شطرنجباز (Chess Story)
نویسنده: اشتفن تسوایک (Stefan Zweig)
ترجمه: محمد مجلسی
ناشر: دنیای نو
سال نشر: 1401 (چاپ 10)
قیمت: 99000 تومان
تعداد صفحات: 109 صفحه
شابک: 978-964-172-068-3
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 157 نفر
امتیاز کتاب: (3.52 امتیاز با رای 25 نفر)
نویسنده: اشتفن تسوایک (Stefan Zweig)
ترجمه: محمد مجلسی
ناشر: دنیای نو
سال نشر: 1401 (چاپ 10)
قیمت: 99000 تومان
تعداد صفحات: 109 صفحه
شابک: 978-964-172-068-3
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 157 نفر
امتیاز کتاب: (3.52 امتیاز با رای 25 نفر)
مسافران یک کشتی مسافری که از نیویورک عازم بوئنوسآیرس است متوجه میشوند که مرد پرافاده و بدخلقی که در کشتی همراه آنهاست، قهرمان شطرنج جهان است. همین مساله باعث میشود تصمیم بگیرند تا قبل از رسیدن به مقصد مسابقاتی ترتیب دهند و مهارت خود را در مقابل این قهرمان شکستناپذیر بیازمایند.
قهرمان همهی آنها را شکست میدهد. تا اینکه مسافر اسرارآمیزی اعلام آمادگی میکند تا به بقیهی مسافران برای شکست دادن قهرمان مشاوره بدهد. با ورود این مرد ناشناس، بخت قهرمان برمیگردد و مسابقه پشت مسابقه شکست میخورد. حالا توجه همه به این جلب میشود که بفهمند مسافر اسرارآمیز کیست که میتواند قهرمان بلامنازع شطرنج جهان را اینگونه شکست دهد.
قهرمان همهی آنها را شکست میدهد. تا اینکه مسافر اسرارآمیزی اعلام آمادگی میکند تا به بقیهی مسافران برای شکست دادن قهرمان مشاوره بدهد. با ورود این مرد ناشناس، بخت قهرمان برمیگردد و مسابقه پشت مسابقه شکست میخورد. حالا توجه همه به این جلب میشود که بفهمند مسافر اسرارآمیز کیست که میتواند قهرمان بلامنازع شطرنج جهان را اینگونه شکست دهد.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"کشتی بزرگ مسافری قرار بود نیمهشب از نیویورک رهسپار بوئنوسآیرس شود. در آخرین دقیقههای پیش از حرکت مسافران شتابزده به کشتی میآمدند، و در هر طرف جنب و جوش و غوغایی بود. گروهی که به بدرقه دوستان و خویشاوندان خود آمده بودند، در ساحل جمع شده بودند. مسافران چمدان به دست به این سو و آن سو میرفتند. کارکنان تلگرافخانهی کشتی در آن شلوغی و با فریاد کسانی را که برای آنها پیامی رسیده بود، صدا میکردند. بچههای کنجکاو و بیآرام از این طرف به آن طرف میدویدند، و ارکستر کشتی بیاعتنا به این همه سر و صدا آهنگی مینواخت ..."
اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را میتوانید اینجا بیابید.
"کشتی بزرگ مسافری قرار بود نیمهشب از نیویورک رهسپار بوئنوسآیرس شود. در آخرین دقیقههای پیش از حرکت مسافران شتابزده به کشتی میآمدند، و در هر طرف جنب و جوش و غوغایی بود. گروهی که به بدرقه دوستان و خویشاوندان خود آمده بودند، در ساحل جمع شده بودند. مسافران چمدان به دست به این سو و آن سو میرفتند. کارکنان تلگرافخانهی کشتی در آن شلوغی و با فریاد کسانی را که برای آنها پیامی رسیده بود، صدا میکردند. بچههای کنجکاو و بیآرام از این طرف به آن طرف میدویدند، و ارکستر کشتی بیاعتنا به این همه سر و صدا آهنگی مینواخت ..."
اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را میتوانید اینجا بیابید.