعی پس از کودتای 28 مرداد خوب تحصیل میکند و آموزش میبیند تا بعد استخدام شود و یکی از چرخدندههای اجرایی نظام شاهنشاهی باشد. "طبقه متوسط شاه". او، مثل همه متولدین اوایل قرن شمسی در خانوادهای به دنیا آمده که خدا و پیغمبر سرشان میشود و والدین نمازخوان دارد. اما خودش مذهبی نیست و با اینکه هیچوقت در متن داستانها اشاره نمیشود، در طبقهبندیهای امروزی سکولار محسوب میشود. در داستانهای فصیح او اغلب با دیگر دوستانش "لبی تر میکند"، با جنس مخالف (معمولا غیرمحجبه و همطبقه خودش) معاشرت دارد و ... خلاصه تصویر تمامقد طبقهای است که نمایندگی آن را برعهده دارد.
وقتی انقلاب میشود ...
"ثریا در اغما" اولین رمان "جلال آریانی" فصیح است که پس از انقلاب منتشر میشود (سال 1362). داستان بعدی، بعد از "شراب خام". تقریبا تمام داستان در شهر پاریس میگذرد و میان "فراریهایی" که از ترس انقلاب اسلامی هرچه توانستهاند برداشتهاند و به خارج گریختهاند!
قهرمان داستان، که به دلیلی شخصی به پاریس رفته، مثل یک دوربین مستند حال و روز "ایرانیان خارج از کشور" را درست یکسال و اندی پس از پیروزی انقلاب، منعکس میکند. از ترسها و امیدهایشان میگوید و فضای اجتماعی این گروه از مهاجرین پس از انقلاب را پیش چشم خواننده ترسیم میکند.
راوی "ثریا در اغما" پاریسنشینان را با بغض و نفرتی که ادبیات انقلابیِ آن سالها، این گروه را توصیف میکرد، تصویر نمیکند. برای جلال آریان، آشنایانش در پاریس دوستانی از جنس خود او هستند، اما با انتخابها و اولویتهایی دیگر. جلال خیال ندارد که به علت وقوع انقلاب ترک دیار کند و به خارج برود. آنها اما با سقوط رژیم شاهنشاهی دیگر زندگی را در ایران مقدور ندیدهاند و رفتهاند و حالا دارند با این امید واهی زندگی میکنند که: "چند ماهِ دیگه اینها میرن و ما برمیگردیم سر خونه و زندگیمون!"
فصیح غیرواقعی بودن برداشت و تصور پاریسنشینان را از دید جلال بخوبی منعکس میکند، بدون آنکه فراریها را به عنوان یک طبقه لعن و نفرین یا حتی قضاوت کند.
جنگِ همهی ایرانیان!
اگر اهمیت "ثریا در اغما" را در نشان دادن تصویری نزدیکتر به واقعیت از تاثیر اجتماعی وقوع انقلاب اسلامی ایران بر روی "طبقه متوسط شاه" بدانیم، "زمستان 62" را میتوانیم نشاندهندهی نسبت جنگ هشت ساله ایران و عراق با این طبقه به حساب بیاوریم.
طی سالیان طولانی، تصویر مصوب از جنگ ایران و عراق، تصویر یک جنگ مذهبی و عقیدتی بوده است. در این تصویر در جبهه حق (جبهه ایران) رزمندگان و بسیجیانی حضور داشتهاند که ایمان مذهبی و احساس تکلیفشان برای جهاد در راه خدا، مهمترین دلیلشان برای جنگیدن بوده است. فیلمها، داستانها، روایتهای مستند، همگی (به جز شاید چند نمونه انگشتشمار) چنین تصویری را از جنگ تحمیلی ارائه کردهاند.
در این تصویر "آن طبقه متوسط" بطور کامل غائب است!
طبقهای که پس از انقلاب به انتخاب یا به اجبار در ایران ماند، تلاش کرد خودش را با ارزشهای انقلابی هماهنگ کند و زندگی را دوباره به سبکی که بلد بود (و تا آنجایی که با ارزشهای جدید جامعه منافاتی نداشت) از سر بگیرد. زندگی این طبقه هم با وقوع جنگ دستخوش تغییر شد. خانوادههای این طبقه هم ناچار شدند فرزندانشان را برای مقابله با دشمن به جبهه اعزام کنند (اگرچه اغلب در قامت سرباز و به روش "اجباری"!) این حاضرین در جبههها (که تعدادشان هم کم نبود)، به ایمان و اعتقادی که رزمندگان اصلی جبهه به آن مسلح بودند، دسترسی نداشتند. اغلب روی زشت جنگ را میدیدند و جزو "ترسوها" بودند که همواره پناه میگرفتند و اعتقادی به "به صف دشمن زدن" نداشتند. اما به هر حال این گروه هم جزئی از جبههای بود که دیوار مقابل دشمن را تشکیل میداد و از آن هشت سال دفاع هم تاثیر گرفت و هم تاثیر بر جا گذاشت.
"زمستان 62" (منتشر شده در سال 1366) جلال آریان را به داخل منطقه جنگزده و فضای جبههها میبرد. داستان نه در جبهه بلکه در شهر اهواز میگذرد. اما اجزا مختلف و مهمی از قصه مرتبط با جنگ است و بدهبستان "آن طبقه متوسط" با این پدیده. فصیح در این داستان جنگ را از این زاویه غیرعقیدتی به تصویر میکشد و تاثیرات اجتماعی آن را بر کسانی که تلقی مقدس از این منازعه نداشتهاند، روایت میکند.
چرا جلال آریان آدم مهمی است؟
"آن طبقه متوسط" طی سالهای سال یا نادیده گرفته شد و اصلا وجودش تکذیب شد، یا به عنوان موجودی عجیبالخلقه توصیف شد که زمانی بر روی کره زمین زندگی میکرده و بعد، شکر خدا، نسلاش بر افتاده و شرش از سر همه کم شده است!
پس از دههها، چند صباحی است که در رسانههای رسمی درباره مشکلات اجتماعی "مصرف مشروبات الکلی" میشنویم. به نوعی اعتراف به وجود رگههایی اجتماعی مغایر با شاخههای اصلی و رسمی پذیرفته شده در اجتماع و احتمالا علامت اینکه جمعیت آماری ساکنین این رگهها آنقدر هست که دیگر نمیشود تظاهر کرد که "نیستند!"
این "مصرفکنندگان" البته از جنس جلال آریان نیستند. جلال آریان واقعا متعلق به نسل منقرض شده یا در حال انقراضی است که شاید دیگر از نظر آماری پرداختن به او و ویژگیهایش چندان اهمیت جامعهشناسانهای ندارد.
اما اگر به تاریخ علاقمند باشید، یا بهتر از آن، بخواهید با جوهرهی این طبقهی نامرئی شده از خلال سطرهای ادبیات آشنا شوید، "جلال آریانها" کتابهایی هستند که حتما باید آنها را مطالعه کنید. سرگذشت طبقهای که با نسخهی حکومتی شاهنشاهی تربیت شدند و بعد با تغییر حکومت متوجه شدند هر آنچه که به عنوان راه و روش زندگی آموختهاند "نامطلوب" است.
پینوشت: این یادداشت با هدف "تبلیغ" برای دو کتاب "ثریا در اغما" و "زمستان 62" که در نظرخواهی جیرهکتاب جزو نامزدهای "فهرست کتابهای فارسی که باید پیش از مرگ خواند" قرار دارند، نوشته شده.
نویسنده: اسماعیل فصیح
ناشر: ذهن آویز
سال نشر: 1400 (چاپ 25)
قیمت: 280000 تومان
تعداد صفحات: 370 صفحه
شابک: 978-964-7390-77-4
نویسنده: اسماعیل فصیح
ناشر: ذهنآویز
سال نشر: 1401 (چاپ 14)
قیمت: 380000 تومان
تعداد صفحات: 458 صفحه
شابک: 9643283615