مجموعه پسرها و دخترها

    امتياز داده شده به اين مطلب:
    ( 0 نفر به اين مطلب امتياز داده است )

    در حین خواندن کتاب‌های این مجموعه اغلب آدم از خودش می‌پرسد که آخر چطور نویسنده تونسته به اینهمه ماجرا و "بلا" فکر کنه که دخترهای داستان بر سر پسرها بیارند یا برعکس پسرها بر سر دخترها نازل کنند! (اما خب، از حق نگذریم که نصف بیشتر خواندنی بودن کتاب‌های این مجموعه هم بخاطر همین بلاهایی است که دخترها و پسرهای بچه‌های همسایه توی این کتاب‌ها بر سر هم می‌آورند!!!)

    در اول کتاب اول، "پسرها جنگ را شروع می‌کنند"، اما توضیحی آمده که شاید کمک کند تا بفهمیم نویسنده این همه "استعداد" را از کجا آورده. در آنجا نوشته شده: "فیلیس رینولدز نیلر ماجراهای پسرهای یک خانواده و دخترهای خانواده همسایه را از خاطرات کودکی شوهرش برگرفته است." معلوم می‌شود که خیلی از اتفاقاتی که در کتاب‌های این مجموعه تعریف می‌شوند واقعی، یا دست‌کم "نیمچه واقعی"، هستند. اینجوری خیال‌مان راحت می‌شود که خانم نیلر اینها همه را از خودش درنیاورده و این "بلاها" همه کارهایی هستند که پسرها و دخترهای واقعی ساعتها فکر کرده‌اند و نقشه‌اش را کشیده‌اند!

    تذکر امنیتی: لطفا پس از خواندن کتاب‌ها هیچکدام از راه‌های توضیح داده شده برای "حال‌گیری" را روی بچه‌های همسایه‌تان آزمایش نکنید!

    پسرها جنگ را شروع می‌کنند
    نویسنده: فیلیس رینولدز نیلر
    ترجمه: ترانه شیمی
    ناشر: هرمس
    سال نشر: 1390 (چاپ 3)
    قیمت: 2500 تومان
    تعداد صفحات: 130 صفحه
    شابک: 978-964-363-263-2
    امتیاز کتاب: (4.5 امتیاز با رای 17 نفر)
    ماجرا زمانی آغاز می‌شود که خانواده جدیدی در همسایگی خانواده هاتفورد منزل می‌کنند. چهار برادر خانواده‌ی هاتفورد وقتی متوجه می‌شوند در همسایگی آنها خانواده‌ای با سه فرزند دختر ساکن شده‌اند، پکر می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که آنقدر دخترها را اذیت کنند تا آنها را از خانه جدیدشان فراری بدهند. بی‌خبر از اینکه دخترهای خانواده مالوی هم در مقابله به مثل و تلافیِ شیطنت‌های برادران هاتفورد، کم نمی‌آورند
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "- جزیره داره غرق میشه!
    والی نگاهش را به جویبارهای زردی که از وسط جزیره به بیرون جریان پیدا می‌کرد دوخته بود و چنگالش رال اول به یک طرف و بعد به طرف دیگر وافل فرو کرد و آن را از بشقابش بلند کرد و فریاد زد:
    - کیسه شن برسونین! کیسه شن!
    اگر والی شربت گرم را یکمرتبه روی کره می‌ریخت، جزیره زرد رنگ وسط بشقاب صبحانه‌اش آب می‌شد. باید شربت را آهسته از یک گوشه روی وافل می‌ریخت تا جزیره ناپدید نمی‌شد، تا بالاخره …
    - دارن میان!
    با صدای در پشتی والی از جا پرید. جیک و جاش و به دنبال آنها پیتر هفت‌ساله وارد آشپزخانه شدند. والی پرسید:
    - کی داره میاد؟
    جیک با عجله دوربین چشمی را که مادرش با آن پرنده‌ها را تماشا می‌کرد، از قفسه برداشت و گفت:
    - همسایه‌های جدید که قرار بود جای آقای بنسون بیان ..."

    چاپ کتاب تمام شده!

    دخترها تلافی می‌کنند
    نویسنده: فیلیس رینولدز نیلر
    ترجمه: ترانه شیمی
    ناشر: هرمس
    سال نشر: 1390 (چاپ 3)
    قیمت: 2400 تومان
    تعداد صفحات: 124 صفحه
    شابک: 978-964-363-264-9
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 4 نفر)
    پسرهای خانواده‌ی هاتفورد و دخترهای خانواده مالوی با هم قراری می‌گذارند. قرار این است که لباس‌های مبدل اعضای هر خانواده که در جشن هالووین قشنگ‌تر بود، آن خانواده برنده می‌شود. جایزه‌ی برنده این است که یک ماه تمام خانواده‌ی بازنده فرمانبردار آنها باشند و هرچه را که برنده‌ها می‌گویند گوش بدهند و انجام بدهند.
    اما پسرها و دخترها تا شب هالووین دلشان طاقت نمی‌آورد و هر دو طرف نقشه می‌کشند که برنامه‌ی طرف دیگر را برای طراحی لباس بر هم بزنند ...
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "- صبر کن هالووین بیاد!
    هالووین نقطه اوج جنگ بود. فقط مشکل این بود که کارولین و خواهرهایش نمی‌دانستند دقیقا در هالووین چه اتفاقی قرار است بیفتد. هر نقشه‌ای که آنها برای تلافی کردن کار پسرها می‌کشیدند، ممکن بود بدترش را پسرها تدارک ببینند.
    برنامه هالووین و تلافی کردن، تمام فکر کارولین را به خود مشغول کرده بود. انگشتهایش هنوز از پوست کندن آن همه سیب درد می‌کرد. البته خانم هاتفورد فکر کرده بود که کارولین برای کمک به خانه آنها آمده است. اگر کارولین به خانم هاتفورد گفته بود که پسرهایش او را در انباری حبس کرده بودند، آن‌وقت مجبور بود توضیح دهد که اصلا چرا به انباری خانه آنها رفته است.
    و اگر تعریف می‌کرد که می‌خواسته مچ والی هاتفورد را حین انجام کاری خجالت‌آور بگیرد تا همان طور که او آبروی کارولین را جلوی همکلاسیهایش بروده بود، او هم تلافی کند، آن وقت مجبور بود اتفاق قبلی، و بعد قبل‌تر را هم تعریف کند ..."

    چاپ کتاب تمام شده!

    پسرها بر ضد دخترها
    نویسنده: فیلیس رینولدز نیلر
    ترجمه: ترانه شیمی
    ناشر: هرمس
    سال نشر: 1389 (چاپ 2)
    قیمت: 2400 تومان
    تعداد صفحات: 131 صفحه
    شابک: 964-363-269-5
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
    پسرهای هاتفورد بخاطر ضربه‌ای که در شب هالووین از دخترهای مالوی خورده‌اند، عصبانی و کلافه‌اند. بنابراین تصمیم می‌گیرند با سر هم کردن قصه‌ای ساختگی درباره‌ی یک هیولا که در جنگل‌های اطراف شهرشان زندگی می‌کند، دخترها را سر کار بگذارند ...
    داستان با این جملات شروع می‌شود:
    "والی هاتفورد معمولا روز بعد از هالووین، آب‌نبات‌ها و شکلات‌هایی را که از قاشق‌زنی گرفته بود، می‌شمرد. تمام بسته‌هایش را باز می‌کرد، مشت‌مشت می‌خورد و گاهی آنها را با دوستانش معاوضه می‌کرد.
    اما هالووین امسال از این خبرها نبود.
    والی و دو برادر بزرگترش، جیک و جاش ساکت در اتاق نشیمن نشسته بودند و به کاغذهای آب‌نباتی که بعد از میهمانی، اینها و آنجا، در اتاق ریخته بود نگاه می‌کردند؛ میهمانی‌ای که دخترهای مالوی با کلک روی دست آنها گذاشته بودند. با آنکه پسرها خیال داشتند دخترها را در قبرستان غافلگیر کنند و روی سر آنها کرم بریزند، خودشان کلک خورده بودند. این که دخترها دست آنها را خواندند و با حقه خودشان به آنها کلک زدند، غیرقابل تحمل بود ..."

    چاپ کتاب تمام شده!

    انتقام دخترها
    نویسنده: فیلیس رینولدز نیلر
    ترجمه: ترانه شیمی
    ناشر: هرمس
    سال نشر: 1390 (چاپ 2)
    قیمت: 3000 تومان
    تعداد صفحات: 168 صفحه
    شابک: 978-964-363-350-9
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 2 نفر)
    در این کتاب کارولین مالوی و والی هاتفورد هم‌کلاس هم شده‌اند. از آن بدتر، آنها مجبور هستند تا مجبور شده‌اند برای انجام پروژه‌ی مدرسه‌شان هم با یکدیگر هم‌گروه باشند. به این ترتیب همینطور که حال و حال‌گیری هاتفوردها و مالوی‌ها ادامه دارد، کارولین و والی در مدرسه یاد می‌گیرند که حداقل برای گرفتن نمره‌ی قبولی هم که شده، با هم کنار بیایند و پروژه‌ی درسی‌شان را با کمک همدیگر انجام بدهند.
    داستان با این جملات شروع می‌شود:
    "کارولین مالوی وقتی حلقه گل کریسمس را به در ورودی آویزان می‌کرد، آن فکر جالب و وحشتناک به ذهنش رسید؛ از آن نوع فکرهایی بود که گوشه لبهایش را خودبه‌خود به یک طرف بالا می‌کشید.
    از وقتی پدرشان برای شغل مربیگری تیم فوتبال دانشکده، خانواده را به شهر باکمن آورده بود، چنین فکرهایی به سر کارولین می‌زد. دو خواهر دیگرش، بت ده ساله و ادی یازده ساله، که اسم اصلی‌اش "ادیت آن" بود هم از این فکرها به سرشان می‌زد.
    کارولین خودش فقط هشت سال داشت، ولی به نظر همه نسبت به سنش بزرگتر بود، حتی یک بار هم دو کلاس یکی کرده بود و برای همین، حالا با والی هاتفورد که خانه‌شان روبه‌روی خانه آنها، آن طرف رودخانه بود همکلاس شده بود. و این فکر جالب و وحشتناک مربوط بود به والی و برادرهایش.
    کارولین در را پشت سرش بست و خود را به طبقه بالا و به اتاق خواهرش بت رساند. چشمهای قهوه‌ای رنگش دو‌دو می‌زد و موهای تیره دم‌اسبی‌اش پشت سرش تکان‌تکان می‌خورد. بت پاهایش را به شوفاژ تکیه داده و کتاب بافندگی روی زانوهایش باز بود. می‌خواست از روی کتاب شال بنفش رنگی برای هدیه کریسمس مادرش ببافد ..."

    چاپ کتاب تمام شده!

    خائنی میان پسرها
    نویسنده: فیلیس رینلودز نیلر
    ترجمه: ترانه شیمی
    ناشر: هرمس
    سال نشر: 1385 (چاپ 1)
    قیمت: 1200 تومان
    تعداد صفحات: 136 صفحه
    شابک: 964-363-349-7
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
    در سال جدید خانم هاتفورد بچه‌هایش را راضی می‌کند تا دخترهای خانواده‌ی مالوی را مثل خواهر خود بدانند. به همین خاطر صلحی موقت بین دو خانواده برقرار می‌شود. اما از آنجا که بالاخره همه‌ی خواهر و برادرها هم گاهی با هم دعوا می‌کنند، هاتفوردها و مالوی‌ها به این نتیجه می‌رسند که با وجود قولی که خانم هاتفورد از پسرها گرفته، اشکالی ندارد که همچنان به جنگ‌شان ادامه بدهند!
    اینبار اما پیتر کوچولو مشکل‌ساز می‌شود. چون او به راحتی با گرفتن شیرینی‌ها و شکلات‌هایی که خواهران مالوی به او می‌دهند گول می‌خورد و اسرار پسرها را نزد دخترها فاش می‌کند ...
    داستان با این جملات شروع می‌شود:
    "جیک نگاهی به میز صبحانه و شش نوع کورن فلکس روی آن انداخت و انگار که ماندن خانواده مالوی در ویرجینیای غربی به آنها مربوط است، با دهانی پر گفت:
    - خیلی خب، پس تصمیم ما این شد که دخترها فقط در صورتی که قواعد ما رو رعایت کنن، اجازه دارن اینجا بمونن.
    هفته اول ماه ژانویه به پایان رسیده بود و پسرها هنوز تصمیم سال جدیدشان را نگرفته بودند. خانم هاتفورد دستوری صادر کرده بود: پسرها آن روز اجازه نداشتند از آشپزخانه بیرون بیایند، مگر اینکه هرکدام تصمیم می‌گرفت که در سیصد و شصت و پنج روز آینده، چه کار کند که آدم بهتری بشود. جیک، جاش، والی و پیتر فکر کردند آسانتر است که هر چهارتایی تصمیم واحدی بگیرند: به دخترهای مالوی اجازه می‌دهند در خانه آن طرف رودخانه زندگی کنند؛ خانه‌ای که قبلا بهترین دوستان آنها، بنسون‌ها - که همه پسر بودند - در آن زندگی می‌کردند.
    خانم هاتفورد که در همان لحظه به آشپزخانه آمد تا پارچ آب را بردارد و به گلدان سرخس آب بدهد، پرسید:
    - خوب؟ میتونید چهار تصمیم خوبتون رو برام بگین ..."

    چاپ کتاب تمام شده!

    دخترها پسرها را سرجایشان می‌نشانند
    نویسنده: فیلیس رینولدز نیلر
    ترجمه: ترانه شیمی
    ناشر: هرمس
    سال نشر: 1393 (چاپ 3)
    قیمت: 9000 تومان
    تعداد صفحات: 160 صفحه
    شابک: 978-964-363-494-0
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 2 نفر)
    در این کتاب هم همچنان رقابت‌های دخترهای خانواده‌ی مالوی با پسرهای خانواده هاتفورد ادامه دارد. با شروع شدن ماه آوریل آب رودخانه‌ی شهر بالا آمده و پسرها و دخترها با هم قرار می‌گذارند که هریک پیامی را در داخل یک بطری بگذارند و بطری را در رودخانه رها کنند. برنده کسی است که بطری‌اش به دورترین فاصله از شهر برسد. اما اینجا هم دخترها و پسرها هریک جداگانه تصمیم می‌گیرند تا جرزنی کنند و بطری‌های طرف مقابل را "سر به نیست" کنند!
    داستان با این جملات شروع می‌شود:
    "بالاخره ماهی که ادی مالوی مدتها انتظارش را می‌کشید رسید؛ زمان آزمون برای انتخاب اعضای تیم بیس‌بال دبستان باکمن و فقط کلاس ششمی‌ها اجازه داشتند شرکت کنند. اما برای کارولین ماه آوریل خسته‌کننده‌ترین ماه از زمان ورودشان به شهر باکمن بود. کارولین علاقه زیادی به ورزش نداشت، اما می‌دانست که خواهر بزرگترش چقدر دلش می‌خواهد در تیم پذیرفته شود. کارولین واقعا می‌خواست اتفاقی برای خودش بیفتد؛ اتفاقی شورانگیز که باعث شود عکسش را در روزنامه‌ها بیندازند.
    ادی هم که به خاطر هوای بارانی از کوره در رفته بود، با فریاد گفت:
    - آسمون رو ببینین!
    و به آسمان تیره ویرجینیای غربی خیره شد. خورشید که هر روز صبح از بالای تپه‌های اطراف باکمن سر درمی‌آورد، یک هفته بود خودش را نشان نداده بود ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    دور دور پسرهاست
    نویسنده: فیلیس رینولدز نیلر
    ترجمه: ترانه شیمی
    ناشر: هرمس
    سال نشر: 1389 (چاپ 1)
    قیمت: 2400 تومان
    تعداد صفحات: 150 صفحه
    شابک: 978-964-363-509-1
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
    در این کتاب از ماجراهای دخترها و پسرها، در واقع هاتفوردها و مالوی‌ها بیشتر از آنکه با هم دعوا کنند یا برای همدیگر تله بگذارند با یکدیگر همکاری می‌کنند! ادی و جیک، هر دو در تیم بیس‌بال مدرسه بازی می‌کنند و جیک تصمیم می‌گیرد برای نفع تیم هم که شده، با ادی تمرین کند تا مشکلات بازی‌اش برطرف شود.
    کارولین هم پس از ماجراهایی موفق می‌شود والی را راضی کند تا با او در نمایشنامه‌ی مدرسه هم‌بازی شود و ... ماجراهای بچه‌های این دو خانواده با همدیگر همچنان ادامه دارد.
    داستان با این جملات شروع می‌شود:
    "والی هاتفورد دو کارت بیس‌بال از کشوی میزش بیرون آورد - یکی عکس "درک جتر" و دیگری "الکس ردریگز" - و آنها را در جیب کاپشنش گذاشت. این کارتها را ماه پیش جیک به او داده بود چون از هرکدام دو تا داشت. اما والی می‌خواست کارتها را در مدرسه با یک جعبه سحرآمیز عوض کند؛ جعبه‌ای که وقتی سکه بیست و پنج سنتی را در آن می‌انداختی، تبدیلش می‌کرد به سکه پنجاه سنتی.
    وقتی از پله‌ها پایین آمد و کاپشنش را روی پشتی صندلی آویزان کرد، متوجه شد که مادرش با اضطراب زیاد در آشپزخانه از این‌ور به آن‌ور می‌رود و با خودش حرف می‌زند. مادر قوری چای را از روی گاز برداشت، دوباره سرجایش گذاشت و گفت:
    - لابد پاک عقلم رو از دست داده بودم. نمی‌دونم چی باعث شد پارسال بگم باشه، وقتی هیچ معلوم نبود سال بعد چی میشه ..."

    چاپ کتاب تمام شده!

    حالا دور دخترهاست
    نویسنده: فیلیس رینولدز نیلر
    ترجمه: ترانه شیمی
    ناشر: هرمس
    سال نشر: 1390 (چاپ 2)
    قیمت: 2800 تومان
    تعداد صفحات: 149 صفحه
    شابک: 978-964-363-524-4
    در شهر باکمن قرار است جشنواره‌ی توت‌فرنگی برگزار بشود و همه‌ی بچه‌ها در این مورد هیجان‌زده هستند، حتی برادران هاتفورد و خواهران مالوی.
    کارولین دلش می‌خواهد به عنوان ملکه‌ی این جشنواره انتخاب شود. بنابراین تلاش می‌کند که بچه‌ی خوب و مودبی باشد. همچنین در مدرسه اعلام می‌شود که اگر هریک از بچه‌ها بتواند پول بیشتری برای یک پروژه‌ی خیریه جمع‌آوری کند، می‌تواند در جشنواره‌ی شهر مهمان افتخاری باشد و از امکانات خاصی در این برنامه برخوردار بشود. برای همین هم بچه‌های خانواده‌ی هاتفورد و مالوی به این نتیجه می‌رسند که موقتا مبارزه با یکدیگر را کنار بگذارند و برای جمع‌آوری پول بیشتر با همدیگر همکاری کنند.
    داستان با این جملات شروع می‌شود:
    "کارولین مالوی تصمیم گرفت دختر خوبی باشد. اگر قرار بود به تمام چیزهایی که در این دنیا می‌خواهد برسد - تمام چیزهایی که حقش بود - باید اول تمرین می‌کرد به دیگران هم فکر کند.
    می‌دانست از آن زمان که به شهر باکمن آمده‌اند، در بیشتر مواقع آدم خودخواهی بوده است. حالا آماده بود به اهالی ویرجینیای غربی نشان دهد که می‌تواند چه دختر نازنینی باید، چون می‌دانست همه‌ساله در باکمن در ماه ژوئن جشنی به نام "جشنواره توت‌فرنگی" می‌گیرند. در چنین جشنواره‌هایی همیشه رژه‌ای نمایشی راه می‌اندازند و هر رژه‌ای ملکه‌ای دارد و ملکه‌ی این جشنواره، ملکه توت‌فرنگی شهر باکمن است.
    کارولین زیبا بود، مگر نه؟ با استعداد بود و در باکمن زندگی می‌کرد. بنابراین اگر خوب به همه چیز دل می‌داد، چرا نمی‌توانست ملکه جشنواره توت‌فرنگی بشود ..."

    چاپ کتاب تمام شده!

    مشاهده و انتخاب کتاب‌های فهرست در بخش مشترکین

    نظر بدهيد

    تصویر امنیتی
    تصویر امنیتی جدید

    حقوق كلیه مطالب منتشر شده در این پایگاه اطلاع‌رسانی متعلق به جیره‌كتاب است