آسیاب کنار فلوس (The Mill on the Floss)
نویسنده: جورج الیوت (George Eliot)
ترجمه: ابراهیم یونسی
ناشر: نگاه
سال نشر: 1401 (چاپ 6)
قیمت: 525000 تومان
تعداد صفحات: 628 صفحه
شابک: 978-964-6736-41-2
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 1 نفر
نویسنده: جورج الیوت (George Eliot)
ترجمه: ابراهیم یونسی
ناشر: نگاه
سال نشر: 1401 (چاپ 6)
قیمت: 525000 تومان
تعداد صفحات: 628 صفحه
شابک: 978-964-6736-41-2
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 1 نفر
"آسیاب کنار فلوس" گزارشی است از درامی که در بخش مرکزی غرب انگلستان آغاز سدهی نوزدهم بازی شده است. شخصیت درام ماگی تالیور است، دختری در جستوجوی شور، بهویژه آنگاه که زندگی افسرده و ملالآور خانه، روزگارش را تیره و تار کرده است. او مدام با شور و حرارت هر چه بیشتر، مفاهیم زندگی را میجوید و شور و شوق خویش را در بسیاری چیزها مانند موسیقی، کتاب، دین و عشق تجلی میبخشد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"دشتی گسترده، آنجا که فلوس گسترنده شتابان از میان کرانههای سبزش به جانب دریا پیش میرود و خیزاب زیبا، که به پیشبازش شتافته است، وی را با شور در آغوش میگیرد و از شتابش میکاهد. بر این جریان نیرومند کشتیهای سیاه روانند، کشتیهای سنگین از الوارهای خوشبوی کاج، کیسههای پر از دانههای روغنی، یا زغال سیاه رخشنده. مقصد این محصولات شهر "سنت اوگز" است که بامهای کهنسال و سرخ و شیار شیار و شیروانیهای وسیع انبارهایش را در میان پشتهای پوشیده از درخت و کنارهی رود به تماشا میگذارد، درحالی که پرتو نگاه گذرای خورشید زمستانی ته رنگی ارغوانی به آب میبخشد. در دوردست، از هر سو، مرغزارهای شاداب گسترده است، با قطعاتی از خاک سیاه که برای افشاندن بذر نباتات درشت برگ آماده شدهاند، یا از هماکنون کشت نباتات نازک برگ پاییزی ته رنگی بدانها به وام داده است ..."
"دشتی گسترده، آنجا که فلوس گسترنده شتابان از میان کرانههای سبزش به جانب دریا پیش میرود و خیزاب زیبا، که به پیشبازش شتافته است، وی را با شور در آغوش میگیرد و از شتابش میکاهد. بر این جریان نیرومند کشتیهای سیاه روانند، کشتیهای سنگین از الوارهای خوشبوی کاج، کیسههای پر از دانههای روغنی، یا زغال سیاه رخشنده. مقصد این محصولات شهر "سنت اوگز" است که بامهای کهنسال و سرخ و شیار شیار و شیروانیهای وسیع انبارهایش را در میان پشتهای پوشیده از درخت و کنارهی رود به تماشا میگذارد، درحالی که پرتو نگاه گذرای خورشید زمستانی ته رنگی ارغوانی به آب میبخشد. در دوردست، از هر سو، مرغزارهای شاداب گسترده است، با قطعاتی از خاک سیاه که برای افشاندن بذر نباتات درشت برگ آماده شدهاند، یا از هماکنون کشت نباتات نازک برگ پاییزی ته رنگی بدانها به وام داده است ..."