توی کتابفروشی در حوالی میدان انقلاب ایستادهام و منتظرم خانم جوانی که مشغول پرسوجوست کارش تمام شود. آقای مسنی از در وارد میشود و مطابق رسم کتابفروشیهای آن راسته از راه نرسیده میپرسد: "آقا سه تفنگدار دارین؟" کتابفروش صحبتش را با خانم جوان قطع میکند و نسخهی دو جلدی انتشارات هرمس را از توی قفسه درمیآورد و به دست آقای مسن میدهد. او که تهلهجهای هم دارد و بعد معلوم میشود که کتاب را برای خودش نمیخواهد یک نگاهی به کتابها میکند و میگوید: "اما به من گفتهاند خیلی بیشتر از اینهاست!" کتابفروش توضیح میدهد: "ترجمه ذبیحالله منصوری هم هست که ده جلد است و قیمتش سیصد هزار تومان است." آقای مسن ولکن نیست: "پس این نسخه کامل نیست؟" کتابفروش میگوید: "چرا این نسخه کامل سه تفنگدار است." میپرسد: "پس چطور اون یکی ده جلد است و این دو جلد؟!" در یک لحظه من و خانم جوان و کتابفروش به همدیگر نگاه میکنیم و هرکدام "لبخندی نامرئی" بر لبمان میآید. کتابفروش توضیح میدهد: "ذبیحالله منصوری توی ترجمههاش از خودش مطلب اضافه میکرده!" مرد مسن باز هم دقیق متوجه نمیشود که فرق ماجرا در چیست: "پس اون ده جلدیه کاملتره." دو جلد هرمس را پس میدهد و چون کتابفروش ما نسخه ترجمه ذبیحالله منصوری را موجود ندارد میرود تا جای دیگر "آن کاملتره" را پیدا کند.
احتمالا هریک از خوانندگان این مطلب خاطرهای از خواندن کتابهای ذبیحالله منصوری دارند. برای من این خاطره مربوط به دوران نوجوانی است و خواندن کتاب سه جلدی ژوزف بالسامو. در دهه 1360 شمسی که کتاب و فیلم و دیگر اسباب و لوازم فرهنگی به فراوانی و پررونقی امروز نبود، شبهای بلند زمستانی بسیاری از ما با خواندن کتابهای چند جلدی آقای منصوری کوتاه میشد.
راستش وقتی تصمیم گرفتم که فهرستی از کتابهای این مترجم/نویسنده عجیب تهیه کنم، فکر نمیکردم که بازار کتابهای او در این دوره و زمانهی ماهواره و اینترنت و ... همچنان پررونق باشد. اما کافیست به عدد چاپ هریک از کتابها نگاهی بیاندازیم و یا فاصله زمانی هر چاپ کتابی از او را با چاپ قبلی یا بعدیاش مقایسه کنیم تا متوجه شویم هنوز هم که هنوز است ترجمههای او با "روندی" که برای بازار نحیف کتاب ایران بسیار اعجابانگیز است، فروش میروند (و حتما خوانده میشوند!)
اجازه بدهید یاد این "پدیده نشر ایران" را با بخشی از مطلبی که کریم امامی در سال 1366 درباره او نوشته است به پایان ببرم:
"... دوستان همقلم! ذبیحالله منصوری مترجم را فراموش کنید؛ درعوض در برابر ذبیحالله منصوری نویسنده کلاه از سر بردارید. از وسط کالبد فرتوت مترجم فروتن مطبوعات قصهپردازی ظهور کرده است که به رای انبوه خریداران کتاب، امروز در کتابفروشیها مکررترین نام است. و اگر زنده بود سرانجام از حقالقلم پانزده درصد خود میتوانست زندگی مرفهی داشته باشد. بله، منصوری با وجود نثر متوسط و تکرارهای ملالآور و توضیحات غیرضروری خود به پایگاهی در بازار کتاب دست یافته است که کمتر صاحب اثر دیگری توانسته است به آن نزدیک شود. و شاید دقیقا راز موفقیتش در همین نثر متوسط و همین تکرارها و همین توضیحات باشد.
... کتابهای منصوری، مخصوصا رمانهای تاریخی او، نشان دادهاند که میتوانند برای گروههای متفاوتی از خوانندگان شیرین و جذاب باشند. و بسیاری از همین خوانندگان، اگر هم از کشدار بودن روایت و یا توضیحات مکرر نویسنده به ستوه آیند، همیشه این فرصت را دارند که چند جمله یا چند بند را ناخوانده رها کنند و پیش بتازند بیآنکه رشته داستان از دست برود یا هیجان مربوطه فروکش کند. و البته در برابر بعضی از ترجمههای روشنفکری دشوار، نثر نمور و خاکی منصوری راحتالحلقومی است که به دل مینشیند. ذبیحالله منصوری نهتنها امروزه روز است که آدمهای باسواد را با کتاب آشتی میدهد و به کتابخوانی معتاد میسازد، آدمهایی که پس از گذراندن دوره رمانهای تاریخی ممکن است به مطالعه کتابهای جدیتری برسند، بلکه سالهای سال است که لذت خواندن را اول او به دو سه نسل از خوانندگان جوان فارسی زبان چشانده است. و این به هیچوجه کار کوچکی نیست." (از پست و بلند ترجمه، صفحه 85 الی 87)
خلاصه اینکه ما هم در مقابل ذبیحالله منصوری "کلاه از سر برمیداریم" و ... آثارش را قدر میدانیم:
نویسنده: پل آمیر
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگاه
سال نشر: 1403 (چاپ 4)
قیمت: 745000 تومان
تعداد صفحات: 792 صفحه
شابک: 978-622-267-256-0
امتیاز کتاب: (4.5 امتیاز با رای 2 نفر)
نویسنده: میکا والتاری
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگاه
سال نشر: 1402 (چاپ 3)
قیمت: 945000 تومان
تعداد صفحات: 1000 صفحه
شابک: 978-622-267-258-4
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 4 نفر)
نویسنده: ژان گور
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگاه
سال نشر: 1402 (چاپ 2)
قیمت: 985000 تومان
تعداد صفحات: 1214 صفحه
شابک: 978-622-267-246-1
امتیاز کتاب: (4.5 امتیاز با رای 4 نفر)
"در شب دوازدهم ربیعالثانی سال 1155 هجری در ترکمن صحرا تمام مردان و زنان طائفه اشاقه باش از ایل قاجار چشم بآسمان دوخته بودند و در حالیکه رنگ از صورتهایشان پریده بود، ستاره دنبالهدار را مینگریستند.
کودکان هم بتقلید بزرگان، ستاره دنبالهدار را از نظر میگذراندند و چون میفهمیدند که بزرگان وحشت دارند، آنها نیز میترسیدند بدون این که بدانند برای چه میترسند.
یکی از مردها که مشغول تماشای ستاره دنبالهدار بود سر را بطرف عقب برگردانید و بزبان ترکی بانگ زد: اللهوردی، اللهوردی ... بیا و ستاره دنبالهدار را ببین.
چند دقیقه دیگر پیرمردی دارای ریش سفید بلند، در حالی که چوبی در دست داشت و هنگام راه رفتن بآن تکیه میداد از یکی از یورتها خارج و بمردان و زنانی که مشغول تماشای ستاره دنبالهدار بودند ملحق گردید.
مردها و زنها، باحترام سالخوردگی اللهوردی کنار رفتند و او را در صف جلو جا دادند و مردی که از اللهوردی دعوت کرده بود که از (یورت) خارج شود و ستاره دنبالهدار را تماشا کند پرسید:
اللهوردی، آیا این همان ستاره دنبالهدار است که تو در موقع جوانی دیدی و برای ما حکایت کردی ..."
نویسنده: یورگن توروالد
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگاه
سال نشر: 1402 (چاپ 2)
قیمت: 450000 تومان
تعداد صفحات: 334 صفحه
شابک: 978-622-267-266-9
امتیاز کتاب: (3 امتیاز با رای 2 نفر)
"در کشور آلمان، از قدیم، کسی که عهدهدار امور مالی یک دانشکده پزشکی و جراحی بود باسم مشاور دانشکده خوانده میشد و بعد از جنگ جهانی دوم که آلمان بدو کشور آلمان شرقی و آلمان غربی تقسیم شد، شغل مشاور دانشکده پزشکی و جراحی در آلمان شرقی از بین نرفت.
با این که دیگر در آلمان شرقی دانشگاهها مثل گذشته استقلال نداشتند و همه تحت نظر حکومت آلمان شرقی بودند، در هر دانشکده پزشکی و جراحی یک (مشاور)، امور مالی دانشکده را اداره میکرد.
در روز پانزدهم ماه مه سال 1948 (میلادی) یک مشاور دانشکده پزشکی و جراحی باسم (هال) وارد اطاق سرپرست بهداشت، در برلن شرقی شد.
در آن تاریخ هنوز حکومت آلمان شرقی بطور رسمی بوجود نیامده بود و شهر برلین تحت اشغال چهار دولت شوروی و امریکا و انگلستان و فرانسه، اساسنامه اداری مخصوص داشت معهذا برلن شرقی که امروز پایتخت آلمان شرقی میباشد بطور غیررسمی پایتخت آلمان شرقی بشمار میآمد ..."
نویسنده: میکل پیرامو
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگاه
سال نشر: 1402 (چاپ 2)
قیمت: 575000 تومان
تعداد صفحات: 719 صفحه
شابک: 978-622-267-275-1
امتیاز کتاب: (2.5 امتیاز با رای 2 نفر)
"شرمیون"، کنیز مخصوص و محرم اسرار "کلئوپاتر" -ملکه مصر- بود. او از کودکی دوستی نزدیکی با کلئوپاتر داشت و به همین خاطر از خصوصیترین رازهای ملکه آگاه بود. او در مجالسی شرکت میکرد که هیچ خدمتکاری شرکت نداشت و هیچ صاحبمنصبی جز ملکه و پادشاه در آن راه نمیداشت. بنابراین روایت او را از خاتونش بسیار موثق میدانند.
به دلیل قرابت خاصی که بین این دو برقرار بود، ملکه از همان کودکی او را همراه با خود به کلاس درس میبرد. گرچه در اوایل کار اساتید بدین کار اعتراض میکردند اما نمیتوانستند جلوی کار دختری را بگیرند که سیزده نفر از خاندان او همگی از پادشاهان بودهاند. بنابراین، شرمیون در جلسات درس شرکت کرد و توانست علاوه بر خواندن و نوشتن علومی چون تاریخ، جغرافیا، هندسه و ... را فرا گرفته و فردی ممتاز در میان زنان مصر شود.
"نام من "شرمیون" است و پدر و مادرم برده بودند و به همین جهت خود نیز کنیز شدم.
والدین من در کاخ سلطنتی خدمت میکردند و من در آن کاخ چشم به دنیا گشودم و چند روز بعد از تولد من دختر پادشاه مصر که مادرش یهودی بود متولد شد و نامش را "کلئوپاترا" نهادند.
من از وقایع دوره کودکی خود اطلاع ندارم، اما به خاطر میآورم که از سن سه سالگی همبازی "کلئوپاترا" شدم و او، از بین دختران کوچک کاخ سلطنتی مرا ترجیح میداد و با من، بیشتر الفت داشت. تصور میکنم یکی از چیزهایی که مرا نزد کلئوپاترا محبوب کرد، این بود که هنگام بازی وقتی او ناگهان به خشم درمیآمد و مرا کتک میزد و موهای سرم را میکند، من اعتراض نمیکردم و نزاع نمینمودم، بلکه به گوشهای میرفتم و میگریستم و بعد از چند لحظه، کلئوپاترا به من نزدیک میشد و میگفت "شرمیون، گریه نکن" و گاهی، برای این که مرا تسلی بدهد یک کلوچه شیرین که با انگبین طبخ میشد به من میداد و میگفت "بخور" و من هم کلوچه لذیذ را در دهان میگذاشتم و خشم و کتک او را فراموش میکردم ..."
نویسنده: هاوارد فاست
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگاه
سال نشر: 1401 (چاپ 1)
قیمت: 295000 تومان
تعداد صفحات: 360 صفحه
شابک: 964-407-032-1
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
اسپارتاکوس، قهرمان این داستان، بردهای است که در مدرسه گلادیاتورها تعلیم میبیند تا برای سرگرمی اربابانش با بردههای دیگر بجنگد و کشته شود. او که از ظلمهایی که رومیان به بردهها میکنند برآشفته است، شورش میکند و با تعدادی از همقطارهایش از مدرسه میگریزد.
ماجرای شورش اسپارتاکوس بزودی در سرتاسر سرزمینهای تحت سلطهی روم میپیچد و هزاران برده از نزد اربابان خود فرار میکنند و به او میپیوندند.
اما حاکمان روم این شورش را برای قدرت و سیطرهی خود خطرناک میبینند و ارتشی عظیم را برای مقابله با اسپارتاکوس و همراهانش آماده میکنند ...
"در نیمه ماه مارس که آغاز بهار است جادهای که از شهر جاوید (یعنی رم) به سوی شهر کوچک ولی زیبای "کاپو" واقع در جنوب شرقی منطقه "روم" میرفت برای عبور گشوده شد و با این که حکومت روم اعلام کرد که عبور از جاده مزبور بیخطر است در روزهای اول، بعد از گشایش جاده، مسافرین آن کم بود.
هنگامی که سرگذشت ما شروع میشود یعنی در سال هفتاد و نه قبل از میلاد مسیح، مدت چهار سال بود که در هیچ یک از جادههای کاپو امنیت وجود نداشت و پیوسته مسافرین بدون این که دچار مزاحمت شوند از آن راه میگذشتند، در صورتی که جاده دیگر این طور نبود و مسافرین و کارکنان حمل و نقل دچار مزاحمت میشند. ولی جادهای که از روم به کاپو میرفت نیز ناامن شد و حکومت روم آن را بست تا اینکه در نیمه ماه مارس سال 79 قبل از میلاد مسیح به طوری که گفتیم آن را گشود ..."
نویسنده: لویس دکو
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگارستان کتاب
سال نشر: 1389 (چاپ 4)
قیمت: 15000 تومان
تعداد صفحات: 328 صفحه
شابک: 978-964-8155-52-5
امتیاز کتاب: (3 امتیاز با رای 1 نفر)
کاتیا مامور میشود تا از طرف اعضای خانوادهاش به تزار خوشآمد بگوید. اما در روز رسیدن تزار، او با اسب خود، در حالی که تزار شاهد ماجراست، از میان رودخانه میگذرد و با لباسهایی خیس به حضور امپراطور روسیه میرسد تا به او خیرمقدم بگوید.
این برخورد خودمانی کاتیا موجب تفریح و شادی الکساندر و همراهان او میشود و این آشنایی سبب میشود تا کاتیای جوان هم به قلب فرمانروای روسیه و هم به دربار پر خدعه و نیرنگ تزار راه یابد.
"پیشکار کاخ شاهزاده "دالگورکی" در حضور شاهزاده ایستاده بود و گزارشی راجع به گلهای باغ تقدیم میکرد.
شاهزاده وقتی گزارش پیشکار خود را شنید گرفتار سرفهای شدید شد و در وسط سرفه گفت: این دختر را باید شلاق زد و اگر این آنفلونزای ملعون مرا بستری نکرده بود، خود من او را تنبیه میکردم.
پیشکار گفت: شاهزاده بزرگوار، اگر رعایت احترام شما نبود میگفتم این دختر از رگبار و تگرگ خطرناکتر است، زیرا او عمدا اسب خود را وارد باغچه کرد، در صورتی که میدانست اسبش عادت دارد بمحض ورود به باغچه روی گل و گیاه بغلتد. این مرتبه هم بمحض این که اسب وارد باغچه شد شروع به غلتیدن کرد و تمام گلها را از بین برد.
شاهزاده گفت: آیا گلها خیلی آسیب دیدهاند و نمیتوان آنها را اصلاح کرد؟
پیشکار گفت: شاهزاده بزرگوار، اگر بدانید که باغچه ما چقدر زیبا بود و گلهای میخک هندی روی زمینه گلهای بگونیا چقدر جلوه داشت. باغبان شما مدت چند روز سی روستایی را به کار واداشته بود و آنها با پنجاههزار گل، مقابل کاخ در باغچه این جمله را به وجود آورده بودند "زنده باد تزار". ولی این دخترخانم در ظرف چند لحظه تمام این گلها را از بین برد و بوتههای میخک هندی و بگونیا زیر تنه اسب بکلی له شد ..."
نویسنده: جرج بی کوچ
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگاه
سال نشر: 1402 (چاپ 2)
قیمت: 365000 تومان
تعداد صفحات: 389 صفحه
شابک: 978-622-267-309-3
امتیاز کتاب: (3.7 امتیاز با رای 3 نفر)
روایت خواندنی کتاب "ابنسینا" نه تنها به زندگی پرفراز و نشیب این دانشمند ایرانی میپردازد بلکه توضیحات مفصلی نیز دربارهی فعالیتهای علمی و تحقیقات ابوعلیسینا در اختیار خواننده قرار میدهد.
ترجمه حاضر اولین بار بصورت سلسله مقالاتی پیوسته در مجلهی دانستنیها منتشر شد و با توجه به استقبال خوانندگان در آن زمان، پس از مدتی بصورت کتابی مستقل به چاپ رسید.
"مسافری که در روز سوم ماه ربیعالاول سال 370 هجری قمری مطابق با اول میزان (اول مهرماه) وارد قصبه "افشنه" میشد ولو کوچکترین اطلاعی از وضع اجتماعی مردم آن قصبه نداشت میفهمید که در یک روز جشن وارد آن قصبه شده است.
در بعضی از خانهها که صاحبانشان به اصطلاح درهای باز داشتند، در را باز گذاشته بودند تا خویشاوندان و دوستان و آشنایان بدون در زدن وارد خانه شوند و هر که وارد یکی از آن خانهها میگردید میدید که انواع میوهها از سقف هشتی آویخته شده و میوههایی را که برای آونگ انتخاب مینمودند طوری انتخاب میکردند که رنگارنگ باشد.
خویشاوندان و دوستان وقتی وارد خانهای میشدند با صدای بلند میگفتند "خرم باد" و صاحبخانه پاسخ میداد "بر شما هم خرم باد" و خویشاوندان و دوستان چند لحظه مینشستند و برای ابراز نزاکت از میوههایی که بر زمین نهاده شده بود، دانهای یا حبهای میخوردند و برمیخاستند تا بتوانند به خانه سایر خویشاوندان و دوستان بروند ..."
نویسنده: کنستان ویرژیل گئورگیو
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگارستان کتاب
سال نشر: 1389 (چاپ 20)
قیمت: 200000 تومان 180000 تومان
تعداد صفحات: 436 صفحه
شابک: 978-964-407-109-6
امتیاز کتاب: (4.4 امتیاز با رای 5 نفر)
"محمدبن عبدالله (ص) یک رنجبر بمعنای واقعی بود. در بین مشاهیری که در دوره طفولیت و آغاز جوانی رنج بردهاند هیچکس را نمیتوان یافت که باندازه پیغمبر اسلام در کودکی و جوانی رنج برده باشد.
من تصور میکنم یکی از علل این که در قرآن بدفعات توصیه شده نسبت به یتیمان و مساکین ترحم نمایند و از آنها دستگیری کنند همین بود که محمد بن عبدالله (ص) دوره کودکی را با یتیمی گذرانده و در آغاز جوانی بسیار بیبضاعت بود.
وقتی پیغمبر مسلمین چشم بدنیا گشود پدرش از دار دنیا رحلت کرده بود و با اینکه محمد (ص) از طایفه قریش بشمار میآمد و طایفه مزبور در مکه احترام داشتند مادر محمد (ص) مجبور شد که بمدینه نزد خویشاوندان خود برود که شاید بتواند فرزندش را در آنجا و با کمک خویشاوندان بزرگ نماید زیرا بعد از مرگ عبدالله پدر محمد آن طفل یتیم و مادرش، از مال دنیا هیچ نداشتند ..."
نویسنده: رودولف ژایگر
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: مجید
سال نشر: 1398 (چاپ 8)
قیمت: 85000 تومان
تعداد صفحات: 271 صفحه
شابک: 964-453-010-1
امتیاز کتاب: (2.5 امتیاز با رای 2 نفر)
داستان حاضر که ترجمهی او از اثر یک نویسنده آلمانی است، خواننده را به یاد داستانهای کودکی که مادربزرگها در شبهای رمضان برای نوههایشان تعریف میکردند، میاندازد.
برای همین هم خواننده در حین خواندن کتاب با خود شک میکند که نکند ...
کتاب به ماجرای فراز و فرودهای زندگی امام اول شیعیان، علی (ع)، از زمان زمامداری عمربنالخطاب تا هنگام شهادت او به دست ابنملجم میپردازد.
"در مدینه، وقتی عمربنالخطاب با کسی کاری داشت و میخواست او را به مسجد بیاورد، کسی را دنبال وی نمیفرستاد؛ بلکه بانگ میزد و اسم آن شخص را بر زبان میآورد و صدایش آنقدر قوی و رسا بود که چون رعد در فضای مدینه، طنین میانداخت و شخص مورد نظر صدای عمربنالخطاب را میشنید و از جا برمیخاست و راه مسجد را پیش میگرفت.
در مدینه، مشغول ساختن دیوانخانه برای تمرکز کارهای حکومت اسلامی بودند و چون عمارت دیوانخانه به اتمام نرسیده بود، عمربنالخطاب مثل گذشته، در مسجد به کارها رسیدگی مینمود.
در روزی که سرگذشت ما از آن روز آغاز میگردد، عمربنالخطاب خلیفه مسلمین، فریاد زد: "یا قرهالعین، یا علی، حضور تو در مسجد ضروری است."
قرهالعین در مدینه، عنوان مخصوص علیبن ابیطالب (ع) بود و عمر پیوسته علی (ع) را با این عنوان طرف خطاب قرار میداد ..."
نویسنده: کورت فریشلر
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: بدرقه جاویدان
سال نشر: 1402 (چاپ 1)
قیمت: 435000 تومان
تعداد صفحات: 576 صفحه
شابک: 978-622-267-419-9
امتیاز کتاب: (4.7 امتیاز با رای 3 نفر)
در پیشگفتار کتاب اشاره شده که: "در این کتاب، مولف اغلب از کتب اهل سنت استفاده کرده و به ماخذ مهم شیعه کمتر دسترسی داشته بنابراین گاهی نظریات ناقص و ناصوابی را نیز عنوان کرده است. مثلا در صفحه 285 کتاب مولف فداکاری امام حسین (ع) را روی نظریه اصالت عربی دانسته، در صورتی که ما شیعیان حضرت حسین (ع) را امام دانسته و از خودگذشتگی آن حضرت و یارانش را تنها به خاطر خدا و حفظ شعایر دین مبین اسلام میدانیم …
بنابراین مولف با دستاوردهایی اینچنین گاهی دچار خطاها و لغزشهایی شده که میتوان با دیده اغماض از آنها گذشت و در مجموع باید گفت که کتاب حاضر برای اغلب مسلمانان بهخصوص شیعیان میتواند قابل استفاده باشد ..."
"در سال شصتم هجری نمایندهای از طرف حسین بن علی (ع) وارد (ری) شد و در باغ بهار حضور بهم رسانید و در آنجا (گیو) پسر (رستم فرخزاد) و سپهبدان مازندران و گیلان با احترام زیاد او را پذیرفتند. وی گفت: "صبر امام حسین از ظلم و فسق (یزید) به انتها رسیده و از طرف یزید دایم او را در فشار میگذارند که با وی بیعت کند و برای اینکه وظیفهی خود را در مقابل خداوند و شارع دین اسلام و پدرش به موقع اجرا بگذارد مایل است که از حجاز خارج گردد." و کسانی که در آن مجلس حضور داشتند از آن مژده بسیار خوشحال شدند و گفتند که حاضرند در راه حسین بن علی (ع) فداکاری نمایند و مذاکره به دوران خلافت معاویه و عهدنامهای که بین حسن بن علی (ع) و معاویه بسته شد رسید و (توژ) اسپهبد گیلان گفت:
"من از چگونگی عهد نامهی حسن و معاویه اطلاع دارم و میدانم که معاویه آن پیمان را نقض کرد.
موضوع آن پیمان جزو مسائل روز نیست و آنچه امروز اهمیت دارد آمدن امام به ایران است و ما باید بدانیم چه باید بکنیم. در این شهر چون (نعیمبن مقرون) خیلی مراقب است ما نمیتوانیم اینجا را مرکز تجمع قرار بدهیم. اما مقر دایمی من مانگل (امروز منجیل_مترجم) از حدود قلمرو حکومت نعیمبن مقرون به دور است و ما میتوانیم در آنجا یک قشون از مردم گیلان بسیج کنیم و اسپهبد کارن هم قشونی دیگر از مردان مازندران را بسیج خواهد کرد و ما به سوی عراق به راه خواهیم افتاد و در آنجا منتظر آمدن امام خواهیم بود و درصورت ضرورت، تا مدینه هم خواهیم رفت." …"
اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را میتوانید اینجا و اینجا بیابید.
نویسنده: کورت فیشلر
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگارستان کتاب
سال نشر: 1393 (چاپ 1)
قیمت: 200000 تومان
تعداد صفحات: 462 صفحه
شابک: 978-600-190-076-1
امتیاز کتاب: (4.2 امتیاز با رای 5 نفر)
"من بدوران خلافت معاویه پسر ابوسفیان، رئیس پلیس مخفی او بودم و نامم "ثابت بن ارطاۀ" است. آنچه در اینجا بیان میکنم عبارت از مطالبی است که از نوشتههای دوره (ریاست خفیه) خود استخراج مینمایم یا سخنانی است که بگوش خود از کسانیکه مورد تحقیق قرار دادهام شنیدهام. مرکز کار من در (دمشق) مرکز خلافت معاویه بود و در دورهای که رئیس خفیه بودم زیاد با (معاویه) تماس داشتم و او مرا احضار میکرد و راجع بمسائل مختلف با من مذاکره مینمود و هنگامی که برای انجام کارهای مربوط بشغل خود از (دمشق) دور میشدم، بوسیله پیکهای سریعالسیر که سوار بر شتران ماده بودند با معاویه مکاتبه میکردم. یک روز (معاویه) موقعی که در دمشق بودم مرا احضار کرد و گفت ای (ثابت بن ارطاۀ) من از اوضاع (مدینه) نگران هستم و گزارشهائی که تاکنون راجع به (مدینه) بمن دادهای مرا آسوده خاطر نمیکند. تو در گزارشهای خود میگوئی که نباید از (عایشه) نگرانی داشته باشم در صورتیکه از منابع دیگر خبرهائی بمن میرسد که تولید اضطراب مینماید. تو میدانی که (ابوسفیان) پدر من مردی بود با حشمت و دلیر ولی قبل از اینکه زندگی را بدرود بگوید بمن گفت ای معاویه، من آنقدر که از (عایشه) میترسم از جهنم خداوند وحشت ندارم زیرا (عایشه) زنی است زیبا و با اراده و باهوش و در کارها با استفامت و وقتی عزم میکند که کاری را از پیش ببرد از پا نمیشند تا وقتی که کار را بانجام برساند ..."
نویسنده: کینت کریک
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: مجید
سال نشر: 1387 (چاپ 7)
قیمت: 20000 تومان
تعداد صفحات: 296 صفحه
شابک: 964-453-048-9
امتیاز کتاب: (3 امتیاز با رای 2 نفر)
"من در دیباچه این کتاب وارد جغرافیای عربستان نمیشوم برای اینکه جغرافیای آن کشور، بالاخص از روزی که عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت در خاورمیانه شد بهقدری مشهور است که تکرار آن در آغاز این کتاب نه فقط ضرورت ندارد؛ بلکه ممکن است کسالتآور شود.
کشور عربستان از روزی که تحولات سریع و بزرگ کره زمین جای خود را به تحولات بطئی و کوچک داد، دارای شکلی بود که امروز دارد و در آن کشور از زمانی که تاریخ نشان میدهد، قوم عرب زندگی میکرده که به قول مورخین عبرانی و آنهایی که اسناد تاریخی را از عبرانیان اقتباس میکنند، از فرزندان اسماعیل، پسر ابراهیم میباشند و باز به قول مورخین عبرانی، اسماعیل اولین مردی است که در مورد او مراسم ختان، به انجام رسید.
بعضی از مورخین تاریخ صدر اسلام، اعراب را (ملت) خواندهاند؛ ولی من آنها را (ملت) نمیخوانم برای اینکه مختصاتی را که بایستی در یک جامعه باشد تا آن را (ملت) بخوانند، نداشتند. من اعراب قبل از اسلام را نژاد عرب یا قوم عرب میخوانم ..."
نویسنده: میکا والتاری
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگاه
سال نشر: 1401 (چاپ 1)
قیمت: 375000 تومان
تعداد صفحات: 424 صفحه
شابک: 978-622-973-112-3
"تولیا، در نامه گذشته من شرحی راجع به مشاهدات خود در کشور مصر برای تو نوشتم و گفتم که با کشتی در شط نیل سیاحت کردم و بعد از مراجعت به اسکندریه، هر روز به اسکله میرفتم که ببینم آیا تو با کشتی از روم میآیی یا نه؟ آنقدر من به انتظار آمدن تو به اسکله رفتم که تصور نمیکنم هیچیک از سکنه آن شهر بزرگ، حوزه بندری شهر را مثل من شناخته باشد؛ تا اینکه فصل پاییز رسید و من از آمدن تو به مصر ناامید شدم. ولی عدهای از زنهای اصیل رومی بدون شوهران خود به مصر آمدند تا فصل تابستان را در اسکندریه بگذرانند.
تولیا، اگر به خاطر داشته باشی، در نامه گذشته من با تو خداحافظی کردم و گفتم که دیگر تو را نخواهم دید و کنار دریای سرخ سوار کشتی خواهم شد و راه هندوستان را در پیش خواهم گرفت. حقیقت آن است که وقتی من آن نامه را مینوشتم، اختیار عقل را نداشتم و نمیدانستم که چقدر تو را دوست میدارم. در موقع نوشتن آن نامه، از روی غرور، به خود میگفتم "ای مرد! تو اینک سی ساله هستی و یک مرد سی ساله نباید مثل پسرانی که تازه به سن بلوغ میرسند، در مقابل عشق ناتوان باشد" و غافل از آن بودم که با عشق نمیتوان زورآزمایی کرد ..."
نویسنده: فلیپ دنیس
ترجمه: ذبیحالله منصوری
ناشر: نگارستان
سال نشر: 1402 (چاپ 1)
قیمت: 375000 تومان
تعداد صفحات: 358 صفحه
شابک: 978-622-267-506-6
مشاهده و انتخاب کتابهای فهرست در بخش مشترکین