در انتظار تاریکی، در انتظار روشنایی (Waiting for the Dark, Waiting for the Light)
نویسنده: ایوان کلیما ( Ivan Klima)
ترجمه: فروغ پوریاوری
ناشر: آگه
سال نشر: 1393 (چاپ 3)
قیمت: 15000 تومان
تعداد صفحات: 306 صفحه
شابک: 978-964-329-177-8
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 5 نفر
نویسنده: ایوان کلیما ( Ivan Klima)
ترجمه: فروغ پوریاوری
ناشر: آگه
سال نشر: 1393 (چاپ 3)
قیمت: 15000 تومان
تعداد صفحات: 306 صفحه
شابک: 978-964-329-177-8
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 5 نفر
قبل از آنکه وقایع سال 1968 در چکسلواکی روی دهد و کشور از سوی اتحاد جماهیر شوروی مورد تعرض نظامی قرار گیرد، پاول، قهرمان داستان فیلمساز مستندی بود با آیندهای درخشان. اما پس از اتفاقات آن سال و چیره شدن نظام کمونیستی بر چکسلواکی همه امیدها از دست رفت و پاول ناچار شد به عنوان یک فیلمبردار در یک شبکه تلویزیون دولتی مشغول به کار شود.
حالا اما سال 1989 است و پاول مردی میانسال شده. او در تمام این سالها در رویای ساختن فیلمی بوده که ساختن آن در رژیم کمونیستی امکان نداشته. اما دیوار برلین فرومیریزد و حکومت کمونیستی در چکسلواکی همانند بقیهی کشورهای اروپای شرقی به زیر کشیده میشود. حالا آزادی، بگونهای نامحدود به پاول ارزانی شده. اما او هنوز هم نمیتواند شاهکار زندگیاش را خلق کند ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"مردم شروع به جمع شدن در پایین دست میدان کرده بودند. بیشترشان جوان بودند. پاول بعضیهاشان را از تظاهرات قبلی به یاد میآورد. در مورد صورتها حافظه خوبی داشت و حتی فکر کرد بعضی از تماشاچیانی که در پیادهرو ول میگشتند را شناخته است. آنها هم مثل او جزو چهرههای ثابت این نوع رویدادها بودند. احتمالا آنها هم در حال انجام وظیفه بودند، اما وظیفه متفاوتی داشتند. در همان نزدیکی، جلوی یک ویترین پر از کفش، مردی با دوربین فیلمبرداری کوچکی ایستاده بود. با این که اکثر همکارانش را میشناخت، او را به جا نیاورد. شاید توریست کنجکاو، فیلمبردار غیرحرفهای، و یا کسی بود که از تظاهرات برای بایگانی پلیس امنیتی فیلمبرداری میکرد …"
"مردم شروع به جمع شدن در پایین دست میدان کرده بودند. بیشترشان جوان بودند. پاول بعضیهاشان را از تظاهرات قبلی به یاد میآورد. در مورد صورتها حافظه خوبی داشت و حتی فکر کرد بعضی از تماشاچیانی که در پیادهرو ول میگشتند را شناخته است. آنها هم مثل او جزو چهرههای ثابت این نوع رویدادها بودند. احتمالا آنها هم در حال انجام وظیفه بودند، اما وظیفه متفاوتی داشتند. در همان نزدیکی، جلوی یک ویترین پر از کفش، مردی با دوربین فیلمبرداری کوچکی ایستاده بود. با این که اکثر همکارانش را میشناخت، او را به جا نیاورد. شاید توریست کنجکاو، فیلمبردار غیرحرفهای، و یا کسی بود که از تظاهرات برای بایگانی پلیس امنیتی فیلمبرداری میکرد …"