کتاب‌های رولد دال، داستان‌هایی که نیاز به تعریف ندارند!

    امتياز داده شده به اين مطلب:
    ( 5 نفر به اين مطلب امتياز داده‌اند )

    الان هفته‌هاست که اطلاعات کتاب‌های رولد دال را جمع و جور کرده‌ایم و فهرست آثارش به ترتیبی که در ادامه خواهد آمد، آماده شده. اگر بپرسید که پس چرا زودتر این صفحه را منتشر نکرده‌ایم باید بگم که کار معطل نوشتن این چند خط بوده که آقال دال را اینجا معرفی و شما را که گذارتان به این صفحه افتاده، به خواندن کتاب‌های او تشویق کنم.

    ولی خب، این کار بسیار مشکلی است! چون هرچه بگویم، حرفی تکراری خواهد بود که بالاخره قبلا یکجایی گفته شده و بنابراین دیگر خیلی حرف تازه‌ای به حساب نخواهد آمد. اینکه مثلا "رولد دال معروف‌ترین نویسنده‌ی کتاب‌های کودک و نوجوان در جهان است" یا "کتاب‌های دال آثاری هستند که در بیشتر فهرست‌ها و منابع مختلف توصیه شده بچه‌ها، قبل از آنکه بزرگ شوند، حتما آنها را بخوانند"!

    پس تصمیم گرفتم فرض را بر این بگذارم که قبل از اینکه من بگویم شما دال و کتاب‌هایش را می‌شناختید و لازم نیست که دیگر من اینجا روده‌درازی کنم. شما ممکن است قبلا یکی دو کتاب از این نویسنده محبوب را خوانده باشید و آنقدر از خواندن آنها کیف کرده باشید که حالا می‌خواهید خواندن یکی دو کتاب دیگر از او را در برنامه کتابخوانی‌تان قرار دهید. یا ممکن است بیشتر کتاب‌های دال را خوانده باشید و حالا با استفاده از فهرست ما می‌خواهید آن یکی دو کتاب باقیمانده را که از دست‌تان دررفته و هنوز فرصت نکرده‌اید آنها را تهیه کنید، بخوانید. در هر صورت امیدوارم این فهرست بتواند کمک‌تان کند تا کتاب مورد نظرتان را تهیه کنید و بخوانید.

    اگر هم احیانا جزو آن اقلیتی هستید که تا حالا هنوز هیچ کتابی از رولد دال نخوانده‌اید، توصیه می‌کنم تا دیر نشده زودتر اقدام کنید. آشنا نبودن با کتاب‌های دال از آن کمبودهایی است که متخصصان معتقدند بر اثر آن "نصف عمرتان بر فنا خواهد بود!" می‌توانید کار را با تهیه و خواندن کتاب‌های کوچک‌تر و جمع‌وجورتر دال مثل "تمساح غول‌پیکر"، "من و زرافه و پلی" یا "داروی شگفت‌انگیز جورج" شروع کنید و بعد که شما هم مثل بقیه ما طرفدار دال شدید، کار را با خواندن "ماتیلدا" و "چارلی و کارخانه شکلات‌سازی" و "غول بزرگ مهربان" ادامه دهید.

    خلاصه بشتابید که اگر کتابی از دال را نخوانید، نصف عمرتان بر فناست!

     (اگر خواستید کتاب‌هایی از این مجموعه را تهیه کنید، خوشحال می‌شویم کمک‌تان کنیم. با خرید کتاب از جیره‌کتاب به ما کمک می‌کنید تا بتوانیم مطالب بیشتر و بهتری تهیه کنیم و فعالیت‌هایمان را گسترش بدهیم!)

    ماتیلدا
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: پروین علی‌پور
    ناشر: افق
    سال نشر: 1401 (چاپ 19)
    قیمت: 240000 تومان
    تعداد صفحات: 328 صفحه
    شابک: 978-964-369-361-9
    امتیاز کتاب: (4.6 امتیاز با رای 35 نفر)
    پدر و مادر ماتیلدا لقب‌های زشتی به دخترشان داده‌اند: حقه‌باز! احمق! بی‌شعور! دروغگو! اما راستش را بخواهید ماتیلدا یک دختر کوچولوی نابعه است.
    پس باید دید که ماتیلدا چه‌طور می‌تواند رو دست پدر و مادرش بلند شود و به مدیر مدرسه بفهماند که استعداد و قدرتی کاملا استثنایی دارد.
    داستان با این جمله‌ها شروع می‌شود:
    "نکته‌ی خنده‌داری که در مورد پدر و مادرها وجود دارد این است که، حتی اگر فرزندشان چندش‌آورترین موجود عالم هم باشد، باز گمان می‌کنند تحفه‌ای بی‌همتاست!
    بعضی از آن‌ها، از این هم فراتر می‌روند و عشق به فرزند، چنان کورشان می‌کند که خیال می‌کنند رگه‌هایی از نبوغ در فرزندشان هست!
    البته تا این‌جای کار، زیاد اشکال ندارد. چون، به هر حال تا بوده، چنین بوده! اما ... امان از وقتی که درباره‌ی هوش سرشار بچه‌های نفرت‌انگیزشان برای ما سخن‌پراکنی می‌کنند! آن‌وقت است که فریادمان به آسمان بلند می‌شود: "یک لگن بیاورید! حال‌مان دارد به هم می‌خورد!"
    معلم‌های مدرسه که ناچارند چنین مزخرفاتی را از پدر و مادرهای از خودراضی تحویل بگیرند، واقعا خیلی عذاب می‌کشند. ولی معمولا موقع نوشتن کارنامه، تلافی‌اش را در می‌آورند ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    چارلی و کارخانه شکلات‌سازی
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1402 (چاپ 16)
    قیمت: 170000 تومان
    تعداد صفحات: 238 صفحه
    شابک: 978-964-369-218-6
    امتیاز کتاب: (4.5 امتیاز با رای 24 نفر)
    بالاخره کارخانه‌ی مشهور شکلات‌سازی ویلی وانکا باز می‌شود! اما فقط پنج بچه‌ی خوش‌شانس اجازه دارند وارد این کارخانه‌ی عجیب و غریب بشوند. پسر گنده‌ای که تنها سرگرمی‌اش خوردن است؛ دختر لوسی که پدر و مادرش را روی انگشت می‌چرخاند؛ دختری که از صبح تا شب آدامس می‌جود؛ پسری که مثل تبهکارها هفت‌تیر اسباب‌بازی می‌بندد و فقط عاشق تماشای تلویزین است و ... چارلی، قهرمان داستان ما؛ پسری مهربان، شجاع و راستگو که می‌خواهد خود را برای هیجان‌انگیزترین ماجرای زندگی‌اش آماده کند.
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "این پیرزن و پیرمردی که می‌بینید، پدر و مادر آقای باکت هستند و اسم‌شان بابابزرگ جو و مامان‌بزرگ ژوزفین است.
    و این پیرزن و پیرمرد، پدر و مادر خانم باکت هستند و اسم‌شان بابابزرگ جورج و مامان‌بزرگ جورجیانا است.
    این آقای باکت است و این هم خانم باکت. آقا و خانم باکت یک پسر کوچک به اسم چارلی باکت دارند.
    این هم چارلی است.
    خوش‌وقتم. باز هم خوش‌وقتم.
    چارلی هم از آشنایی با شما خوش‌وقت است.
    تمام افراد این خانواده، هر شش بزرگسال (بشماریدشان) و چارلی باکت کوچک، با هم در کلبه‌ای کوچک در حومه‌ی شهری بزرگ زندگی می‌کنند ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    غول بزرگ مهربان
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1400 (چاپ 12)
    قیمت: 210000 تومان
    تعداد صفحات: 282 صفحه
    شابک: 978-964-369-463-0
    امتیاز کتاب: (4.2 امتیاز با رای 7 نفر)
    غول بزرگ و مهربانی، دختر کوچکی به نام "سوفی" را شبانه می‌رباید و به سرزمین غول‌ها می‌برد. این غول، همانطور که از اسمش پیداست، برعکس غول‌های دیگر، بسیار مهربان است! به همین خاطر تصمیم می‌گیرد تا با غول‌های آدم‌خوار و ترسناک مبارزه کند. "سوفی" هم که پس از ورود به سرزمین غول‌ها، متوجه می‌شود غول‌های گوشتخوار، مهم‌ترین غذایشان بچه آدم‌ها هستند مصمم می‌شود تا در این مبارزه به غول بزرگ مهربان کمک کند.
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "سوفی خوابش نمی‌برد.
    پرتو درخشان ماه از لای پرده‌های اتاق، مایل تابیده و یک‌راست روی بالشش افتاده بود.
    بقیه‌ی بچه‌های یتیم‌خانه از چند ساعت پیش خوابیده بودند. سوفی چشم‌هایش را بست و آرام دراز کشید. با خودش کلنجار می‌رفت تا خوابش ببرد.
    اما فایده‌ای نداشت. پرتو ماه مثل شمشیری نقره‌ای اتاق را می‌شکافت و روی صورتش می‌افتاد.
    یتیم‌خانه کاملا ساکت بود. نه صدای حرفی از طبقه‌ی پایین می‌آمد و نه صدای پایی از طبقه‌ی بالا.
    پنجره‌ی پشت پرده باز باز بود، ولی صدای پای کسی از پیاده‌رو شنیده نمی‌شد و هیچ ماشینی در خیابان حرکت نمی‌کرد. کوچکترین صدایی به گوش نمی‌رسید. سوفی به عمرش چنین سکوتی را به یاد نداشت ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    آقای روباه شگفت‌انگیز
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خان
    ناشر: افق
    سال نشر: 1400 (چاپ 14)
    قیمت: 70000 تومان
    تعداد صفحات: 128 صفحه
    شابک: 978-964-369-591-0
    قهرمان این داستان، آقای روباه شگفت‌انگیز، تصمیم دارد تا حسابی حال سه تا مزرعه‌دار بدجنس منطقه را جا بیاورد. او مثل رابین هود، وقت و بی‌وقت به مزرعه‌ی آنها حمله می‌کند و یکی از مرغ‌ها یا اردک‌هایشان را کش می‌رود. آن‌ها می‌دانند دزد کیست، برای همین هم سه مزرعه‌دار یعنی بوگیس چاقالو، بانس خپلو و بین لاغرو با هم دست به یکی می‌کنند و آقای روباه و خانواده‌اش را توی لانه‌شان گیر می‌اندازند.
    ولی آن‌ها حواس‌شان نیست که آقای روباه به این آسانی دم به تله نمی‌دهد …
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "پایین دره، سه مزرعه بود. صاحبان مزرعه‌ها، آدم‌هایی موفق و پولدار، ولی بد و مزخرف بودند. شاید شما هم توی زندگی به آدم‌هایی به بدجنسی و مزخرفی این سه نفر برخورده باشید. اسم‌های آن‌ها مزرعه‌دار بوگیس، مزرعه‌دار بانس و مزرعه‌دار بین بود.
    بوگیس چاقالو مرغ پرورش می‌داد و چند هزار تا مرغ داشت. او تا دل‌تان بخواهد چاق بود. چون هر روز برای صبحانه و ناهار و شام، سه تا مرغ پخته‌ی غرق سس شیرین می‌خورد.
    بانس خپلو اردک و غاز پرورش می‌داد و چند هزار تا اردک و غاز داشت. او خپل و شکم‌گنده بود. قدش به قدری کوتاه بود که اگر توی قسمت کم‌عمق استخر می‌ایستاد، آب تا بالای چانه‌اش می‌آمد.
    غذایش پیراشکی و جگر داغ بود. او جگرها را له می‌کرد و به شکل پوره‌ی حال به هم‌زنی درمی‌آورد و بعد آن را توی پیراشکی‌ها می‌چپاند. خوردن این غذا باعث می‌شد دل درد بگیرد و در نتیجه بداخلاق شود ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    چارلی و آسانسور بزرگ شیشه‌ای
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1400 (چاپ 13)
    قیمت: 110000 تومان
    تعداد صفحات: 240 صفحه
    شابک: 978-964-369-843-0
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
    چارلی، برنده‌ی کارخانه‌ی شکلات‌سازی آقای وانکا را که فراموش نکرده‌اید؟ حالا او سوار آسانسوری بزرگ و شیشه‌ای شده و ماجراهای هیجان‌انگیز تازه‌ای در انتظارش است.
    وقتی آقای وانکا سرعت آسانسور را زیاد می‌کند، چارلی همراه با پدر و مادرش و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها از جو زمین عبور می‌کند و در فضا چشمش به اولین هتل فضایی دنیا می‌افتد. او و همراهانش در هتل فضایی با موجودات شروری رو به رو می‌شوند و بین‌شان مبارزه سختی در می‌گیرد ...
    داستان با این جملات شروع می‌شود:
    "آخرین باری که چارلی را دیدیم، بالای شهرش، سوار آسانسور بزرگ و شیشه‌ای بود. درست چند ساعت پیش، آقای وانکا به او گفته بود که تمام آن کارخانه‌ی شکلات‌سازی عجیب و حیرت‌انگیز، مال اوست، و حالا دوست کوچک ما با خوشحالی همراه تمام افراد خانواده‌اش داشت به کارخانه برمی‌گشت تا اداره‌ی آن‌جا را به دست بگیرد. مسافران آسانسور ما (فقط برای یادآوری شما) این‌ها بودند:
    چارلی باکت،
    قهرمان ما.
    آقای ویلی وانکا،
    شکلات‌ساز استثنایی.
    خانم و آقای باکت
    پدر و مادر چارلی.
    بابابزرگ جو و مامان‌بزرگ ژوزفین
    پدر و مادر آقای باکت.
    بابابزرگ جورج و مامان‌بزرگ جورجیانا پدر و مادر خانم باکت ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    داروی شگفت‌انگیز جورج
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1401 (چاپ 19)
    قیمت: 80000 تومان
    تعداد صفحات: 142 صفحه
    شابک: 978-964-369-078-6
    امتیاز کتاب: (4.3 امتیاز با رای 8 نفر)
    طفلکی جورج! مادربزرگی دارد که بدجنس‌ترین و ترسناک‌ترین مادربزرگ دنیاست. او هر روز، کنار پنجره روی صندلی می‌نشیند و مدام غر می‌زند و دنبال بهانه‌ای می‌گردد تا جورج را اذیت کند. آیا جورج با این وضع می‌تواند راحت زندگی کند؟ البته که نه! پس باید راهی پیدا کند تا به این وضع خاتمه دهد. او دارویی شگفت‌انگیز و جادویی می‌سازد تا شاید اخلاق مادربزرگ پیرش را بهتر کند. اما دارو چیز دیگری از آب درمی‌آید که حتی برای جورج هم باورکردنی نیست!
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "صبح روز شنبه، مادر جورج به او گفت: "می‌خواهم برای خرید بروم به دهکده. پسر خوبی باش و شیطنت و بازیگوشی هم نکن!"
    گفتن چنین حرفی به پسربچه‌ای کوچک، هر وقت که باشد، کار احمقانه‌ای است. چون این حرف، فوری او را به این فکر می‌اندازد که چه شیطنت‌هایی می‌تواند بکند.
    مادر دوباره گفت: "در ضمن یادت نرود که ساعت یازده داروی مادربزرگ را به او بدهی." با گفتن این حرف، بیرون رفت و در را پشت سرش بست.
    مادربزرگ، که روی صندلی کنار پنجره چرت می‌زد، یکی از چشمان ریز و شرورش را باز کرد و گفت: "شنیدی که مادرت چی گفت، جورج؟ داروی من یادت نرود."
    جورج گفت: "نه، مادربزرگ؛ یادم نمی‌رود."
    - برای یک‌بار هم که شده، در غیبت مادرت سعی کن درست رفتار کنی.
    - چشم مادربزرگ.
    جورج خیلی حوصله‌اش سررفته بود. او خواهر و برادر نداشت. پدرش هم کشاورز بود و مزرعه‌ای که در آن زندگی می‌کردند، کیلومترها از مزرعه‌های دیگر فاصله داشت ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    من و زرافه و پلی
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1401 (چاپ 18)
    قیمت: 70000 تومان
    تعداد صفحات: 83 صفحه
    شابک: 978-964-369-082-3
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 4 نفر)
    بیلی یک روز که اطراف خانه‌شان گشت می‌زند بطور اتفاقی با یک پلیکان، یک زرافه و یک میمون آشنا می‌شود که یک شرکت شیشه‌پاک‌کنی عجیب و غریب راه انداخته‌اند.
    بیلی تصمیم می‌گیرد به این جمع بپیوندد و او هم در پاک کردن شیشه‌ها به آنها کمک کند. اما وقتی دوک همپشایر، پولدارترین مرد انگلستان، از آنها می‌خواهد که بروند و پنجره‌های قصرش را تمیز کنند ماجرا تازه شروع می‌شود ...
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "کمی دورتر از جایی که زندگی می‌کنم، خانه‌ای چوبی و قدیمی و عجیب و غریب در کنار جاده قرار دارد.
    همیشه دلم می‌خواست بروم توی آن خانه و ببینم آن‌جا چه خبر است. وقتی از پنجره توی خانه را نگاه می‌کردم، می‌دیدم که همه جا تاریک و گرد و خاک گرفته است. می‌دانستم که قبلا طبقه‌ی همکف آن ساختمان، مغازه‌ای بود، چون می‌توانستم حروف رنگ و رو رفته‌ی سر در آن را بخوانم که نوشته بود: "قنادی".
    مادرم به من گفته که به مغازه شیرینی‌فروشی، قنادی هم می‌گویند و حالا هر وقت چشمم به آن مغازه می‌افتد، به خودم می‌گویم که حتما روزی شیرینی‌فروشی خوبی بوده است.
    روی شیشه‌ی مغازه، کسی با رنگ سفید نوشته بود: "فروشی". یک روز صبح، متوجه شدم که کلمه‌ی فروشی پاک شده و کسی به جای آن نوشته است: "فروخته شد". آن جا ایستادم و به کلمات خیره شدم و با تمام وجود آرزو کردم که ای کاش من آن را خریده بودم. چون آن وقت می‌توانستم دوباره آن را شیرینی‌فروشی کنم ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    تمساح غول‌پیکر
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1400 (چاپ 15)
    قیمت: 60000 تومان
    تعداد صفحات: 64 صفحه
    شابک: 978-964-369-083-0
    امتیاز کتاب: (4.5 امتیاز با رای 2 نفر)
    تمساح غول‌پیکر شکموترین جانور در سرتاسر جنگل است که عاشق خوردن بچه‌هاست! او از آن خالی‌بندهای نابکار است که خیال می‌کند با نقشه‌های پنهانی و کلک‌های زیرکانه‌اش، راست راستی هوش سرشاری دارد. اما او به اندازه‌ی دیگر حیوانات جنگل، باهوش نیست. آن‌ها تصمیم دارند کلک‌ها او را نقش بر آب کنند و به او درسی بدهند که هیچ وقت از یادش نرود. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "در بزرگترین و گل‌آلودترین رودخانه‌ی آفریقا، دو تمساح سرهایشان را از آب بیرون آورده بودند. یکی از آن دو غول‌پیکر بود؛ اما آن یکی زیاد بزرگ نبود.
    تمساح غول‌پیکر پرسید: "می‌دانی امروز دلم می‌خواهد ناهار چی بخورم؟"
    آن یکی که زیاد بزرگ نبود، گفت: "نه، دلت می‌خواهد چی بخوری؟"
    تمساح غول‌پیکر خندید و با این کار صدها دندان سفید و تیزش را نشان داد و گفت: "برای ناهار امروز، دلم می‌خواهد یک بچه‌ی چرب و چیلی و آبدار بخورم."
    آن یکی که زیاد بزرگ نبود، گفت: "من هیچ وقت بچه‌ها را نمی‌خورم. من فقط ماهی می‌خورم."
    تمساح غول‌پیکر فریاد زد: "هه هه هه! مطمئنم اگر همین الان یک بچه‌ی چاق و چله آن طرف رودخانه شنا می‌کرد، می‌پریدی و یک لقمه چپش می‌کردی!" ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    آدم کوچولوها
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1400 (چاپ 13)
    قیمت: 70000 تومان
    تعداد صفحات: 82 صفحه
    شابک: 978-964-369-269-8
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 2 نفر)
    بیلی کوچولو حوصله‌اش از اینکه بچه‌ی خوبی باشد سر رفته و به همین خاطر می‌خواهد سری به جنگل گناه بزند. مادرش می‌گوید حتی بزرگ‌ترها هم از جنگل گناه می‌ترسند، چون پر از اژدهای بنفش و غول سبز یک چشم است و او اجازه ندارد پایش را آن‌جا بگذارد. اما بیلی کوچولو از پشت پنجره به جنگل گناه نگاه می‌کند و توی دلش می‌گوید: "ولی من بالاخره می‌روم و یک ذره هم نمی‌ترسم." اما پا گذاشتن به جنگل گناه همان و ... بهتر است بقیه داستان را خودتان در کتاب بخوانید!
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "مادر بیلی کوچولو، همیشه به او می‌گفت که چه کاری را اجازه دارد بکند و چه کاری را اجازه ندارد بکند.
    تمام کارهایی را که او اجازه داشت بکند، کارهای خسته‌کننده‌ای بودند، اما کارهایی را که اجازه نداشت بکند، کارهای جالب و هیجان‌انگیزی بودند.
    یکی از کارهایی که هرگز و هرگز اجازه نداشت بکند، و این کار از همه‌ی کارها هیجان‌انگیزتر بود، این بود که نباید از در باغ بیرون می‌رفت و دنیای آن طرف باغ را می‌دید.
    عصر یکی از روزهای آفتابی تابستان، بیلی کوچولو توی اتاق‌نشیمن، روی صندلی زانو زده بود و از پشت پنجره، به دنیای عجیب آن‌طرف خیره نگاه می‌کرد.
    مادرش توی آشپزخانه داشت لباس اتو می‌کرد و با آن که در باز بود، نمی‌توانست بیلی را ببیند ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    بدجنس‌ها
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1401 (چاپ 17)
    قیمت: 120000 تومان
    تعداد صفحات: 84 صفحه
    شابک: 978-964-369-173-8
    امتیاز کتاب: (4.6 امتیاز با رای 12 نفر)
    آقای بدجنس کلا بدجنس به دنیا آمده بود و در سن شصت سالگی حتی از روز اول هم بدجنس‌تر بود. موهای صورت او مثل برس سیخ سیخی بود. برای همین هیچ‌وقت گرسنه نمی‌شد! اگر گفتید چرا؟ …
    اما خانم بدجنس اصلا زشت به دنیا نیامده بود. وقتی جوان بود، صورت زیبایی داشت. ولی سال به سال با بالا رفتن سن، صورتش زشت و زشت‌تر می‌شد! اگر گفتید چرا؟ ...
    آیا میمون‌ها و پرنده‌ها می‌توانند با نقشه‌ی ماهرانه‌ای که می‌کشند، حال آقا و خانم بدجنس را جا بیاورند؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "این روزها دور و برمان یک عالمه آدم‌های پشمالو می‌بینیم. وقتی صورت مردی پر مو باشد، اصلا نمی‌توان گفت قیافه‌اش چه شکلی است.
    شاید ترجیح می‌دهد شناخته نشود. بعد، مشکل شست و شو پیش می‌آید.
    حتم دارم آدم‌های پشمالو برای شستن ریش و سیبیل‌شان همان‌قدر دردسر می‌کشند که من و شما برای شستم موهای‌مان. حالا چیزی که می‌خواهم بدانم این است که این آدم‌های پشمالو چند وقت یک بار موهای صورت‌شان را می‌شویند؟ مثل ما هفته‌ای یک‌بار، آخر هفته؟ آیا موهای صورت‌شان را با شامپو می‌شویند؟ آیا آن‌ها را با سشوار خشک می‌کنند؟ آیا برای جلوگیری از ریزش موها، به ریشه‌ی آن کرم تقویت کننده می‌مالند؟ آیا برای اصلاح موهای صورت‌شان به سلمانی می‌روند یا خودشان مقابل آیینه‌ی حمام با قیچی آن‌ها را مرتب می‌کنند؟ من نمی‌دانم اما دفعه‌ی بعد که یک مرد پشمالو دیدید (که به احتمال زیاد تا پای‌تان را بگذارید توی خیابان، خواهید دید) شاید با دقت بیش‌تری نگاهش کنید و بعضی از این سوال‌ها را از خودتان بپرسید ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    تشپ کال (لاکپشت)
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1400 (چاپ 14)
    قیمت: 50000 تومان
    تعداد صفحات: 65 صفحه
    شابک: 978-964-369-816-4
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
    تا به حال دلتان خواسته که به چیز دیگری تبدیل شوید؟
    شرط می‌بندم که آن چیز لاک‌پشت نبوده!
    این داستان درباره‌ی مردی خجالتی است که عاشق زن مهربانی شده است. کم‌کم سر و کله‌ی لاک‌پشت هم در داستان پیدا می‌شود. اما آیا لاک‌پشت‌ها می‌توانند مرد را به زن برسانند؟ چه‌طوری؟
    داستان با این جملات شروع می‌شود:
    "آقای هوپی در طبقه بالای ساختمان سیمانی بلندی، آپارتمان کوچکی داشت. او مرد تنهایی بود. همیشه تنها زندگی کرده بود و حالا که بازنشسته شده بود، بیش‌تر از قبل احساس تنهایی می‌کرد.
    آقای هوپی در زندگی دو چیز را عاشقانه دوست داشت. اولی گل‌هایی بودند که در ایوان آپارتمانش توی گلدان، کاسه و سبد پرورش می‌داد. تابستان‌ها ایوان کوچکش غرق رنگ و زیبایی می‌شد.
    دومین عشق آقای هوپی سری بود که او درباره‌اش به کسی چیزی نگفته بود.
    ایوان طبقه پایینی، به نسبت ایوان آقای هوپی کمی بیش‌تر جلو رفته بود. برای همین، آقای هوپی همیشه می‌توانست همه چیز آن پایین را به خوبی ببیند. این ایوان متعلق به خانم زیبا و میان‌سالی به نام خانم سیلور بود ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    راز موتورسیکلت من (خاطره‌های رولد دال)
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1401 (چاپ 14)
    قیمت: 95000 تومان
    تعداد صفحات: 112 صفحه
    شابک: 978-964-369-815-7
    زندگی رولد دال همیشه با تفریح و ماجراجویی همراه بوده است و این حال و هوا در خاطره‌های او نیز حس می‌شود.
    همراه دال، راز و رمز طبیعت را مشاهده می‌کنیم و پی می‌بریم که چگونه می‌توان یک بلوط خوب برای برنده شدن در بلوط بازی درست کرد ... هم‌چنین او داستان‌هایی از دوران نوجوانی‌اش تعریف می‌کند: راز موتورسیکلت‌اش، حیله‌های جسورانه، و اولین سفر تک‌نفره‌اش به فرانسه و این که حین سفر پولش تمام می‌شود.
    هنگامی که رولد دال ما را همراه خود به فراز و فرودهای فصل‌های سال می‌برد، منظره‌ها، رایحه‌ها و آواهای یک سال به روشنی در مقابل چشمان‌مان جان می‌گیرند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
    فصل اول کتاب با این جملات شروع می‌شود:
    "وقتی کوچک بودم، قایق حلبی کوچکی داشتم (در آن زمان قایق پلاستیکی نبود). آن قایق کوکی بود و وقتی به حمام می‌رفتم آن را توی وان می‌گذاشتم و با آن بازی می‌کردم. روزی بدنه‌ی قایق کوچکم سوراخ شد و قایق پر از آب و غرق شد. پس از آن، تا چند هفته بعد، هر وقت به حمام می‌رفتم با نگرانی توی وان دراز می‌کشیدم و فکر می‌کردم که نکند پوست بدن من هم مثل بدنه‌ی قایق سوراخ شود و بدنم پر از آب شود و غرق شوم. اما هرگز چنین اتفاقی نیافتاد و من از پوست ضدآب و نفوذناپذیری که بدنم را پوشانده بود، حسابی حیرت کردم.
    چه با قایقی کوچک بازی کنید، چه نکنید، در ماه سخت و دلگیر ژانویه، حمام داغ برای همه‌ی ما بهترین جاست. مدت‌ها از شور و شوق کریسمس می‌گذرد و به زودی مدرسه‌ها دوباره باز می‌شود و جز روزهای سرد آینده، واقعا چیزی نیست که چشم به راهش باشیم. اگر دست من بود، ماه ژانویه را به کلی از تقویم برمی‌داشتم و به جای آن یک ماه ژوئیه‌ی دیگر می‌گذاشتم ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    انگشت جادویی
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1401 (چاپ 16)
    قیمت: 65000 تومان
    تعداد صفحات: 67 صفحه
    شابک: 978-964-369-160-8
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
    آیا تا به حال از دست کسی عصبانی شده‌ای؟ حتما شده‌ای، اما دیگر فکر نمی‌کنم او را به شکل دیگری درآورده باشی! وقتی دختر خانم داستان ما از دست کسی بدجوری عصبانی می‌شود، انگشت جادویی‌اش را به طرف او می‌گیرد و نتایج عجیب و ناجوری به‌بار می‌آورد: معلمش سبیل و دم درمی‌آورد و - باورت نمی‌شود - چنان بلایی سر خانواده‌ی گرک می‌آورد که آن‌ها دیگر هرگز نمی‌توانند مثل گذشته به یک اردک نگاه کنند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "مزرعه‌ی همسایه ما متعلق به آقا و خانم گرک است. آن‌ها دو بچه دارند که هر دو پسرند. اسم یکی‌شان فیلیپ و دیگری ویلیام است. من گاهی به مزرعه‌شان می‌روم و با آن‌ها بازی می‌کنم.
    من دختری هشت ساله هستم.
    فیلیپ هم هشت ساله است.
    ویلیام سه سال بزرگتر است و ده سال دارد.
    چی؟
    اوه، خیلی خب، باشد.
    او یازده ساله است.
    هفته پیش، برای خانواده گرک اتفاق بامزه‌ای افتاد. سعی می‌کنم به بهترین وجه آن را برای‌تان تعریف کنم.
    خوب، کاری که آقای گرک و پسرهایش بیشتر از هر چیزی دوست داشتند، شکار بود. هر صبح شنبه، آن‌ها تفنگ‌های‌شان را برمی‌داشتند و برای شکار حیوان‌ها با پرنده‌ها به بیشه‌زار می‌رفتند. حتی فیلیپ که فقط هشت ساله است، برای خودش تفنگی داشت ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    جادوگرها
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1401 (چاپ 11)
    قیمت: 74000 تومان
    تعداد صفحات: 225 صفحه
    شابک: 978-964-369-809-6
    امتیاز کتاب: (4.5 امتیاز با رای 4 نفر)
    مامان‌بزرگ دوست دارد درباره‌ی جادوگرها حرف بزند. جادوگرهای واقعی، خطرناک‌ترین موجودات روی کره‌ی زمین هستند. آن‌ها بیش از همه، از بچه‌ها بدشان می‌آید و برای سربه‌نیست کردن آن‌ها، هر جادویی بلندند.
    نوه‌ی مامان‌بزرگ با دقت به داستان‌های او گوش می‌دهد تا اگر روزی با جادوگرها روبه‌رو شد از خودش دفاع کند ... و اتفاقا روزی با آن‌ها روبه‌رو می‌شود. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "قبل از هشت سالگی، من خودم دوبار با جادوگرها برخورد داشتم؛ از اولی جان سالم به در بردم، ولی بار دوم به‌اندازه‌ی بار اول خوش‌شانس نبودم. بلاهایی سرم آمد که وقتی ماجرایش را بشنوید، احتمالا جیغ‌تان درمی‌آید. کاریش نمی‌شود کرد. حقیقت را باید گفت. راستش، اگر من هنوز این‌جا هستم و دارم با شما حرف می‌زنم (هرچند که شاید ظاهرم عجیب باشد) کاملا مدیون مادربزرگ بی‌نظیرم هستم.
    مادربزرگ من اهل نروژ بود. نروژی‌ها خیلی چیزها درباره‌ی جادوگرها می‌دانند چون نروژ جنگل‌های انبوه و کوهستان‌های بسیار سردی دارد. اولین جادوگرها از آن‌جا پیدای‌شان شد. پدر و مادرم هم نروژی بودند، ولی چون پدرم در انگلستان کار می‌کرد، من آن‌جا به دنیا آمده و به مدرسه‌ی انگلیسی رفته بودم. ما دوبار در سال، یک‌بار عید کریسمس و یک‌بار تابستان، برای دیدن مادربزرگم به نروژ برمی‌گشتیم ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    جیمز و هلوی غول‌پیکر
    نویسنده: رولد دال
    ترجمه: محبوبه نجف‌خانی
    ناشر: افق
    سال نشر: 1402 (چاپ 12)
    قیمت: 180000 تومان
    تعداد صفحات: 245 صفحه
    شابک: 978-964-369-664-1
    امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
    یک روز کرگدنی از باغ‌وحش فرار می‌کند و توی خیابان، پدر و مادر جیمز را درسته قورت می‌دهد. جیمز بیچاره هم مجبور می‌شود از آن به بعد با عمه‌های بدجنس و بددهنش زندگی کند. اما روزی پیرمرد مرموزی پاکتی پر از زبان‌های تمساح به جیمز می‌دهد تا بخورد که یک‌دفعه پاکت از دست جیمز می‌افتد و زبان‌ها پای درخت هلو، توی خاک فرو می‌روند. بعد اتفاق‌های عجیبی می‌افتند که زندگی جیمز را از این رو به آن رو می‌کنند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
    داستان با این جملات آغاز می‌شود:
    "جیمز هنری‌تروتر تا چهار سالگی زندگی خوب و خوشی داشت. او با پدر و مادرش توی خانه‌ای زیبا، نزدیک دریا، با آرامش زندگی می‌کرد. همیشه دور و برش یک‌عالمه هم‌بازی داشت و ساحلی شنی که رویش این‌طرف و آن‌طرف بدود و اقیانوسی که توی آن آب‌بازی کند. برای پسری کوچولو، این زندگی، عالی و محشر بود.
    بعد روزی پدر و مادر جیمز برای خرید به شهر لندن رفتند و اتفاق وحشتناکی برای‌شان افتاد. (یعنی توی روز روشن و توی یک خیابان پر رفت و آمد) ناگهان یک کرگدان عصبانی که از باغ‌وحش لندن فرار کرده بود، هر دوی‌شان را یک لقمه چپ کرد.
    خودتان خوب می‌توانید تصور کنید که این اتفاق برای چنین پدر و مادر مهربانی چه حادثه‌ی تلخی بود. اما این اتفاق در بلندمدت برای جیمز تلخ‌تر بود ..."

    این کتاب را از جیره‌کتاب بخرید ...

    مشاهده و انتخاب کتاب‌های فهرست در بخش مشترکین

    در این فهرست کتابهای زیر معرفی شده‌اند: ماتیلدا (رولد دال)¡ چارلی و کارخانه شکلات‌سازی (رولد دال)¡ تمساح غول‌پیکر (رولد دال)¡ غول بزرگ مهربان (رولد دال)¡ بدجنس‌ها (رولد دال)¡ داروی شگفت‌انگیز جورج (رولد دال)¡ جادوگرها (رولد دال)¡ آدم کوچولوها (رولد دال)¡ من و زرافه و پلی (رولد دال)¡ انگشت جادویی (رولد دال)¡ چارلی و آسانسور بزرگ شیشه‌ای (رولد دال)¡ تشپ کال (لاکپشت) (رولد دال)¡ آقای روباه شگفت‌انگیز (رولد دال)¡ راز موتورسیکلت من (خاطره‌های رولد دال) (رولد دال)¡ جیمز و هلوی غول‌پیکر (رولد دال)

    نظر بدهيد

    تصویر امنیتی
    تصویر امنیتی جدید

    حقوق كلیه مطالب منتشر شده در این پایگاه اطلاع‌رسانی متعلق به جیره‌كتاب است