فهرست این ماه را باید با معرفی دو کتاب شروع کنم که از طریق صفحه کوچک تلویزیون (و نه پرده عریض سینما!) توجهام را جلب کردهاند.
تعطیلات نوروز فرصتی شد تا سریال تلویزیونی The Queen's Gambit را ببینم. برای من که مدتی است هوس "شطرنجیادگرفتن" را درسرمیپرورانم، تجربه جالبی بود. البته پرواضح است که از پشتک و معلقهایی که قهرمان داستان بر روی صفحه شطرنج میزد اصلا چیزی سردرنمیآوردم. اما با این حال درام داستان آنقدری بود که در پایان، مجموعه نمره ممتازی بگیرد و حالا هم که میبینید ترجیح دادهام نسخه کاغذی ماجرا را هم بخوانم.
نویسنده: والتر تویس
ترجمه: علیرضا شفیعینسب
ناشر: نشر مون
سال نشر: 1401 (چاپ 5)
قیمت: 95000 تومان
تعداد صفحات: 342 صفحه
شابک: 978-622-7585-44-5
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
بت هارمون هشتساله دختربچه ساکت و گوشهگیری است که در یتیمخانه زندگی میکند و هیچ خصوصیت ویژهای ندارد که توجه زن و شوهرهایی را که برای پیدا کردن بچهای که به فرزندی بپذیرند به یتیمخانه میآیند، به خود جلب نماید. اما اوضاع وقتی که بت یاد میگیرد که شطرنج بازی کند، عوض میشود. او متوجه میشود که استعداد خارقالعادهای در شطرنج دارد و خیلی زود شروع به پیشرفت در مسیر قهرمانی در این ورزش میکند. اما بت مشکلاتی جدی دارد که باید با آنها روبرو شود و مشابه رقیبان شطرنجش، برآنها پیروز شود.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"بت خبر مرگ مادرش را از زنی شنید که تختهشاسی در دستش بود. روز بعد، تصویر دخترک در روزنامه هرالد لیدر منتشر شد. این عکس را در ایوان خانه خاکستریرنگ خیابان میپلوود گرفته بودند و بت در آن فراک نخی سادهای به تن داشت. همان موقع هم چهره زیبایی نداشت. زیر عکس نوشته بودند، "الیزابت هارمن، دختری که در تصادف زنجیرهای دیروز در جاده نیوسرکل یتیم شد و حالا آیندهای دشوار در انتظار اوست. این تصادف که دو کشته و چندین زخمی به دنبال داشت، خانواده الیزابت هشتساله را از او گرفت. دخترک هنگام وقوع سانحه در خانه تنها بود و خبر تصادف را کمی پیش از زمان گرفتن این عکس شنید. مقامات میگویند به خوبی از او مراقبت خواهند کرد."
در یتیمخانه مثوئن در ماونتاسترلینگ ایالت کنتاکی، دو بار در روز به بت آرامبخش میدادند. نه فقط بت، که با همه بچهها چنین میکردند تا "خلقوخویشان" را تنظیم کنند. مثل روز روشن بود که بت مشکل خلقوخو ندارد، اما با کمال میل قرص را میخورد. این قرصها گرهی را در اعماق وجودش میگشود و کمکش میکرد ساعات سنگین حضور در یتیمخانه را به خواب بگذارند ..."
در مورد هاوس اما ماجرا کاملا فرق میکند. این سریال پزشکی، و البته قهرمان اولش گریگوری هاوس، مدتها محبوبترین سریال تلویزیونی من بود. این مجموعه از آندسته آثار هنری است که آدم با دیدنش افسوس میخورد که چرا در جامعه ما مشابهش تولید و "زاده" نمیشود. وقتی باخبر شدم که کتابی با این عنوان چاپ شده، به نظرم رسید که چقدر مناسب است که عدهای جمع شدهاند و این سریال را از جنبه فلسفه کاویدهاند. و باز هم افسوس از اینکه چرا ما در سینمای خودمان آثاری نداریم که بشود با عینک فلسفی دربارهاش بحث کرد.
خلاصه اینکه خریدن کتاب کافی نبود، با زنده شدن یاد "گرگ هاوس" رفتم سیدیهایم را از توی انبار درآوردم و دوباره شروع کردم به دیدن سریال "هاوس". خدا رفتگان شما را بیامرزد، به قول ابوی "برای هفتصدهزارمینبار"!
نویسنده: (ویراستار) هنری یاکوبی
ترجمه: امیرحسین خداپرست و همکاران
ناشر: همان
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 140000 تومان
تعداد صفحات: 309 صفحه
شابک: 978-622-6203-18-0
آیا به مهربانی بیش از حد بها دادهاند؟ آیا ما به واقع فقط حیوانات پست و خودخواهی هستیم که روی زمین میخزیم و وجودمان بیمعنا است؟ آیا کمتر کتاب خواندن و بیشتر تلویزیون دیدن برای آدم خوب است؟ و آیا هاوس استاد فلسفه شرقی است یا صرفا آدمی بیاندازه گستاخ؟ دکتر گرگوری هاوس شاید پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین ضدقهرمان تاریخ تلویزیون باشد، اما آیا این نابغه ازخودراضی چیزی بیش از خودخواهی و سلولهای خاکستری در خود دارد؟ این کتاب نگاهی عمیقتر به هاوس میافکند تا مبانی فلسفی این سریال پزشکی محبوب، و غریبترین رفتارهای شخصیت اصلیِ بدعنق و عصابهدست آن را آشکار کند. آنچه هویدا میشود شخصیتی قابلتوجه است که تا حدی شرلوک هولمز، و تا حدی سقراطِ فیلسوف، تا حدی ابرانسان نیچه و تا حدی خطیبی دائویی است و اصلا آن قدر که شاید گمان کنید خبیث نیست. هاوس و فلسفه، با استفاده از همه چیز، از ارسطو گرفته تا ذن، نگاهی جذاب دارد به نابغه مردمگریز محبوبِ همگان و گروهش در بیمارستان پرینستون پلینزبرو. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
من تابهحال دو تا کتاب از مت هیگ خواندهام. اولی "انسانها، هیچجا خانه نمیشود" که یک داستان علمی-تخیلی "روانشناسانه" بود، به نظرم. آن "روانشناسانه" را خودم به تهِ علمی-تخیلی اضافه کردهام تا یکجوری بتوانم تفاوت کتاب را با بقیه داستانهای علمی-تخیلی معمول نشان بدهم (شما شاید یک صفت دیگر را ترجیح بدهید!) داستان یک آدم فضائی (با قابلیت Shape Shifting!) که به زمین میآید و خودش را جای استاد دانشگاهی جا میزند که همکارانش او را سربهنیست کردهاند و حالا او ماموریت دارد همین بلا را بر سر زن و بچهی آقای استاد دانشگاه بیاورد. اما وقتی خودش را به شکل استاد فقید جا میزند و به میان خانواده او میرود، با جنبههای مختلف زندگیِ پست انسانی آشنا میشود و این مقوله توجهش را جلب میکند!
خلاصه اینکه با خواندن "انسانها" سخت مشتری آقای هیگ شدم و با انتشار "چگونه زمان را متوقف کنیم" بدون فوتوقت کتاب را خریدم و ... آنقدر که "انسانها " را دوست داشتم از این یکی خوشم نیامد! خلاصه حالا آقای هیگ روی یک بند باریک راه میرود، به نظرم! یعنی با خواندن این کتاب سوم، که به نظر خیلی هم پرطرفدار بوده آنور آب، لازم است که تصمیمم را بگیرم که بالاخره از این نویسنده عجیب و غریب خوشم میآید یا نه.
نویسنده: مت هیگ
ترجمه: محمدصالح نورانیزاده
ناشر: کولهپشتی
سال نشر: 1403 (چاپ 135)
قیمت: 289000 تومان
تعداد صفحات: 351 صفحه
شابک: 978-600-461-461-0
امتیاز کتاب: (4.7 امتیاز با رای 3 نفر)
جایی آنسوی لبه دنیا کتابخانهای هست با تعداد بیشماری کتاب، که هرکدام قصه یک زندگی را روایت میکنند. یکی قصه زندگیات به همین شکل کنونیاش است و دیگری قصه زندگیات با این فرض که زمانی در جایی انتخاب متفاوتی کرده باشی. همهمان همیشه در این فکریم که شاید زندگیمان میتوانست متفاوت باشد. اما اگر شانس این را داشته باشی که به این کتابخانه بروی و خودت تمام زندگیهای دیگرت را ببینی چه؟ امکان دارد هرکدام از این زندگیها بهتر از زندگی کنونیات باشند؟
... نورا این انتخاب را دارد که زندگیاش را با زندگی جدیدی عوض کند. مسیر شغلی جدیدی را پیش بگیرد، روابط شکستخورده سابقش را ترمیم بخشد و طبق رویای کودکیاش، یخچالشناس بشود. اما همچنین باید حین سفر در دل کتابخانه نیمهشب، به درون خودش نگاهی بیاندازد و آنچه واقعا به زندگی معنا و ارزش میبخشد، پیدا کند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"نورا سید نوزده سال پیش از آنکه تصمیم به مردن بگیرد، در گرمای کتابخانه کوچک مدرسه هیزلدین در شهر بردفورد پشت میز کوتاهی نشسته بود و خیره به صفحه شطرنج نگاه میکرد.
چشمان خانم الم، کتابدار کتابخانه، برقی زد و گفت: "نورا، عزیزم، طبیعیه که راجع به آیندهات نگران باشی."
خانم الم نخستین حرکتش را انجام داد. اسبی از روی ردیف مرتب سربازان پیاده سفیدرنگ پرید. "معلومه که به خاطر امتحانهات نگران میشی، اما میتونی هرچیزی که دلت بخواد بشی، نورا. به احتمالات ممکن فکر کن. هیجانانگیزه."
"آره، فکر کنم همینطوره."
"تمام عمرت هنوز پیشِ روته."
"تمام عمرم."
"میتونی هر کاری بکنی. هرجایی زندگی کنی. مثلا جایی که مثل اینجا اینقدر سرد و مرطوب نباشه."
نورا مهره سرباز را دو خانه جلو برد.
سخت بود خانم الم را با مادرش مقایسه نکند؛ مادری که با نورا جوری رفتار میکرد که گویی اشتباهی بود که نیاز به تصحیح شدن داشت. برای مثال، در دوران نوزادی نورا مادرش نگران این بود که گوش چپ او بیشتر از گوش راستش بیرون زده و برای برطرف کردن مشکل به چسب نواری روی آورد و بعد آن را با کلاهی پشمی پوشاند ..."
کتاب بعدی را که از کتابهای کارآگاهی-معمایی منتشر شده در سال گذشته میلادی است، با دیدن تعداد ستارههایی که از خلق کتابخوان دریافت کرده، برای خرید انتخاب کردم. یکجوری پیروی از جنبه مثبت ضربالمثل "تا نباشد چیزکی، ..."!
نویسنده: ریچارد آزمن
ترجمه: محدثه احمدی
ناشر: نشر نون
سال نشر: 1403 (چاپ 11)
قیمت: 320000 تومان
تعداد صفحات: 350 صفحه
شابک: 978-622-7566-14-7
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
در یک دهکده بازنشستگی آرام، چهار دوست عجیب هر هفته در اتاق پازل دور هم جمع میشوند تا درباره جنایتهای حلنشده صحبت کنند. آنها خود را اعضای "انجمن قتل پنجشنبهها" میخوانند. تا اینکه یک بسازبفروش محلی به قتل میرسد و عکسی مرموز کنار جسدش پیدا میشود. حالا اعضای انجمن قتل پنجشنبهها اولین پرونده واقعی خود را دارند. قتلها بیشتر و بیشتر میشود. آیا این اعضای عجیب ولی باهوش میتوانند قاتل را گیر بیندازند؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"خب، بیایید با الیزابت شروع کنیم و ببینیم به کجا میرسیم.
البته من او را میشناختم؛ اینجا همه الیزابت را میشناسند. او یک آپارتمان سهخوابه در لارکینکورت دارد؛ همان که گوشه خیابان است و کفپوش چوبی دارد. تازه یکبار در یک مسابقه من با استیون همگروهی بودم؛ کسی که بنابه چند دلیل شوهر سوم الیزابت است.
قضیه برای دو یا سه ماه پیش است. داشتم ناهار میخوردم و احتمالا دوشنبه بود، چون پای گوشت داشتیم. الیزابت گفت میداند مشغول خوردن هستم، ولی اگر برایم زحمتی نیست سوالی درباره زخمهای حاصل از چاقو دارد.گفتم: "اصلا. البته. خواهش میکنم!" یا چنین حرفی. گاهی همهچیز دقیق یادم نمیماند. بهتر است همین الان این را بگویم. یک پوشه مانیلی را باز کرد و من چند برگه تایپشده و لبه عکسهای قدیمی را دیدم. بعد مستقیم رفت سر اصل مطلب.
گفت تصور کنم یک دختر با چاقو کشته شده است. گفتم چهجور چاقویی و الیزابت گفت احتمالا یک چاقوی آشپزخانه معمولی؛ مثلا مدل جان لوئیس. این را نگفت، ولی من اینطوری تصور کردم. بعد خواست تصور کنم سه یا چهاربار درست به زیر استخوان جناغ این دختر چاقو زدهاند ..."چاقسلامتی تلفنی من با خانم امامی اغلب در رابطه با کتاب است. اغلب هم فرمان دست اوست که "فلان کتاب را دیدی؟" یا "بهمان کتاب را خواندی؟". در همان 30 الی 45 ثانیهای که طول میکشد من گوشی تلفن را به دست والده برسانم که آنها به امورات خودشان سرگرم بشوند، معمولا یک یا دو کتاب را توصیه میکند که "بخر" و "بخوان" و "معرفی کن". اینبار هم قرعه به نام "برگزیدگان جایزهی ارغوان" افتاده بود. پرسیدند کتاب را گرفتی، گفتم نه هنوز، داستانهای دوره اول ("آخرین روزهای سال") را خریده و خوانده بودم، اما این کتاب جدید را هنوز نگرفته بودم. کلی از داستانهای کتاب تعریف کردند و تاکید که حتما بگیرش و من هم گفتم چشم!
نویسنده: گردآورنده اوژن حقیقی
ناشر: مرکز
سال نشر: 1399 (چاپ 1)
قیمت: 35000 تومان
تعداد صفحات: 103 صفحه
شابک: 978-964-213-488-5
داستان "نجیب" با این جملات آغاز میشود:
"از دور دو مامور نجات غریق، با لباسهای سرخشان، در طول ساحل میآمدند. لابد گشت میزدند تا آدمی را که غرق شده بود پیدا کنند. شاید همانهایی بودند که یک روز پدرم را پیدا کردند. دریا همیشه خیلی زود از چیزهایی که صاحبشان مشخص نیست خسته میشود و آنها را به ساحل پس میدهد. چشمم به تابلوی راهنمایی افتاد که کمی دورتر از ساحل، کنار پلههای پلاژ، نوشتههایش برق میزد. رویش نوشته شده بود: "داخل شهر" و "ساحل"، با فلشهایی در جهت عکس هم، بالای هرکدامشان. اسبم وسط ساحل روی ماسهها بیحرکت دراز کشیده بود. سوز سردی میآمد و آسمان گرفته بود. چند نفر از محلیها بالای سرش ایستاده بودند که هیچ کدامشان را نمیشناختم. از گوشهی دهان اسب خون میآمد و از زیر پوزهاش رد میشد و میرفت زیر سرش. باران ریزی میبارید و مه پایین آمده بود. یکی از محلیها گفت: "میزنن میرن." ..."
تقصیر من نیست که این ماه مجموعه داستان زیاد داریم! کتاب بعدی از دستپختهای جدید کتابفروش محلهمان است و مجموعهای است ارزشمند برای آشنا شدن با یکی از معروفترین نویسندگان ژانر علمی-تخیلی.
یکی از اقلام اطلاعاتی که در جیرهکتاب برای هر کتاب ورود اطلاعات میکنیم، پیوند به اطلاعات نویسنده در وب سایت ویکیپدیا است. معمولا هنگام جستجو در این وب سایت، با تایپ چند حرف اول عبارت مورد نظر فهرستی از عبارتهای مرتبط ظاهر میشود که احتمالا بهترتیب میزان توجه کاربران به هر عبارت در لیست نمایش داده میشوند (میگویم بهترتیب میزان توجه کاربران، چون لیست مورد نظر هیچوقت بهترتیب حروف الفبا نیست!) اینبار هنگام جستجوی اطلاعات آسیموف داشتم فکر میکردم که با تایپ Isaac فهرست به چه ترتیبی ظاهر خواهد شد. مطمئن بودم که ردیف اول متعلق به "نیوتن" است (که با ظاهر شدن لیست، حدسم تایید شد) اما کنجکاو بودم ببینم آسیموف در کجای لیست قرار دارد. برایم اصلا عجیب نبود که با نقش بستن فهرست عبارات روی صفحه دیدم که آسیموف در ردیف دوم، درست بعد از نیوتن قرار دارد. قبول که "ایزاک" چندان اسم متداولی نیست. اما قبول بفرمایید اینکه اسم آدم درست بعد از اسم نیوتن بیاید خیلی باحال و مایه افتخار است!
نویسنده: آیزاک آسیموف
ترجمه: سعید سیمرغ
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1401 (چاپ 2)
قیمت: 100000 تومان 85000 تومان
تعداد صفحات: 304 صفحه
شابک: 978-600-182-675-7
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
... مجموعهی "آسیموف در آغاز" که در سه جلد منتشر گردیده، ویترینی است دیدهنشده از نبوغ آسیموف جوان در داستانسرایی. دکتر اسیموف با جزئیاتی حیرتآور دربارهی هر داستان توضیحاتی ارائه کرده از اینکه چگونه و چه زمانی ایدهی نوشتن هر داستان به ذهنش رسیده و سیر تغییر و تحولات حرفهای خود را بیان نموده است. نتیجهی آن هم مجموعهای لذتبخش است از داستانهای علمیتخیلی. مجموعهای که هم بهشدت جذاب و سرگرمکننده است و افزون بر این برای خواننده دیدگاه دستِ اولی درباره پیشرفت ادبی استاد اعظم انکارناپذیر علمیتخیلی قرن بیستم فراهم میآورد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان "شرور کالیستویی" با این جملات آغاز میشود:
" "لعنت بر برجیس."
امبروز وایتفیلد با غرشی خبیثانه این را گفت و من به نشانه موافقت سرم را تکان دادم و گفتم: "من پونزده سال توی سیستم قمری برجیس بودم و اون دو تا واژه رو شاید یه میلیون بار شنیده باشم. احتمالا اصیلترین نفرین توی کل منظومه شمسیه!"
تازه نگاههایمان را از واپایشهای فضاپیمای دیدبانی سِرس برداشته بودیم و درحالیکه پاهایمان روی زمین کشیده میشد، دو طبقه پایینتر به سمت اتاقهایمان میرفتیم.
وایتفیلد با ترشرویی گفت: "هرچی به برجیس لعنت بفرستم باز هم کمه! اون برای منظومهی شمسی بیش از حد گندهس. اون بیرون پشت سر ما وایستاده و هی میکِشه و میکشه و میکشه! مدام باید موتورهای اتمیمون رو روشن نگه داریم. هر دقیقه باید کاملا مواظب حرکتمون باشیم. نه استراحتی، نه راحتی، نه چیزی! هیچ کار دیگهای به جز این کار کثیف نداریم که انجام بدیم."
قطرههای ریز عرق روی پیشانیاش میدرخشیدند و او با پشت دستش آنها را پاک کرد. مرد جوانی بود. حتی سی سالش هم نمیشد و میتوانستم در چشمانش ببینم که عصبی شده و حتی کمی هم ترسیده است ..."
و بالاخره برای اینکه رنگارنگی مجموعه داستانهای فهرست این دوره تکمیل شود، توجهتان را جلب میکنم به مجموعهای از داستانهای سیاهِ قرن نوزدهمی به قلم نویسنده بلامنازع این ژانر (الان چک کردم و دیدم با تایپ Edgar در ویکیپدیا، نام پو به عنوان گزینه اول در لیست انتخابها ظاهر میشود. دلیلی بهتر از این برای سرشناسی این جناب لازم دارید؟)
نویسنده: ادگار آلن پو
ترجمه: زیبا گنجی، پریسا سلیمانزاده اردبیلی
ناشر: نگاه
سال نشر: 1401 (چاپ 8)
قیمت: 165000 تومان
تعداد صفحات: 367 صفحه
شابک: 978-600-376-068-4
ادگار آلن پو استاد خلق ژانر داستانهای سیاه و همچنین یکی از بزرگان داستان کوتاه است. مترجمان در این اثر مهمترین داستانهای کوتاه این شاعر و داستانسرای بزرگ امریکا را گزینش و به زبان پارسی برگرداندهاند.
داستان "گربهی سیاه" با این جملات آغاز میشود:
"داستان بس جنونآمیز و بس زشتی را که میخواهم بنویسم، نه انتظار دارم و نه میخواهم باور کنید. چرا باید چنین توقعی داشته باشم؟ آخر حواس خود من هم از باور کردنش سر باز میزنند. با این حال دیوانه نیستم، و مطمئنم که خواب هم نمیبینم. اما فردا خواهم مرد و امروز میخواهم روحم را سبکبار کنم. قصد دارم پارهای از وقایع خانهام را آشکارا، خلاصهوار و بدون دخل و تصرف برای جهانیان بازگو کنم. عواقب این رخدادها مرا به وحشت انداخته، زجر داده و نیست و نابودم کرده است. با این همه، سعی در توضیح دادنشان ندارم. برای من چیزی جز وحشت در بر نداشتهاند، شاید برای خیلیها عجیب بهنظر بیاید نه وحشتناک. شاید در آینده کسی پیدا شود که توهمات مرا معمولی قلمداد کند - فردی با ذهنیتی آرامتر، منطقیتر، و بسیار مسلطتر از من ..."
چند هفته پیش داشتم در وب سایت Alexa فضولی میکردم تا ببینم چه اطلاعاتی درباره جیرهکتاب به علاقمندان ارائه میکند. جزو نکات جالب دیدم که پیشنهاد کرده که "دستاندرکاران جیرهکتاب" آستین بالا بزنند و برای کلیدواژههای "اریک فروم" و "رومن رولان" در سایتشان مطلب بگذارند!
از آنجا که ما، تا حدودی، آدم حرفگوشکنی به حساب میآییم، فکر کردیم بد نیست که این توصیه را بکار ببندیم. مخصوصا وقتی که دیدم واقعا ما تاکنون هیچ کتابی از اریک فروم را در قفسههایمان قرار ندادهایم. بنابراین اینور و آنور سروگوشی آب دادم و به نظرم رسید "هنر عشق ورزیدن" میتواند برای شروع کار، انتخاب مناسبی باشد.
جناب نویسنده، "هنر عشق ورزیدن" را در سال 1956 نوشته. در سالهای اخیر شرح و بسطهای آلن دوباتن درباره این مقوله (و دیگر مقولاتی که او درباره هریک قلم زده) در بازار کتاب ایران طرفدار بسیار داشته است. تعریف فروم از این مساله هم اما همچنان انگار فروش میرود و همانطور که میبینید امروز کتابش با چاپ سی و نهم به علاقمندان عرضه میشود. به نظرم جالب خواهد بود اگر بشود این دو نگاه را، که احتمالا خیلی با هم متفاوت است و سرچشمهاش به تفاوتهای آدمیزاد سال 1956 و آدمیزاد آخر قرن بیستم بازمیگردد، با همدیگر مقایسه کرد.
نویسنده: اریک فروم
ترجمه: پوری سلطانی
ناشر: مروارید
سال نشر: 1403 (چاپ 45)
قیمت: 160000 تومان
تعداد صفحات: 198 صفحه
شابک: 978-964-6026-41-4
امتیاز کتاب: (3.5 امتیاز با رای 2 نفر)
مطالعهی این کتاب برای کسانی که دستورالعمل سادهای برای هنر عشق ورزیدن میجویند، کاری یاسآور خواهد بود. برعکس، در این کتاب نشان داده خواهد شد که عشق احساسی نیست که هرکس، صرفنظر از مرحلهی بلوغ خود، بتواند به آسانی بدان گرفتار شود. این کتاب میخواهد خواننده را متقاعد سازد که تمام کوششهای او برای عشق ورزیدن محکوم به شکست است، مگر آنکه خود او با جد تمام برای تکامل تمامی شخصیت خویش بکوشد، تا آنجا که به جهتبینی سازندهای دست یابد. این کتاب میخواهد اثبات کند که اگر آدمی همسایهاش را دوست نداشته باشد و از فروتنی واقعی، شهامت، ایمان و انضباط بیبهره باشد، از عشق فردی خرسند نخواهد شد. در فرهنگهایی که این صفات نادرند، کسب استعداد مهر ورزیدن نیز بهناچار در حکم موقعیتی نادر خواهد بود. هرکس میتواند از خود سوال کند که واقعا چند نفر آدم مهرورز در عمر خود دیده است.
با وجود این، دشواری این کار پرزحمت دلیل آن نیست که ما برای شناسایی مشکلات این راه و نیز آگاهی از شرایط و وصول بدان دست برداریم ... (برگرفته از پیشگفتار کتاب)
از رومن رولان اما تا پیش از این کتابهای متعددی را در قفسههایمان قرار داده بودیم. بنابراین به نظر میرسد عمل به توصیه Alexa موکول میشود به قرار دادن فهرستی از آثار او در قسمت "کارنامه اهل قلم" در جیرهکتاب.
نویسنده: رومن رولان
ترجمه: اسماعیل سعادت
ناشر: علمی و فرهنگی
سال نشر: 1400 (چاپ 8)
قیمت: 32000 تومان
تعداد صفحات: 176 صفحه
شابک: 978-600-121-205-5
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
... این کتاب صرفنظر از اینکه هنر دوستان کشور ما را تا اندازهای با سبک نگارش و اندیشههای رومن رولان آشنا میکند، از نظر مضمون نیز تشریح زندگی یکی از نوابغ مسلم هنر جهان است که متاسفانه در ایران، تنها نامی از او در کتابها برده شده، یا تا آنجا که صفحات مجلهای اجازه میداده است، نویسندهای با ذوق مختصری از زندگی و شاهکارهای او را انتشار داده است.
در ترجمه این کتاب مقداری از حواشی و توضیحاتی را که ظن قوی میرفت که برای خوانندگان فارسی زبان ملالآور باشد، حذف کردم و در مقابل برای توضیح بیشتر مطالب، حواشی اضافی از خارج بدان افزودم. (برگرفته از مقدمه مترجم کتاب که در تاریخ تیرماه 1334 نوشته شده است)
مقدمه مولف کتاب با این جملات آغاز میشود:
"در موزه ملی فلورانس، مجسمهای از مرمر هست که میکلآنژ بدان نام "مظفر" داده بود. جوان برهنه و خوشاندامی است که گیسوانی مجعد بر پیشانی کوتاه خویش آویخته دارد و با قدی برافراشته، زانو بر پشت اسیر ریشویی نهاده است. اسیر سینه بر خاک داده و گاو صفت سر به جلو گرفته است، ولی جوان مظفر بر بندی خویش نمینگرد و در آن دم که باید آهنگ جانش کند، توان از کف مینهد و دهان اندوهبار و چشمان نامصممش را از او برمیگیرد. بازویش بر شانه میخشکد. خویشتن را به عقب میافکند؛ زیرا دیگر پیروزی نمیخواهد. پیروزی مشمئزش میکند. به ظاهر فاتح، ولی در حقیقت مغلوب است.
این پیکر که سیمای قهرمانی مردد و ظفرمندی بال و پر شکسته را مجسم میکند و در میان شاهکارهای میکلآنژ یگانه اثری است که تا دم بازپسین حیات هنرمند، در فلورانس، در اتاق کارش قرار داشت و دانیل دوولتر، محرم و رازدار او میخواست آن را زینتبخش مزارش کند، در حقیقت خود میکلآنژ و مظهر سراسر زندگی اوست ..."
مشابه مت هیگ، با خواندن "قطارباز" هم به این نتیجه رسیدم که هر کتابی از احسان نوروزی منتشر شد، چشمبسته آن را بخرم. البته خواندن کتابی درباره "توربین گازی" با این روحیه ممکن است شدیدا به این روحیه هواداری لطمه بزند، اما خب آدم گاهی اوقات در زندگی باید ریسک کند!
نویسنده: احسان نوروزی
ناشر: چشمه
سال نشر: 1399 (چاپ 1)
قیمت: 125000 تومان
تعداد صفحات: 148 صفحه
شابک: 978-622-01-0782-8
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"آن دستاورد صنعتی که مجموعهشرکتهای اُتیسی به آن میبالید و صفت "ملی" را برایش انتخاب کرده "توربین گازی" بود. حتی من، که از دبیرستان تا حالا سختترین عملیات ریاضیام جمعزدن فهرست خرید از بقالی بوده و از فیزیک هم چیزی یادم نمانده، میدانستم توربین چیزی است که میچرخد، با نیروی باد یا آب. حالا گیریم تعریف علمیترش "دستگاهی است که با نیروی یک سیال (گاز یا مایع) میچرخد و کار مکانیکی ایجاد میکند." ساخت فرفرهای که با فوت بچرخد مگر چهقدر میتواند دشوار باشد. حالا بعضی فرفرهها با آب و باد کار میکنند، این یکی با گاز.
بسته به این که در آنسوی میلهی فرفره چه چیزی قرار دهید، این چرخش فرفره میتواند فایدههای گوناگونی داشته باشد. اگر به ژنراتور مصل شود برق تولید میکند، اگر به چرخدنده وصل شود میتواند چیزی مثل تانک یا ناو را به حرکت درآورد. اگر به پمپ وصل شود میتواند به کار استخراج و انتقال نفت بیاید و احتمالا نمونهی شناختهشدهتر و جالبتر کاربردش موتور هواپیماست که توربینش وصل میشود به پرههای فن ..."
کتاب بعدی، با توجه به مقام و منزلت نویسندهاش احتمالا باید بتواند خواننده را برای رسیدن به پاسخ سوال "ما در سوریه چه میکنیم؟" مقادیری راهنمایی کند.
نویسنده: تحقیق و تدوین محمدمحسن مصحفی
ناشر: سوره مهر
سال نشر: 1400 (چاپ 5)
قیمت: 65000 تومان
تعداد صفحات: 293 صفحه
شابک: 978-600-03-4898-4
بخش اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"فروردین سال 1390، پس از سه سال فعالیت به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در منامه، پایتخت بحرین، به تهران برگشتم و به مدیرکلی خلیجفارس و خاورمیانه وزارت امور خارجه منصوب شدم. چند ماه بعد، اختلافاتی بین آقای احمدینژاد، رئیسجمهور وقت و آقای منوچهر متکی، وزیر خارجه، پیش آمد. بهتدریج دامنه اختلافات افزایش یافت و در نتیجه آقای متکی، در زمانی نامناسب و در اثنای مذاکره رسمی با مقامات عالیرتبه کشور سنگال و درحالیکه در خارج از ایران حضور داشت، از سوی رئیسجمهور کنار گذاشته شد و آقای دکتر علیاکبر صالحی هدایت دستگاه دیپلماسی را به عهده گرفت ..."
به نظرم کمکم باید برای این کتابهای مجموعه "تفکر نقاد" یک فهرست مستقل درست کنم. اکثر کتابهایی که در ایران درباره این موضوع منتشر شدهاند به قلم ریچارد پل و لیندا الدر هستند، اما حالا کمکم انتشارات اختران شروع کرده تا کتابهایی از نویسندگان دیگر را نیز در این مجموعه منتشر کند. اینجوری پیدا کردنشان و سردرآوردن از تقدم و تاخر انتشار کتابها مشکل میشود. راهحل، آماده کردن یک فهرست اختصاصی است. فقط کمی خرج برمیدارد تا همه کتابهای مجموعه را تهیه کنم. آن هم خدا بزرگ و روزیرسان است.
نویسنده: استیون نوولا
ترجمه: اکبر سلطانی، مریم آقازاده
ناشر: اختران
سال نشر: 1402 (چاپ 9)
قیمت: 120000 تومان
تعداد صفحات: 300 صفحه
شابک: 978-964-207-114-2
... شما در این دوره با ترفندهای مغز برای گمراه کردن و سوق دادن ما به سمت نتیجهگیریهایی آشنا میشوید که ارتباط چندانی با واقعیت ندارند. همچنین راهبردهایی را به شما معرفی میکنیم که میتوان از آنها برای مبارزه با فریبهای ذهن بهره برد. در واقع در این دوره به بررسی "فراشناخت" میپردازیم؛ یعنی اندیشیدن درباره خود تفکر.
در اولین بخش این دوره، شیوهی ادراک جهان پیرامون خود را بررسی میکنیم. هر چیزی که فکر میکنیم میبینیم، میشنویم و تجربه میکنیم، نه ثبت مستقیم جهان خارج که برساخته و تفسیری از جهان است ... در این دوره، مغالطههای منطقی و سوگیریهای شناختی را بهدقت بررسی میکنیم و با نحوهی تاثیرگذاری نامحسوس آنها بر تفکر آشنا میشویم.
... پس از بررسی این موضوع که مغز ما چگونه واقعیت را تحریف میکند، به این مساله میپردازیم که چگونه میتوان با استفاده از مهارتها و ابزارهای تفکر نقاد با فریبهای ذهن مقابله کرد.
علاوه بر این در بخش دوم کتاب به تاریخ علم میپردازیم و به اینکه چگونه میتوان تفاوت بین علم خوب، علم بد و شبهعلم را تشخیص داد ... (برگرفته از پیشگفتار کتاب)
از اینجا به بعد، کتابهای فهرست همه به سفارش همراهان جیرهکتاب تهیه شدهاند. سرنخی از سلیقههای مختلفی که به ما اجازه میدهند کتابهای مورد نیازشان را تهیه و برایشان ارسال کنیم.
کتاب بعدی را همانموقع که چاپ اولش به بازار آمده بود (پاییز 1398)، دیده بودم و راستش توجهام را هم به خودش جلب کرده بود. اما یادم میآید که آنزمان شاخکهای قیمتم در مقابل قیمت 75000 تومانی آن مقاومت کرده بود و بنابراین از خیر خریدنش گذشته بودم. حالا اما پس از دو سال، آن شاخکها آنقدر کجومعوج و در زمینه تشخیص ناکارآمد شدهاند که افزایش قیمت 46 درصدی آن اصلا هیچ حساسیتی برایم ایجاد نکرد (بگذریم که هنوز نسبت به "کانال صدهزارتومان" و عبور از آن در زمینه قیمت کتاب، کمی احساس ناجور بودن بهم دست میدهد. اما مشکلی نیست، این نیز بگذرد!)
نویسنده: دانیل کاهنمن
ترجمه: حسین علیجانی رنانی، جمشید پرویزیان
ناشر: ققنوس
سال نشر: 1402 (چاپ 7)
قیمت: 550000 تومان
تعداد صفحات: 648 صفحه
شابک: 978-600-278-413-1
در نگاه رایج، انسان موجودی عقلانی است که اغلب بر مبنای منطق تصمیم میگیرد؛ اگر هم گاهی از مسیر عقل منحرف میشود، ریشه آن را معمولا باید در احساسات و هیجاناتی چون خشم، ترس، یا نفرت جست.
از دهه هفتاد میلادی، دانیل کاهنمن و اموس تورسکی این نگاه را به چالش کشیدهاند. آنان با طراحی آزمایشهایی ساده، اما هوشمندانه، نشان دادهاند که ریشه بسیاری از خطاهای فکری ما نهفقط در هیجانات بلکه در دستگاه شناخت ماست. پژوهش این دو دانشمند روانشناس تاثیری ژرف بر علوم اجتماعی گذاشت و توجه رشتههای گوناگون، از فلسفه و حقوق گرفته تا سیاست و پزشکی، را جلب کرد؛ در این میان شاید بیشترین بهره را علم اقتصاد برد، چنانکه شاخهای جدید به نام "اقتصاد رفتاری" شکل گرفت و در سال 2002 جایزه نوبل را در اقتصاد به کاهنمن اهدا کردند.
کتاب حاضر چکیده سالها پژوهش نویسنده آن درباره شگفتیها و کاستیهای ذهن انسان است، موجودی که میپندارد پادشاه افکار خویش است و فقط به اراده خود تصمیم میگیرد. به گواه این کتاب اما، عوامل دیگری هم هستند که در شکلگیری باورها، تصمیمها و سلیقههای ما سهم دارند؛ شاید گریزی از آنها نباشد، اما میتوان با شناختشان منطقیتر فکر کرد و عاقلانهتر تصمیم گرفت. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان سیمون دوبوار درباره جاودانگی، ماجرای مردی که هرگز نمیمیرد و همیشه در طول تاریخ حاضر و ناظر و زنده بوده، از آن داستانهای "تفکربرانگیز" است. عجیب است که کتاب را سالها در خانه داشتیم و درجمعهای خانوادگی خیلی پیش آمده بود که دربارهاش صحبت کنیم، اما با حال تا این لحظه در جیرهکتاب جایی از آن نام نبرده بودم. کمکاری و کملطفی من بوده نسبت به خانم نویسنده که امیدوارم از امروز بهبعد تا حدودی با هم بیحساب شده باشیم!
نویسنده: سیمون دوبوار
ترجمه: مهدی سحابی
ناشر: نشر نو
سال نشر: 1402 (چاپ 24)
قیمت: 300000 تومان
تعداد صفحات: 415 صفحه
شابک: 964-7443-27-7
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
رژین بازیگر زیبا، موفق، و خودخواهی است که در دهه 1932 با مرد ایتالیایی عجیب و غریبی به نام ریموند فوسکا در فرانسه ملاقات میکند. در ابتدا فوسکا تمایلی به دوستی با او ندارد، اما بعد به نظر میرسد که عاشق رژین میشود و به همینخاطر راز خود را برای او فاش میکند: اینکه او جاودانی است و نمیمیرد. رژین در ابتدا ابعاد این راز را درک نمیکند اما پس از مدتی فوسکا ناپدید میشود، و وقتی بالاخره رژین او را پیدا میکند، او داستان زندگی خود را برای رژین تعریف میکند ... (برگرفته از خلاصه داستان کتاب در وب سایت ویکیپدیا)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"پرده دوباره بالا رفت؛ رژین سر خم کرد و لبخند زد؛ در روشنایی چلچراغ بزرگ لکههای گلگونی بر فراز پیراهنهای رنگارنگ و لباسهای تیره رسمی مردان میرقصید؛ در هر چهره چشمانی بود، در ژرفای همه چشمها رژین سر خم میکرد و لبخند میزد؛ تئاتر کهنه از خروش آبشارها و غرش بهمنها انباشته بود؛ نیروی سهمگینی رژین را از زمین وا میکند و به سوی آسمان میکشاند. دوباره سر خم کرد. پرده پایین افتاد و رژین دست فلورانس را در دست خود حس کرد؛ به تندی دست او را رها کرد و بهسوی در رفت.
کارگردان گفت: - پنج بار کف زدند، خوب است.
- برای یک تئاتر شهرستانی خوب است.
از پلهها بهسوی سالن انتظار رفت. با دستهگل منتظرش بودند؛ به یکباره از آسمان به زمین افتاد. هنگامی که ناپیدا و ناشناس در تاریکی تئاتر نشسته بودند نمیشد دانست کیستند. میشد چنین بپنداری که در برابر مجمعی از خدایانی؛ اما همین که با تک تک آنان روبرو میشدی، میدیدی که مردمانی بینوا و بیمقدارند ..."
دختر دائی من الان سالهاست که در ینگه دنیا زندگی میکند و تازگیها از آنور آب سفارش داده که "کتاب عزیزنسین برایم بیاورید!" زندائی هم آمد سراغ ما که چند تا از کتابهای عزیزنسین را برایشان تهیه کنم تا "سوغاتی" ببرند آنور آب.
در هنگام اجابت این سفارش به نظرم رسید که برای نسل ما عزیزنسین با ترجمه "رضا همراه" معنی پیدا میکند. حتی بعضیها اعتقاد دارند که در عزیزنسینهای رضا همراه بیشتر از آنکه متن نوشتهی نویسنده ترک باشد، شاخوبرگ یافته به قلم همین مترجم خودمان است. شکر خدا پس از سالها مورد غضب قرار گرفتن نویسنده ترک، الان مدتی است که انواع و اقسام کتابهای عزیزنسین، از جمله ترجمههای رضا همراه در بازار بهوفور یافت میشود. ما هم یک نسخه از عنوانی را که قبلا آن را در جیرهکتاب نداشتیم تهیه کردیم تا هم دختر دائی یاد گذشتهها کند و هم ما مجموعه عزیزنسینمان را کمی کاملتر کرده باشیم.
نویسنده: عزیز نسین
ترجمه: رضا همراه
ناشر: جامی
سال نشر: 1399 (چاپ 1)
قیمت: 120000 تومان
تعداد صفحات: 168 صفحه
شابک: 978-600-176-210-9
امتیاز کتاب: (4.8 امتیاز با رای 4 نفر)
مجموعه بیست و هفت داستان کوتاه طنز از نویسنده مشهور ترک.
داستان "همه به ظاهر آدم قضاوت میکنن" با این جملات آغاز میشود:
"برای کتک خوردن یک انسان دلایل و بهانههای متعددی وجود دارد ... یکی به خاطر لاغری زیادش کتک میخورد و دیگری به دلیل اینکه خیلی چاق است کتک نوش جان میکند!
من در عرض بیست و چهار سال دوبار کتک خوردم. دفعهی اول به واسطهی لاغریم بود و بار دوم به دلیل چاقیام!
باور کنید به جز این دو موضوع تقصیر دیگری نداشتم.
اولین کتک را توی قطار نوش جان کردم! توی آنکارا. امیدم از پیدا کردن کار قطع شده بود، چون در همهی تابستان هر روز توی هوای گرم سرتاسر شهر را زیر پا میگذاشتم و به همه جا سر میکشیدم. شاید کار کوچکی که فقط نان خالی مرا تامین کند پیدا کنم ... اما موفق نمیشدم ..."
"عبور از خط قرمز" را هم روزی که منتشر شد، بابت قیمتش به سراغش نرفتم. این یکی هم حالا البته دیگر قیمتش "قدیمی" شده و عددی بهحساب نمیآید! بگذریم که درست همین روزهایی که داشتم اطلاعات این فهرست را جمعوجور میکردم، سیستم بروزرسانی قیمتهایمان متوجه شد که فعلا چاپ کتاب تمام شده و احتمالا باید منتظر چاپ جدید آن بمانیم. با قیمت جدید، مدل 1400!
نویسنده: علی دیزایی
ناشر: ثالث
سال نشر: 1401 (چاپ 2)
قیمت: 180000 تومان
تعداد صفحات: 360 صفحه
شابک: 978-600-405-445-4
چگونه یک پسر تنها، با بالاترین درجات تحصیلی از یکی از بهترین دانشگاههای دنیا فارغالتحصیل میشود و به فرماندهی پلیس انگلستان میرسد؟
این کتاب روایتی باورنکردنی از زندگی پرفراز و نشیب و جنجالی پسرکی است از خانوادهای نه چندان متمول، که دست تقدیر او را در کودکی از نظامآبادِ تهران به کشور انگلستان فرستاد.
قصه جنگها، پاپوشها، دادگاهها و زندانهای سرتیپ دکتر علی دیزایی، در کنار عاشقانههایش با دختری بختیاری، زنی که با شهامت و قدرت در این دوران مشقتبار او را همراهی کرد، در این کتاب روایت شده است. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
سفارش این کتاب را که دریافت کردیم، طرح روی جلدش داد میزد که "به گروه خونی تو نمیخورد!" اما خب نام خانوادگی نویسنده یکجورهایی خوشآهنگ بود (به نظر شما اینطور نیست: فون شیراخ!) خلاصه جاذبه آهنگ نام به دافعه طرح روی جلد چربید و اینطوری شد که یک نسخه "ماجرا از این قرار بود" هم در سبد خریدمان قرار گرفت.
نویسنده: فردیناند فون شیراخ
ترجمه: احسان قبادی
ناشر: نشانه
سال نشر: 1400 (چاپ 2)
قیمت: 50000 تومان 45000 تومان
تعداد صفحات: 201 صفحه
شابک: 978-600-5965-32-4
مجموعه یازده داستان کوتاه از نویسنده معاصر آلمانی.
داستان "قسم" با این جملات آغاز میشود:
"فریدهلم فهنر پزشک حاذقی بود که مطبش در خیابان اصلی شهر قرار داشت. او تمام زندگیاش را در روتوایل گذرانده بود و تعداد نسخههایش در سال به دوهزاروهشتصد نسخه میرسید. او مدیر مسئول موسسهی فرهنگی مصر باستان و عضو باشگاه گلف شیران بود. بدون هیچ سابقهی کیفری یا حتی داشتن یک برگ جریمهی رانندگی. او علاوه بر خانهای که در آن زندگی میکرد، صاحب دو خانهی دیگر هم بود. مرسدس بنز سه سالهی کلاس آ با تودوزی چرمی، کولر و تمام امکانات و حدود هفتصد و پنجاه هزار یورو پولی که در بازار بورس و سهام سرمایهگذاری کرده بود و همینطور بیمهی سرمایه. فهنر هیچ فرزندی نداشت. خواهری که شش سال از خودش کوچکتر بود، تنها خویشاوند در قید حیاتش محسوب میشد ..."
مشاهده و انتخاب کتابهای فهرست در بخش مشترکین