اگر میخواهید به جمع گروه فانوس بپیوندید ...
پیوستن به گروه فانوس محدودیتی ندارد و اعضای این گروه از ورود اعضای جدید به جمعشان استقبال میکنند. اگر مایل هستید به این گروه بپیوندید، لطفا:
- شماره همراه جیرهکتاب (09355572131) را در نرمافزار تلگرامتان ثبت کنید
- از طریق نرمافزار تلگرام یا پست الکترونیک شماره همراهتان را به ما اطلاع دهید تا شما را به گروه مطالعاتی فانوس دعوت کنیم
اوایل امسال، یکی از دوستان نادیده جیرهکتاب، من را به گروهی مجازی دعوت کرد که برنامهاش این بود به کتابهای کودکان و نوجوانان بپردازد. اعضای این گروه "تلگرامی" اکثرا پدرها و مادرهایی هستند که به مقوله کتاب و کتابخوانی برای فرزندانشان علاقمندند و دوست دارند با کتابهای مناسب برای گروههای مختلف سنی آشنا شوند. آن دوست که به نوعی موسس گروه هم محسوب میشد، در بدو کار تلاش کرد علاوه بر پدر و مادرها، پای عدهای از نویسندگان و مترجمان حوزه ادبیات کودک و نوجوان را هم به گروه باز کند. تصور میکنم در روزهای اول فعالیت گروه تا حدودی هم در جلب نظر این گروه "تولیدکننده" موفق بود. اما به مرور اتفاقا آن دسته از اعضا به دلایلی که بر ما معلوم نیست گروه را ترک کردند و "مصرفکنندگان" ادبیات کودک و نوجوان را به حال خود گذاشتند. گروه در حال حاضر حدود 90 عضو دارد که از این میان تعدادی (تصور میکنم حدود یک چهارم) فعالند و در بحثها نظراتشان را اعلام میکنند. بقیه هم یا ساکت هستند یا غایب! با فرض اینکه معمولا افراد پس از مدتی از گروههایی که مراودات آن را نمیپسندند خارج میشوند، به نظر میرسد که آن سه چهارم بیشتر مشکوک به "ساکت بودن" هستند. از اینور و آنور هم خبر میرسد که اعضای ساکت گروه، پیوسته مطالب رد و بدل شده را دنبال میکنند و حضورشان در گروه به عنوان "خواننده" واقعی است.
در طول چند ماهی که از فعالیت این گروه میگذرد، شاید یکی از اصلیترین اقدامات آن، اجرای برنامهای ماهانه برای خواندن کتابهایی مشخص و بعد بحث و تبادل و نظر درباره آن کتابها بوده. فعالیتی که در گروه نام "جمعخوانی" بر آن گذاشتهایم. هر ماه 5 عنوان کتاب با معرفی اعضای گروه و سپس رایگیری از علاقمندان شرکت در جمعخوانی، انتخاب میشوند. جمعخوانی، تقویم زمانی منظمی دارد که طی آن مشخص شده کتابهای هر ماه در چه زمانی انتخاب میشوند، فرصتی برای تهیه کتابها اختصاص داده شده (بدیهی است جیرهکتاب اعلام آمادگی کرده تا در این مرحله خدمات خود را در اختیار کسانی که فرصت تهیه کتابها را ندارند قرار دهد!)، مهلتی برای خواندن کتابها در نظر گرفته شده و ... بالاخره از بیست و پنجم تا بیست و نهم هر ماه، اعضای گروه به بحث درباره کتابهای جمعخوانی در محیط مجازی میپردازند. هر روز، یک کتاب!
حاصل این فعالیت کمکم تبدیل به "فهرست" جذابی شده از کتابهایی که این گروه آنها را خوانده و در موردشان اعلام نظر کرده است. خیلی دلم میخواست که میشد بخشی از "مباحثات" رد و بدل شده درباره کتابها را اینجا برایتان منتشر کنم. اما خب راستش گروه هنوز درباره "حق کپیرایت" مطالبش به تصمیم مشخصی نرسیده و بنابراین من هم فعلا از بازنشر این مکاتبات و مباحثات معذورم.
حضور چند ماهه در این گروه تاثیرات بسیاری بر روی منِ کتابفروش گذاشته است. اول اینکه باعث تماس بدون واسطهام با پدر و مادرها و آشنایی با طرز فکرشان درباره این موضوع که "چه کتابی را برای فرزندشان میپسندند" شده است. تجربهای که تصور نمیکنم به این عمق با اجرای روشهای حضوری و غیرمجازی ممکن میشد! تاثیر دوم، افزایش قابل توجه حجم خرید کتابهای کودک و نوجوان از سوی جیرهکتاب بوده. بزرگترها شاید در ماههای اخیر حس کرده باشند که تمرکز ما بر روی کتابهای کودک و نوجوان بسیار افزایش یافته. تازه خبر ندارید که چه حجم کتاب معرفی نشده روی همهی میزها و گوشهی همهی دیوارها چیده شدهاند در انتظار اینکه نوبتشان شود و اطلاعاتشان در معرض دید مخاطبان جیرهکتاب قرار بگیرد. گاهی فکر میکنم که شاید این حجم پرداختن به ادبیات کودک و نوجوان، آن جیرهکتاب چند سال پیش را به "جیرهکتاب کودک و نوجوان" تبدیل خواهد کرد. راستش خودم هم خیلی بدم نمیآید. اما به هر حال تا اینجای کار تلاش کردهام تعادل میان بزرگترها و کوچکترها را حفظ کنم و سعی کردهام تا بدون دلخور کردن یک گروه، دل گروه دیگر را هم بدست بیاورم!
نکته آخر درباره این گروه مجازی اینکه تا همین چند هفته پیش، گروه نامی نداشت (در حقیقت نامی برای آن انتخاب شده بود که چندان "آرتیستی" نبود!) اما با همت گردانندگان گروه و باز به روش نظرخواهی از اعضا، مقرر شد تا گروه از این پس خود را با عنوان "گروه مطالعاتی فانوس" معرفی کند. پس این شما و این فهرست کتابهای بررسی شده در جمعخوانیهای ماهانهی گروه مطالعاتی فانوس:
کتابهای جمعخوانی دوره ششم، دیماه 1394
داستان نوجوان، تالیف: هوشمندان سیاره اوراک
امتیاز کسب شده: (3.86 امتیاز با رای 7 نفر)
نویسنده: فریبا کلهر
ناشر: قدیانی
سال نشر: 1393 (چاپ 5)
قیمت: 16000 تومان
تعداد صفحات: 388 صفحه
شابک: 978-964-417-114-7
با این وجود هوشمندان اوراک همواره بصورت مخفیانه در حال بررسی و مطالعه زمین و ساکنان آن هستند. آنها به همین خاطر چند سال پیش صبای نوجوان را از خانه و خانوادهاش بر روی زمین جدا کردهاند و برای انجام مطالعات مختلف به اوراک بردهاند. از دید خانواده صبا، او یکروز ناپدید شده و کسی دیگر از او خبری نشنیده. اما صبا بر روی سیاره اوراک است و در تمام این سالها در انتظار فرصتی تا دوباره به زمین بازگردد ...
داستان نوجوان، ترجمه: میک هارته اینجا بود
امتیاز کسب شده: (4.36 امتیاز با رای 11 نفر)
نویسنده: باربارا پارک
ترجمه: نازنین دیهیمی
ناشر: ماهی
سال نشر: 1400 (چاپ 3)
قیمت: 30000 تومان
تعداد صفحات: 77 صفحه
شابک: 978-964-209-057-0
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.png)
"بگذارید از همین اول بگویم که تصادف کرد.
کل ماجرا نمیشد از این "تصادفی"تر هم باشد.
یعنی میک نه داشت خلبازی درمیآورد، نه لایی میکشید. هر دو دستش روی دستههای دوچرخه بود و همهچیز هم بهقاعده.
فقط چرخاش به یک سنگ گیر کرد و پرت شد و خورد به پشت کامیونی که داشت رد میشد. حتی یک خراش هم برنداشته بود. ضربهی مغزی. تمام.
پس این از آن کتابهایی نیست که اول عاشق قهرمانش میشوید و آخر سر او میمیرد. از اینجور کتابها متنفرم و تازه به نظرم وحشتناک است که بخواهم از تصادف برادرم بهعنوان نقطهی اوج اشکانگیز یک داستان تراژیک استفاده کنم.
من نمیخواهم اشک شما را دربیاورم ..."
داستان کودک، تالیف: خرگوش دهمی
امتیاز کسب شده: (3.4 امتیاز با رای 12 نفر)
نویسنده: زهره پریرخ
ناشر: امیرکبیر
سال نشر: 1395 (چاپ 2)
قیمت: 9000 تومان
تعداد صفحات: 64 صفحه
شابک: 978-964-300-769-0
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/3.5.png)
(گروه سنی مخاطب این کتاب در شناسنامه آن "ب" درج شده)
"آن طرف پنجره، ماه توی آسمان پیدا بود، صدای شلپ و شلوپ آب از آن دوردورها میآمد. ترمه خوابش نمیبرد. چند بار غلت زد و شمرد: یک گوشفند، دو گوسفند، سه گوسفند ... اما باز هم خوابش نبرد. با خودش گفت: "وای! هر شب گوسفند، خرگوشها بهترند؛ اصلا امشب خرگوشها را میشمارم."
صف خرگوشها بالای سرش پیدا شدند. ترمه شمرد: یک خرگوش، دو خرگوش، سه خرگوش، سر و کلهی خواب آرام آرام پیدا شد، یواش یواش آمد کنار تختخواب ترمه؛ ترمه باز شمرد: نه خرگوش ... خواب خواست توی چشمهای ترمه جا بگیرد که ترمه گفت: "ده خرگوش ..." یکدفعه خرگوش دهمی از توی صف پرید بیرون. خرگوش دهمی ورجه وورجه رفت زیر تخت. از آنجا رفت پشت کمد. بعد پرید روی میز و هی فینفین کرد ..."
داستان کودک، ترجمه: سار کوچولو نمیتواند پرواز کند
امتیاز کسب شده: (4.25 امتیاز با رای 14 نفر)
نویسنده: جنیفر برن
ترجمه: محبوبه نجفخانی
ناشر: آفرینگان
سال نشر: 1401 (چاپ 7)
قیمت: 45000 تومان
تعداد صفحات: 36 صفحه
شابک: 978-600-6735-11-9
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.png)
به زودی پاییز از راه میرسد و همه سارها به طرف جنوب پرواز میکنند. اما کلوین پرواز کردن بلد نیست. حالا باید چکار کند؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
(گروه سنی مخاطب این کتاب در شناسنامه آن "الف" و "ب" درج شده)
شعر کودک: سلیمون بابا سلیمون
امتیاز کسب شده: (4.10 امتیاز با رای 15 نفر)
نویسنده: منوچهر احترامی
ناشر: گزارش
سال نشر: 1396 (چاپ 2)
قیمت: 2500 تومان
تعداد صفحات: 12 صفحه
شابک: 978-964-5872-30-2
سلیمون، بچهی کرمون، برخلاف حرف پدر و مادرش هرشب دیروقت میخوابد و بنابراین صبحها دیر از خواب بلند میشود. او که هر روز با عجله و خوابآلوده به مدرسه میرسد، به همین خاطر نمیتواند توی کلاس حواسش را خوب جمع کند و به سوالهای آقا معلم پاسخ بدهد. به همین خاطر همکلاسیهایش سر به سرش میگذارند و او را ناراحت میکنند. سلیمون بالاخره یکروز مشکلش را با شونه به سر در میان میگذارد و او برای این مشکل سلیمون راهحلی پیدا میکند.
کتابهای جمعخوانی دوره پنجم، آذرماه 1394
داستان نوجوان، تالیف: لالایی برای دختر مرده
امتیاز کسب شده: (3.65 امتیاز با رای 12 نفر)
نویسنده: حمیدرضا شاهآبادی
ناشر: افق
سال نشر: 1402 (چاپ 7)
قیمت: 145000 تومان
تعداد صفحات: 155 صفحه
شابک: 978-964-369-505-7
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.5.png)
"حوادث این داستان در مجتمع مسکونی ارغوان میگذرد. جایی که ساکنانش به آن شهرک ارغوان هم میگویند. پیدا کردن این مجتمع روی نقشه چندان راحت نیست. اگر نقشهی "تهران و توابع" دم دستتان باشد میتوانید امتحان کنید. در غرب تهران آنقدر شهرک و مجتمعهای جورواجور ساختهاند که پیدا کردن یکی در میان آنهمه شهرک و مجتمع کار سادهای نیست. خود من میخواستم نقشهی موقعیت این مجتمع را اول این کتاب چاپ کنم تا خوانندگانی که آن را میخوانند بدانند که این ماجراهای عجیب کجا اتفاق افتاده ولی نشد. نتوانستم محل این شهرک را روی نقشه پیدا کنم. چون کار ساخت این مجتمع هیچوقت آنطور که باید تمام نشد ..."
داستان نوجوان، ترجمه: جایی که خیابانها نام داشت
امتیاز کسب شده: (4 امتیاز با رای 6 نفر)
نویسنده: رنده عبدالفتاح
ترجمه: مجتبی ساقینی
ناشر: آرما
سال نشر: 1398 (چاپ 2)
قیمت: 30000 تومان
تعداد صفحات: 232 صفحه
شابک: 978-600-6077-68-0
یک شب که مادربزرگ حیات برای او درباره سالهای جوانیاش و زندگیشان قبل از اشغال زمینهایشان تعریف میکند به حیات میگوید که دیگر هیچ آرزویی ندارد به جز اینکه تا قبل از مرگش یکبار دیگر خاکی را که در آن بدنیا آمده است، ببیند.
حیات به همراه دوستش سامی تصمیم میگیرد از دیوار حائل عبور کند و به قدس، جایی که روستای مادربزرگ در آنجا قرار دارد برود تا مقداری از خاک آنجا را برای او بیاورد. این اما تصمیم خطرناکی است چون آنها مجوز لازم برای ورود به قدس را ندارند ...
"ساعت شش و نیم صبح بود. جستی زدم و از تختخواب پایین آمدم. به صورتم، که از شدت گرما سرخ شده بود، آب سرد زدم. پنکه در طول شب خاموش شده بود. شاید بیبی زینبم آن را خاموش کرده بود؛ او حتی در شبهای خفه و گرم تابستان هم با یک ملافه کلفت خودش را میپوشاند و میخوابید. مسواک خواهرم را که در طول چند هفته گذشته با هم در آن شریک بودیم برداشتم. شب گذشته، وقتی حکومت نظامی لغو شد، ذهن مادر آشفته بود و نتوانستم یک مسواک دیگر دست و پا کنم.
چون اجازه داشتیم به مدت دو ساعت خانههامان را ترک کنیم بهسرعت به سمت مغازه ابویوسف رفتیم. حساب و کتابی که بابا کرده بود فقط یک ساعت و ربع وقت داشتیم تا همه چیزمان را بخریم و بعد با ماشین به خانه برگردیم ..."
داستان کودک، تالیف: من مامانت را نخوردم
امتیاز کسب شده: (2.96 امتیاز با رای 12 نفر)
نویسنده: سیدنوید سیدعلی اکبر
ناشر: انتشارات علمی فرهنگی
سال نشر: 1396 (چاپ 2)
قیمت: 6500 تومان
تعداد صفحات: 24 صفحه
شابک: 978-964-445-931-3
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/2.5.png)
تا اینکه روزی سوسمار فکر بکری به سرش زد. اینکه برود و لباس صورتی مادر دخترک را بپوشد تا شاید اینجوری دخترک دیگر از او نترسد و حاضر شود با او بازی کند …
(گروه سنی مخاطب این کتاب در شناسنامه آن "ب" درج شده)
داستان کودک، ترجمه: بزرگترین شغل دنیا
امتیاز کسب شده: (4.63 امتیاز با رای 15 نفر)
نویسنده: هریت زیفرت
ترجمه: مریم رزاقی
ناشر: حوا
سال نشر: 1394 (چاپ 4)
قیمت: 12000 تومان
تعداد صفحات: 36 صفحه
شابک: 978-600-5131-50-5
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.5.png)
(گروه سنی مخاطب این کتاب در شناسنامه آن "الف" و "ب" درج شده)
شعر کودک: آهای، آهای بابایی، قصه میخوام کجایی
امتیاز کسب شده: (2.5 امتیاز با رای 10 نفر)
نویسنده: عزتالله الوندی
ناشر: با فرزندان
سال نشر: 1399 (چاپ 3)
قیمت: 25000 تومان
تعداد صفحات: 10 صفحه
شابک: 978-600-7243-05-3
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.png)
کتابهای جمعخوانی دوره چهارم، آبانماه 1394
داستان نوجوان، ترجمه: بخت پریشان (ترجمه دیگر کتاب: خطای ستارگان بخت ما)
امتیاز کسب شده: (3.84 امتیاز با رای 8 نفر)
نویسنده: جان گرین
ترجمه: مریم فرادی
ناشر: هیرمند
سال نشر: 1403 (چاپ 15)
قیمت: 230000 تومان
تعداد صفحات: 412 صفحه
شابک: 978-964-408-309-9
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.png)
کتاب داستانی جذاب از زندگی و مرگ جوانانی است که تا دم مرگ، زندگی میکنند و سوالهایشان در چرخهای مداوم تکرار میشود: من هم میتوانم عاشق شوم؟ بعد از مرگم کسی از من یاد میکند؟ میتوانم در این جهان اثری از خود باقی گذارم؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"آخرهای زمستان هفده سالگیام، مامانم به این نتیجه رسید که افسرده شدهام، شاید برای اینکه خیلی کم از خانه بیرون میرفتم، بیشتر وقتم را توی رختخواب میگذراندم، یک کتاب را هزار بار میخواندم، میلی به غذا نداشتم و بقیهی وقتم را هم به مرگ فکر میکردم.
هربار که یکی از دفترچههای راهنمای سرطان را میخوانید یا به سایتهای مخصوصشان سر میزنید، همه اشاره میکنند که افسردگی یکی از عوارض جانبی سرطان است. اما افسردگی از عوارض جانبی سرطان نیست. بلکه از عوارض جانبی مرگ است. (سرطان خودش هم یکی از عوارض جانبی مرگ است. تقریبا در مورد همهچیز همینطور است.) برای همین مامانم مرا پیش دکتر همیشگیام جیم برد و او هم بعد از چند بار صحبت قبول کرد که من واقعا دچار نوعی افسردگی کامل و فلجکنندهی بالینی شدهام و برای همین هم باید داروهایم را عوض کنم و در جلسات یک گروه پشتیبان هم شرکت کنم ..."
داستان نوجوان، تالیف: عاشقانههای یونس در شکم ماهی
امتیاز کسب شده: (3.64 امتیاز با رای 11 نفر)
نویسنده: جمشید خانیان
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
سال نشر: 1398 (چاپ 5)
قیمت: 21000 تومان
تعداد صفحات: 166 صفحه
شابک: 978-964-391-623-7
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/3.5.png)
"و او درست یک روز بعد از آمدن بابا، در حالی که به نظر سالم و سرحال میرسید، مثل درختی که دیگر قادر نباشد با ریشهی خود از زمین آب و غذا بگیرد و با برگهایش هوا را جذب بکند، خیلی آرام و غیرمنتظره مرد.
توی آشیانه همه بیحرکت و مغموم ایستاده بودند و نگاه میکردند به سمتی که بیبی و آقای شهردار توی اتاقک نمرهی 7 نشسته بودند بالای سر او. او دراز کشیده بود و سر زیبایش مثل یک گوی درخشان چرخیده بود به طرف چپ و تصویرش توی آینهی نیمقد پیدا بود. توی آینه همه چیز برعکس بود، طوری که انگار او خواب بود و انگار همین حالاست که پلکهای نازک مهتابیاش مثل فلسهای زندهی ماهی بلرزد.
من و بابا و مامان و سام ایستاده بودیم کنار هم. من چسبیده بودم به بابا و فکر میکردم چهطور ممکن است او مرده باشد؟ چند ساعت قبل از آن، همین آینهدی نیمقد را به صندلی تکیه داد و یک ورق کاغذ سفید و یک مداد آورد و به من گفت: "از توی آینه به دست خودت نگاه کن و یه مربع بکش!"
با تعجب گفتم: "یه مربع؟!"
او با تاکیدی مطمئن از آنچه که از من خواسته بود، تکرار کرد: "یه مربع!"
به نظرم مسخره آمد. خندیدم. با این حال میدانستم که مثل ماجرای صندلی باید منتظر چیز عجیب و غریبی باشم ..."
داستان کودک، ترجمه: روزی که مدادشمعیها دست از کار کشیدند
امتیاز کسب شده: (4.7 امتیاز با رای 14 نفر)
نویسنده: درو دیوالت
ترجمه: محبوبه نجفخانی
ناشر: زعفران
سال نشر: 1403 (چاپ 7)
قیمت: 133000 تومان
تعداد صفحات: 36 صفحه
شابک: 978-600-7438-03-9
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.5.png)
هر کدام از مدادشمعیها در نامه خود توضیح داده که به چه دلیل دست از کار کشیده. حالا دانکن مانده است که با این مشکل چه کند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
(گروه سنی مخاطب این کتاب در شناسنامه آن "الف" و "ب" درج شده)
داستان کودک، تالیف: شببخیر فرمانده
امتیاز کسب شده: (2.82 امتیاز با رای 14 نفر)
نویسنده: احمد اکبرپور
ناشر: افق
سال نشر: 1402 (چاپ 4)
قیمت: 85000 تومان
تعداد صفحات: 24 صفحه
شابک: 978-600-3531-08-6
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/2.5.png)
او بالاخره یکی از سربازان دشمن را اسیر میکند. اما فورا متوجه میشود که سرباز دشمن هم پسر کوچکی است مثل خود او. او از سرباز اسیر شده میپرسد که "چرا مادر مرا کشتی؟" اما سرباز دشمن میگوید که او تازه به سربازی آمده و مادر او را نکشته. معلوم میشود که سرباز اسیر هم برای گرفتن انتقام مادرش به جنگ آمده …
(گروه سنی مخاطب این کتاب در شناسنامه آن "الف" و "ب" درج شده)
شعر کودک: هیس! لالا کرده نینی جون
امتیاز کسب شده: (4.23 امتیاز با رای 15 نفر)
نویسنده: مین فانگ هو
ترجمه: فریده خرمی
ناشر: آفرینگان
سال نشر: 1397 (چاپ 2)
قیمت: 7000 تومان
تعداد صفحات: 32 صفحه
شابک: 978-600-6753-02-7
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.5.png)
کتاب برنده جوایز کالدکات، هورنبوک و انجمن کتابداران آمریکا بوده است.
"هیس!
کی داره چاردست و پا!
راه میره تو خونهمون؟
میو میو، میو میو
گربه سیاه کوچولو
پیشی ملوسه، پیشی جون
نپری رو نردبون
ببین، ببین، خوابیده
تو گهواره بچهمون
قد و بالاتو قربون
یک کمی ساکت بمون
لالا کرده نینی جون
اون بالا روی ایوون ..."
کتابهای جمعخوانی دوره سوم، مهرماه 1394
داستان نوجوان، تالیف: جنگ که تمام شد بیدارم کن
امتیاز کسب شده: (3.0 امتیاز با رای 7 نفر)
نویسنده: عباس جهانگیریان
ناشر: افق
سال نشر: 1399 (چاپ 4)
قیمت: 32000 تومان
تعداد صفحات: 224 صفحه
شابک: 978-964-369-657-3
حوری مادرش را از دست داده، و به دلیل تعصب پدر و دسیسه نامادری ساکن اجباری پستوی مجاور انباری خانه حامی میشود. او باید با بافتن قالی خرج خود را در بیاورد. آن دو به کمک یک دریچه کوچک با هم گفتگو میکنند و به تدریج به هم دلبسته میشوند ... (برگرفته از وب سایت ketabak.org)
داستان نوجوان، ترجمه: گل
امتیاز کسب شده: (3.83 امتیاز با رای 6 نفر)
نویسنده: دیوید آلموند
ترجمه: شهلا انتظاریان
ناشر: هوپا
سال نشر: 1399 (چاپ 1)
قیمت: 42000 تومان
تعداد صفحات: 311 صفحه
شابک: 978-964-7694-47-6
پدر ماهونی معتقد است که دوستی پسرها با استفان میتواند مفید باشد و بخشی از شور بچهها به این ترتیب به استفان که پسری غمگین است، منتقل شود. اما این استفان است که متوجه استعدادی خاص در دیوی میشود.
استفان یک مجسمهساز با استعداد است. اما یک روز همینطور که دیوی استفان را در حین کار نگاه میکند، میبیند که او به یکی از مجسمههای کوچک گلیاش جان میدهد و آن را زنده میکند. این یکی دیگر از قابلیتهای استفان است! استفان معتقد است که دیوی هم مانند او این استعداد را دارد. بنابراین از او میخواهد تا با کمک یکدیگر به مجسمهای در ابعاد واقعی جان بدهند. به این ترتیب "کلی" (Clay) جان میگیرد. او موجودی معصوم و بیگناه است. اما استفان برای او خوابهایی در سر دارد ...
"صبح یکی از روزهای بسیار سرد و آفتابی فوریه وارد فلینگ شد. مربوط به خیلی خیلی وقت پیش نیست اما آن روزها، دوره و زمانه فرق داشت. مثل همیشهی آن وقتها، با گئوردی کرگز بودم. داشتیم مثل همیشهی با غرور راه میرفتیم، لطیفه میگفتیم و میخندیدیم، به هم سیگار میدادیم و میگرفتیم و حلقههای دود را توی هوا میفرستادیم. تازه از محراب آمده بودیم. داشتیم به طرف باغ بردداک میرفتیم. در واترمیل لین بودیم که یک تاکسی قرمز از کنارمان ویژ گذشت و دود سیاهی توی هوا فرستاد. تابلوی بالای آن نشان میداد که از طرف ساحل آمده است.
گئوردی گفت: "این، اینجا آمده چهکار؟"
تکهای از نان نازک عشای ربانی هنوز به دندانم چسبیده بود. آن را با زبانم کندم و فرو دادم. بعد دوباره سیگاری بیرون آوردم و گفتم: "خدا میداند." ..."
داستان کودک، تالیف: بابای من با سس خوشمزه است
امتیاز کسب شده: (1.11 امتیاز با رای 9 نفر)
نویسنده: سیدنوید سیدعلیاکبر
ناشر: شباویز
سال نشر: 1391 (چاپ 1)
قیمت: 4000 تومان
تعداد صفحات: 24 صفحه
شابک: 978-964-505-282-7
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/3.png)
بچه اما در مقابل به غول میگوید که او کوچک است و در صورت خورده شدن هیچجای شکم غول را پر نمیکند. پس بهتر است که او مادر را بخورد. خلاصه همینطور که غول مردد مانده که بالاخره چه کسی را بخورد، مادر و بچه فکر بکری به ذهنشان میرسد. بهتر است که غول بابا را بخورد!
داستان کودک، ترجمه: لباس همیشگی من
امتیاز کسب شده: (4.55 امتیاز با رای 10 نفر)
نویسنده: هرییت زیفرت
ترجمه: مریم رزاقی
ناشر: زعفران
سال نشر: 1400 (چاپ 5)
قیمت: 38000 تومان
تعداد صفحات: 36 صفحه
شابک: 978-600-6287-14-0
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.5.png)
شعر نوجوان: کیف پول من گرسنه است
امتیاز کسب شده: (2.28 امتیاز با رای 9 نفر)
نویسنده: فاضل ترکمن
ناشر: پیدایش
سال نشر: 1395 (چاپ 2)
قیمت: 12000 تومان
تعداد صفحات: 72 صفحه
شابک: 978-600-296-076-4
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/2.png)
قطعه شعر "کیف پول من گرسنه است" با این عبارات آغاز میشود:
"باز کیف پول من گرسنه است!
تو به کیف پول من غذا بده!
ای پدر! سخاوتت کجاست پس؟
چشمهای از آن نشان به ما بده!
کیف پول کوچک و محقرم
خالی از حضور اسکناسهاست
خالی از بلیت و کارت مترو نیز …
مثل کیف پول آس و پاس هاست ..."
کتابهای جمعخوانی دوره دوم، شهریورماه 1394
داستان نوجوان، تالیف: پارسیان و من، کاخ اژدها
امتیاز کسب شده: (2.31 امتیاز با رای 8 نفر)
نویسنده: آرمان آرین
ناشر: نشر موج
سال نشر: 1401 (چاپ 19)
قیمت: 200000 تومان
تعداد صفحات: 224 صفحه
شابک: 978-964-5834-12-6
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.5.png)
در این داستان اردشیر نوجوانی است که از جهان معاصر، گام بر زمان مینهد و سر از زمانهی ضحاک ماردوش (آژی دهاک) برون میآورد. او با نگاهی امروزین و ایرانی و انسانی، زندگی در آن دوران را تجربه میکند و در کنار کاوه و فریدون و ایرج و ... با همهی زوایای این بزرگترین ماجرای اسطورهای تاریخ بشر آشنا میشود.
"روزهای روشن و آفتابی را به یاد میآورم که پشت فرمان اتومبیل پدر، روی زانوان استوار و مردانهاش سوار میدشدم و دستهایم را روی دستان بزرگ او میگذاشتم و توی جادهی باریک، رو به دریا حرکت میکردیم.
پدرم چشمان روشن و عمیقی داشت و درخشش گرم و مهربانی در زلال چشمانش موج میزد، درخششی که وقتی با نگاه مادرم بر میخورد، تازه میشد. مادر را خوب به خاطر دارم. وقتی که به دریا میرسیدیم، من در ساحل با شنها بازی میکردم و او با پدرم هیزمهای جمع کرده را آتش میزدند و غذا را گرم میکردند. اینها همه، مال ده سال پیش است، یعنی زمانی که من دوازده ساله بودم. بعد از ناهار، در گوشهای از ساحل، پدر و مادرم ساعتها با هم حرف میزدند، در واقع پدرم حرف میزد و مادرم مینوشت ..."
داستان نوجوان، ترجمه: شگفتی (ترجمه دیگر کتاب: اعجوبه)
امتیاز کسب شده: (4.42 امتیاز با رای 12 نفر)
نویسنده: آر. جی. پلاچیو
ترجمه: پروین علیپور
ناشر: افق
سال نشر: 1402 (چاپ 13)
قیمت: 340000 تومان
تعداد صفحات: 442 صفحه
شابک: 978-964-369-982-6
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.5.png)
او حالا میخواهد وارد مدرسهای جدید شود و کلاس پنجم را شروع کند و تنها آرزویش این است که با او مثل بچهای معمولی رفتار شود.
ولی شاگردان مدرسهی جدید نمیتوانند از کنار صورت غیرعادی او عادی عبورکنند.
آیا او میتواند همکلاسهایش را قانع کند که برخلاف ظاهر غیرعادیاش، بچهای عادی و مثل آنهاست؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
(گروه سنی مخاطب این کتاب سنین 8 تا 12 سال در نظر گرفته شده است)
" میدانم که یک پسر ده سالهی عادی نیستم. منظورم این است که بدون شک کارهایم عادی است؛ مثلا بستنی میخورم، دوچرخه سواری میکنم، توپبازی میکنم، و ایکسباکس دارم. تصور میکنم این چیزها مرا عادی میکند. و احساس میکنم عادی هستم. ولی در درونم میدانم که در زمین بازی، بچهها از دیدن یک بچهی عادی وحشتزده جیغ نمیزنند و فرار نمیکنند. میدانم که مردم به بچههای عادی در کوچه و خیابان خیره نمیشوند.
اگر چراغ جادو داشتم و میتوانستم یک آرزو بکنم، آرزویم این بود که صورتی عادی داشته باشم تا هیچکس به آن توجه نکند. آرزو میکردم که میتوانستم در خیابان راه بروم بدون اینکه مردم با دیدن من سر برنگردانند. بهنظر من تنها دلیلی که من عادی نیستم این است که دیگران مرا عادی نمیبینند ..."
داستان کودک، تالیف: قصههای کوتیکوتی (کتاب اول)
امتیاز کسب شده: (3.69 امتیاز با رای 13 نفر)
نویسنده: فرهاد حسنزاده
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
سال نشر: 1402 (چاپ 6)
قیمت: 95000 تومان
تعداد صفحات: 40 صفحه
شابک: 978-964-391-141-6
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/3.5.png)
(گروه سنی مخاطب این کتاب در شناسنامه آن "الف و ب" درج شده)
داستان کودک، ترجمه: نقاش
امتیاز کسب شده: (2.29 امتیاز با رای 12 نفر)
نویسنده: جانی روداری
ترجمه: فاطمه کاوندی
ناشر: نشر نظر
سال نشر: 1393 (چاپ 1)
قیمت: 4200 تومان
تعداد صفحات: 36 صفحه
شابک: 978-600-152-145-4
(گروه سنی مخاطب این کتاب در شناسنامه آن "ب" درج شده)
شعر کودک: هم روزنامه هم کلوچه
امتیاز کسب شده: (3.64 امتیاز با رای 11 نفر)
نویسنده: مریم هاشمپور
ناشر: امیرکبیر
سال نشر: 1393 (چاپ 1)
قیمت: 4500 تومان
تعداد صفحات: 28 صفحه
شابک: 978-964-300-694-5
کتابهای جمعخوانی دوره اول، مردادماه 1394
داستان نوجوان، تالیف: هستی
امتیاز کسب شده: (4.18 امتیاز با رای 10 نفر)
نویسنده: فرهاد حسنزاده
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
سال نشر: 1402 (چاپ 8)
قیمت: 145000 تومان
تعداد صفحات: 262 صفحه
شابک: 978-964-391-624-4
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.png)
هستی دختری نوجوان و آبادانی است که پدر و مادرش از دستش ذله شدهاند. میپرسید چرا؟ چون او هیچ چیزیاش به دخترها نرفته و به جای اینکه وقتاش را به بازی با عروسک و کمک در کارهای خانه به مادرش بگذراند، تا چشم بزرگترها را دور میبیند کفشهای کتانیاش را به پا میکند و به کوچه میرود تا با پسرهای محل فوتبال بازی کند. الحق هم که خوب فوتبال بازی میکند و همه پسرها میخواهند که هستی توی تیم آنها باشد! هستی دلش میخواهد وقتی بزرگ شد فوتبالیست بشود.
زندگی هستی اما وقتی جنگ ایران و عراق شروع میشود به هم میریزد. همانطور که زندگی خیلیهای دیگر با این اتفاق به هم ریخت. خانوادهی آنها مجبور میشود خانهشان را ترک کند و به جای امنتری برود. اما داستان با این مهاجرت ناخواسته تمام نمیشود و اتفاقاتی که در ادامه داستان روی میدهد، توجه هستی را به چیزهای دیگری در زندگی، به جز فوتبال بازی کردن، جلب میکند.
داستان کتاب با این جملات آغاز میشود:
"دستم شکسته بود. دست شکستهام توی گچ بود و از گردنم آویزان. تازه، درد هم میکرد. ولی جرئت جیک زدن نداشتم از ترس بابا. بابا هم جیک نمیزد، به جایش غلغل میکرد. عینهو دیگ آبجوش که آبش از کنارههای درش بزند بیرون، جیزجیز جوش میزد و راه میرفت. آنقدر عصبانی بود که اگر تمام نخلستانهای آبادان و خرمشهر را هم به نامش میکردی، خوشحال نمیشد. حتی اگر تمام کشتیها و لنجهای بندر را میدادی، یا حتی…
بیا دیگه ادبار!
هر کس نمیدانست فکر میکرد اسم من ادبار است. اسمم نبود و میدانستم معنیاش خوب نیست. من هم یواش راه میرفتم، چون میترسیدم. میترسیدم از پلهها بیافتم و دوباره شر به پا شود. دلم نمیخواست باز برم تو اتاق گچ و دکتر آن یکی دستم را هم گچ بگیرد. بابا پایین پلهها ایستاد و نگاهم کرد. آفتاب دم ظهر چشمهایش را تنگ کرده بود. عینک دودیاش را یادش رفته بود بیاورد. سفیدی تخم چشمهایش معلوم نبود، ولی میدانستم چهقدر از دیدنم برزخ است. همانطور که بدجور نگاهم میکرد، گفت: «بذار برسیم خونه، بلالت میکنم!»
بلال نمیکرد، نه بلال و نه شلال. فقط از اخم و چپگی نگاه کردنش بلال میشدم. هیچی نگفتم و اول بغض و بعد عطسه کردم. عادتم بود. هرموقع بغضم میگرفت، پشتبندش عطسه میآمد ..."
داستان نوجوان، ترجمه: بابای پرنده من
امتیاز کسب شده: (2.85 امتیاز با رای 10 نفر)
نویسنده: دیوید آلموند
ترجمه: ریحانه جعفری
ناشر: پیدایش
سال نشر: 1400 (چاپ 4)
قیمت: 90000 تومان
تعداد صفحات: 168 صفحه
شابک: 978-600-296-145-7
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.png)
لیزی مادرش را از دست داده و از پدرش مراقبت میکند. در شهر مسابقهی انسانهای پرنده برگزار میشود. پدر بالهایی را که خودش ساخته، پشتش آویزان میکند و دستهایش را مثل بال پرندگان تکان میدهد. عمه دورین با شرکت بابا در این مسابقه مخالف است. لیزی از بابا حمایت میکند و خودش هم در مسابقه شرکت میکند. آیا بابا و لیزی در این مسابقه پیروز میشوند؟
(گروه سنی مخاطب این کتاب سنین 8 تا 12 سال در نظر گرفته شده است)
"یک صبح معمولی بهاری در خیابان دوازدهم لارک. پرندهها آن بیرون تاب میخوردند. سر و صدای راهبندان شهر به هوا رفته بود. دینگ دانگ زنگ ساعت لیزی بلند شد. لیزی از رختخوابش پرید بیرون، صورتش را شست، پشت گوشهایش را تمیز کرد، دندانهایش را مسواک زد، موهایش را شانه کرد، روپوشش را پوشید، رفت طبقهی پایین، کتری را پر کرد، روشنش کرد، نان را توی تستر گذاشت، دو تا بشقاب، دو تا لیوان، دو تا چاقو، شیر، پنیر و مربا را گذاشت روی میز، بعد رفت پای پلهها و داد زد: "بابا! بابایی!" ..."
داستان کودک، تالیف: دایره
امتیاز کسب شده: (0.93 امتیاز با رای 14 نفر)
نویسنده: سیدنوید سیدعلیاکبر
ناشر: آفرینگان
سال نشر: 1393 (چاپ 1)
قیمت: 6000 تومان
تعداد صفحات: 24 صفحه
شابک: 978-600-6753-71-3
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/1.png)
"مامان دور دخترش یک دایره کشید و رفت. قبل از رفتن بهش گفت که اگر از دایره بیرون بیاید، میفهمد و دعوایش میکند.
دختر از بیکاری توی دایرهاش نقاشی کشید تا مامان برگردد. ولی حواسش پرت شد و گردن زرافهی نقاشیاش از دایره بیرون زد. دختر دایره را بالا برد تا گردن زرافهاش توی دایره باشد. ولی دید پای خودش از دایره بیرون آمده است. ترسید. مامان حتما میفهمید و دعوایش میکرد.
دختر به زور خودش و زرافهاش را توی دایره جا داد. اما چون جا کم بود، دایره کش آمد و پاره شد. آنها از دایره بیرون افتادند و دختر گریه کرد ..."
داستان کودک، ترجمه: سریعترین بگیر-بخواب دنیا
امتیاز کسب شده: (3.89 امتیاز با رای 14 نفر)
نویسنده: تد هیلز
ترجمه: سنا تنکابنی
ناشر: گیسا
سال نشر: 1401 (چاپ 7)
قیمت: 72000 تومان
تعداد صفحات: 48 صفحه
شابک: 978-600-6885-24-7
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/4.png)
(گروه سنی مخاطب این کتاب در شناسنامه آن "الف" و "ب" درج شده. همچنین گروه سنی مخاطب این کتاب در وب سایت amazon.com گروه 3 تا 7 سال ذکر شده است.)
شعر نوجوان: در پیادهرو
امتیاز کسب شده: (2.38 امتیاز با رای 13 نفر)
نویسنده: بیوک ملکی
ناشر: امیرکبیر
سال نشر: 1394 (چاپ 1)
قیمت: 4500 تومان
تعداد صفحات: 40 صفحه
شابک: 978-964-300-800-0
امتیاز کتاب:
![](/images/stars/3.png)
قطعه شعر "جان بچههایتان" با این عبارات آغاز میشود:
"در پیادهرو
مادری به کودک گرسنهاش
شیر میدهد
در کنار او
کودکی نشسته است
دست سوی عابران دراز کرده
داد میزند: "کمک کنید
جان بچههایتان!"
از میان عابران، فقط
یک درخت زردِ پیر
سکهای به کودک فقیر میدهد ..."
مشاهده و انتخاب کتابهای فهرست در بخش مشترکین