خرمن سرخ (Red Harvest)
نویسنده: دشیل همت (Dashiell Hammett)
ترجمه: فرهاد منشوری
ناشر: ترانه
سال نشر: 1389 (چاپ 1)
قیمت: 6000 تومان
تعداد صفحات: 327 صفحه
شابک: 978-964-5638-62-3
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 19 نفر
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 2 نفر)
نویسنده: دشیل همت (Dashiell Hammett)
ترجمه: فرهاد منشوری
ناشر: ترانه
سال نشر: 1389 (چاپ 1)
قیمت: 6000 تومان
تعداد صفحات: 327 صفحه
شابک: 978-964-5638-62-3
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 19 نفر
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 2 نفر)
راوی داستان، یک کارآگاه خصوصی از شهر سانفرانسیسکو، از سوی دونالد ویلسون جوان به شهر پرسونویل دعوت میشود تا نظم و قانون را در این شهر پر هرج و مرج برقرار کند. اما بلافاصله پس از ورود به شهر راوی متوجه میشود که کارفرمای احتمالی او به قتل رسیده!
راوی همچنین متوجه میشود که شهر تحت کنترل چند گروه قدرتمند است و یکی از این قدرتمندان پدر دونالد ویلسون است که به نوعی پایهگذار شهر نیز محسوب میشود. ویلسون پیر از راوی میخواهد تا قاتل پسرش را پیدا کند، اما راوی در این راه خودش به دردسر میافتد و متهم به قتل میشود ..."
راوی همچنین متوجه میشود که شهر تحت کنترل چند گروه قدرتمند است و یکی از این قدرتمندان پدر دونالد ویلسون است که به نوعی پایهگذار شهر نیز محسوب میشود. ویلسون پیر از راوی میخواهد تا قاتل پسرش را پیدا کند، اما راوی در این راه خودش به دردسر میافتد و متهم به قتل میشود ..."
داستان با این جملات آغاز میشود:
"نخستین بار در بیگشیپ واقع در بییوت بود که شنیدم دوست مو قرمزی به شهر پرسنویل میگفت پویزنویل. او که اسمش هیکی دیویی بود، به پیراهنش هم میگفت پیهن. آن موقع اصلا فکر نکردم که او چه بلایی سر اسم شهر آورده است. بعدها به کسانی برخوردم که آنها هم مثل هیکی حرف "ر" را "ی" تلفظ میکردند. تا آن موقع چیز خاصی جز نوعی شوخطبعی بیمعنی و احمقانهای که دزدان و اوباشان در استفاده از کلماتی مثل "سواتنامه" به جای "لغتنامه" به کار میبردند، ندیده بودم. چند سال بعد که به پرسنویل رفتم، چیزهای بیشتر و بهتری در این مورد یاد گرفتم ..."
اطلاعات بیشتر در مورد این کتاب را میتوانید در اینجا و اینجا بیابید.
"نخستین بار در بیگشیپ واقع در بییوت بود که شنیدم دوست مو قرمزی به شهر پرسنویل میگفت پویزنویل. او که اسمش هیکی دیویی بود، به پیراهنش هم میگفت پیهن. آن موقع اصلا فکر نکردم که او چه بلایی سر اسم شهر آورده است. بعدها به کسانی برخوردم که آنها هم مثل هیکی حرف "ر" را "ی" تلفظ میکردند. تا آن موقع چیز خاصی جز نوعی شوخطبعی بیمعنی و احمقانهای که دزدان و اوباشان در استفاده از کلماتی مثل "سواتنامه" به جای "لغتنامه" به کار میبردند، ندیده بودم. چند سال بعد که به پرسنویل رفتم، چیزهای بیشتر و بهتری در این مورد یاد گرفتم ..."
اطلاعات بیشتر در مورد این کتاب را میتوانید در اینجا و اینجا بیابید.