طریق بسمل شدن
نویسنده: محمود دولتآبادی (Mahmoud Dowlatabadi)
ناشر: چشمه
سال نشر: 1401 (چاپ 10)
قیمت: 150000 تومان
تعداد صفحات: 133 صفحه
شابک: 978-964-362-527-6
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 13 نفر
امتیاز کتاب: (2 امتیاز با رای 4 نفر)
نویسنده: محمود دولتآبادی (Mahmoud Dowlatabadi)
ناشر: چشمه
سال نشر: 1401 (چاپ 10)
قیمت: 150000 تومان
تعداد صفحات: 133 صفحه
شابک: 978-964-362-527-6
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 13 نفر
امتیاز کتاب: (2 امتیاز با رای 4 نفر)
داستانی دربارهی جنگ ایران و عراق که هسته اصلی روایت آن در خط مقدم جبهه، بر تپهای با نام "تپهی صفر"، و در میان سربازانی شکل میگیرد که در محاصره دشمن قرار گرفتهاند و به دنبال راهی برای رسیدن به تانکر آب در پایین دره هستند.
اما این روایت در قالب روایاتی دیگر قرار گرفته است. روایت نویسندهای عراقی، نویسندهای ایرانی، اردوگاه اسرای جنگی، دادگاهی نظامی، فیلمی از همسر یک شهید، بازجویی و شکنجه و مرگ، روایتهای تاریخی سلسلههای ایرانی و عرب، داستان کبوتر و ماده شیر و روایتهای دیگری که همگی را راوی اصلی برای خواننده حکایت میکند. (برگرفته از یادداشت پوپه میثاقی درباره کتاب)
اما این روایت در قالب روایاتی دیگر قرار گرفته است. روایت نویسندهای عراقی، نویسندهای ایرانی، اردوگاه اسرای جنگی، دادگاهی نظامی، فیلمی از همسر یک شهید، بازجویی و شکنجه و مرگ، روایتهای تاریخی سلسلههای ایرانی و عرب، داستان کبوتر و ماده شیر و روایتهای دیگری که همگی را راوی اصلی برای خواننده حکایت میکند. (برگرفته از یادداشت پوپه میثاقی درباره کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"از جایی، نقطهای بر این کرهی خاکی گلولهای از دهانهی لولهی یک سلاح شلیک میشود: نه! از جایی، نقطهای در این کرهی زمین گلولهای سربی، سنگین و مخرب از دهانهی فراخ لولهی بلند یک سلاح سنگین شلیک میشود. دقیقتر از این نمیشود گفت، مگر اینکه بدانیم درون آن حجم نسبتا مخروطی چه میزان مواد انفجاری طراحی و جاگذاری شده است. این را ما نمیدانیم، شاید مغزی که فرمان فشردن دکمهای را میدهد هم نداند. چرا باید تصور کنم انگشتی فقط یک دکمه را فشار میدهد؟ ایبسا یک اهرم را پایین یا بالا میکشاند؟ چه میدانم؟ چه فرقی میکند، و چه تشخصی میتوان قایل شد برای اجزایی از یک ماشین کشتن که تکبهتکِ آن، یک مجموعه، یک ترکیب را بهوجود آورده باشند؟ پس گلولهای شلیک شد تا بعد از طی سفری - که در خیال من طولانی میگذرد - در جایی از همین زمین فرود بیاید، منفجر بشود، ویران کند و جایی را به آتش بکشد و ابری از دود در هوا بدماند ..."
"از جایی، نقطهای بر این کرهی خاکی گلولهای از دهانهی لولهی یک سلاح شلیک میشود: نه! از جایی، نقطهای در این کرهی زمین گلولهای سربی، سنگین و مخرب از دهانهی فراخ لولهی بلند یک سلاح سنگین شلیک میشود. دقیقتر از این نمیشود گفت، مگر اینکه بدانیم درون آن حجم نسبتا مخروطی چه میزان مواد انفجاری طراحی و جاگذاری شده است. این را ما نمیدانیم، شاید مغزی که فرمان فشردن دکمهای را میدهد هم نداند. چرا باید تصور کنم انگشتی فقط یک دکمه را فشار میدهد؟ ایبسا یک اهرم را پایین یا بالا میکشاند؟ چه میدانم؟ چه فرقی میکند، و چه تشخصی میتوان قایل شد برای اجزایی از یک ماشین کشتن که تکبهتکِ آن، یک مجموعه، یک ترکیب را بهوجود آورده باشند؟ پس گلولهای شلیک شد تا بعد از طی سفری - که در خیال من طولانی میگذرد - در جایی از همین زمین فرود بیاید، منفجر بشود، ویران کند و جایی را به آتش بکشد و ابری از دود در هوا بدماند ..."