کتابسرای تندیس عصر پنجشنبه گذشته، مطابق اعلام قبلی، عرضهی کتاب "هری پاتر و فرزند نفرینشده" را در کتابفروشیاش آغاز کرد. من که معمولا صبحها، اول وقت، گذارم به کتابفروشی تندیس میافتد، پنجشنبه که وارد کتابفروشی شدم احساس کردم که "جو متشنج" است! بنابراین بهتر دیدم که خیلی توی دست و پای اهالی کتابفروشی نچرخم و زود کتابهایم را بگیرم و بروم تا آنها هم بتوانند مقدمات لازم را برای عرضه کتاب جدید این "بچهجادوگر"، که حالا مردی شده و برای خودش اهل و عیالی دارد، فراهم کنند.
این وسط، مطابق معمول، لطف دوستان هم شامل حالم شد و یک نسخه از کتاب که تازه از تنور نشر درآمده بود و هنوز توی قفسهها و ویترینها چیده نشده بود، دشت کردم. البته اگر عصر میرفتم، میتوانستم بدهم کتاب را خانم اسلامیه، مترجم کتاب، هم امضا کنند. اما گفتم که من بیشتر "آدم صبح"ام و ... از ماجرای من و "امضا نگرفتن" از شاملو هم که مطلع هستید. بنابراین به همان "دشت اول" بسنده کردم و کتاب بدون امضا را زیر بغلم زدم و دنبال بقیه کارهایم رفتم.
بعدتر اما از طریق "شبکههای اجتماعی" و البته شوق و ذوق اهالی کتابفروشی تندیس باخبر شدم که برای تهیه کتاب ازدحام شده و خریداران از سر و کول هم بالا رفتهاند تا نسخهای کتاب (و اینبار نه شیرینی عید پوپک یا بیبی) را بخرند. خوشبختانه میزان عرضه هم مناسب بوده و جویندگان خوشحال و راضی با نسخهای "هری پاتر" در دست (اغلب امضا شده!) به خانه برگشتهاند.
وقتی دقیق شوی اما این "هری پاتر" جدید برای خودش داستانهای دیگری هم دارد. اول اینکه کتاب یک نمایشنامه است! از قرار متن نوشته شده تا بزودی در انگلستان بر روی صحنه اجرا بشود و طرفداران هری پاتر احتمالا برای دیدن آن سر و دست خواهند شکست (فقط نمیدانم چرا متن نمایشنامه را قبل از رفتن بر روی صحنه منتشر کردهاند!) البته این موضوع برای ما ایرانیها که خیلی اهل نمایشنامهخوانی و فیلمنامهخوانی نیستیم، شاید ناخودآگاه نکتهای مثبت باشد تا با تشویق خانم رولینگ، خواندن این نوع ادبی را هم آزمایش کنیم. خدا را چه دیدید شاید بعدتر علاقمند شدیم تا از آثار بیضایی و ساعدی هم چیزی بخوانیم!
نکته بعدی اینکه کتاب انگار نوشته خانم رولینگ نیست! نمایشنامه را جان تیفانی و جک ئورن نوشتهاند، براساس داستانی از "جی.کی.رولینگ". که من هرقدر گشتم نفهمیدم اصل این داستانی که خانم رولینگ نوشته کجاست و آیا منتشر شده یا نه! خلاصه اینکه به نظر "توافقی ادبی" صورت گرفته تا آقایان تیفانی و ئورن بتوانند از قهرمانان خانم رولینگ در نمایشنامهای، که همینجور چشمی از "هملت" شکسپیر هم مفصلتر است، استفاده کنند.
مساله تعجببرانگیز دیگر درباره این کتاب برمیگردد به آمارهای مربوط به اقبال خوانندگان. قبلا برایتان گفتهام که من هر کتاب ترجمهای که دستم میرسد اول از همه نگاهی به امتیازها و نظرات داده شده درباره آن در سایتهای آمازون و goodreads میاندازم. درباره این "فرزند نفرینشده"، اول به سراغ آمازون رفتم و با تعجب متوجه شدم که امتیازهای ثبت شده برای کتاب خیلی "قطبی" است (یعنی تعداد آنها که کتاب را پسندیدهاند و آنها که کتاب را نپسندیدهاند، به همدیگر میچربد) و همین مساله باعث شده تا متوسط امتیاز کتاب 3.5 باشد که امتیاز متوسطی است و برای کتابی که نام "هری پاتر" بر خودش دارد، چندان قابل انتظار نیست.
موضوع اما وقتی به امتیازهای اهالی سایت goodreads مراجعه کنید بسیار جالبتر میشود. تجربه من نشان داده که معمولا نمودار آماری امتیازها در سایت آمازون و goodreads خیلی به هم نزدیک است. کم پیش میآید که آمار بدست آمده از نظرات کاربران این دو سایت با هم نخواند و هماهنگ نباشد. اما اینبار در goodreads جماعتی که تعدادشان بیش از سی برابر امتیازدهندگان سایت آمازون بوده (در آمازون 4000 نفر به کتاب امتیاز دادهاند و تعداد امتیازدهندگان در goodreads در حدود 130000 نفر بوده) نگاه بسیار مثبتتری نسبت به کتاب داشتهاند و امتیاز متوسط 3.93 را برای کتاب رقم زدهاند.
خلاصه اینکه طرفداران و خردهگیران فارسیزبان هری پاتر هم باید این کتاب جدید را بخوانند و نظر بدهند که بالاخره زمانهی این بچهجادوگر به آخر رسیده است یا نه!
نویسنده: جی. کی. رولینگ، جان تیفانی، جک ئورن
ترجمه: ویدا اسلامیه
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1403 (چاپ 2)
قیمت: 470000 تومان
تعداد صفحات: 311 صفحه
شابک: 978-600-182-217-9
ماجرای نمایشنامه به زمانی میپردازد که هری، نوزده سال بعد از پایان مجموعه داستانهایش، در وزارت سحر و جادو در حال خدمت است و با همراه همسر و سه فرزندش زندگی میکند. هری و همسرش جینی به همراه هرمیون و ران، بچههایشان آلبوس و رز را برای اولین سفرشان به مدرسه هاگوارتز روانه میکنند. آلبوس، کوچکترین فرزند هری، در این اولین تجربهاش از تحصیل در مدرسه هاگوارتز با حقیقتی ناخوشایند روبرو میشود که خودش و پدرش را با دردسرهای جدیدی مواجه میکند ...