اطلس ابر (Cloud Atlas)
نویسنده: دیوید میچل (David Mitchell)
ترجمه: علی منصوری
ناشر: روزگار
سال نشر: 1395 (چاپ 2)
قیمت: 140000 تومان
تعداد صفحات: 654 صفحه
شابک: 978-964-374-481-6
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 13 نفر
امتیاز کتاب: (4.75 امتیاز با رای 4 نفر)
نویسنده: دیوید میچل (David Mitchell)
ترجمه: علی منصوری
ناشر: روزگار
سال نشر: 1395 (چاپ 2)
قیمت: 140000 تومان
تعداد صفحات: 654 صفحه
شابک: 978-964-374-481-6
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 13 نفر
امتیاز کتاب: (4.75 امتیاز با رای 4 نفر)
رمان از شش داستان تودرتو، اما مستقل تشکیل شده که از نظر تاریخی در شش مقطع زمانی مختلف روایت میشود و هر کدام لحن و سبک خاص خود را دارند. میشود هر داستان را به طور مستقل خواند، اما چیزی که کتاب را به اثری متفاوت بدل میکند ارتباط درونی این شش داستان است که در قرنهای مختلفی رخ میدهند و هرچند شخصیتها با هم تفاوت دارند، اما انگار همگی شبیه هم هستند.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"پنجشنبه، 7 نوامبر -
آن سوی دهکدهی سرخپوستان، در ساحلی متروک، به رد پاهای جدیدی برخوردم. از میان جلبکها و نارگیلهای دریایی گندیده و بامبوها، ردپاها مرا به صاحب خود رساندند. ذ مردی سفید پوست، با پاچهها و آستینهای تا خورده، ریشی مرتب و یک کلاه خز فوقالعاده بزرگ. با چنان دقت و جدیتی با یک قاشق چایخوری مشغول کندن و الک کردن ماسهی خاکستری بود که تا وقتی از فاصلهی ده یاردی به او سلام کردم متوجه حضورم نشد. این گونه بود که با جناب دکتر هنری گوس، جراحی از نجبای لندن آشنا شدم. ملیت او برایام تعجبآور نبود. چرا که هیچ آشیانهی متروک یا جزیرهای دورافتادهای نیست که پای یک انگلیسی به آن نرسیده باشد، حتی نقاطی که روی هیچ نقشهای قابل مشاهده نباشند ..."
"پنجشنبه، 7 نوامبر -
آن سوی دهکدهی سرخپوستان، در ساحلی متروک، به رد پاهای جدیدی برخوردم. از میان جلبکها و نارگیلهای دریایی گندیده و بامبوها، ردپاها مرا به صاحب خود رساندند. ذ مردی سفید پوست، با پاچهها و آستینهای تا خورده، ریشی مرتب و یک کلاه خز فوقالعاده بزرگ. با چنان دقت و جدیتی با یک قاشق چایخوری مشغول کندن و الک کردن ماسهی خاکستری بود که تا وقتی از فاصلهی ده یاردی به او سلام کردم متوجه حضورم نشد. این گونه بود که با جناب دکتر هنری گوس، جراحی از نجبای لندن آشنا شدم. ملیت او برایام تعجبآور نبود. چرا که هیچ آشیانهی متروک یا جزیرهای دورافتادهای نیست که پای یک انگلیسی به آن نرسیده باشد، حتی نقاطی که روی هیچ نقشهای قابل مشاهده نباشند ..."