خانوادهی فنلاندی مومینترول (Finn Family Moomintroll)
نویسنده: تووه یانسون (Tove Jansson)
ترجمه: شاهده سعیدی
ناشر: مرکز
سال نشر: 1388 (چاپ 1)
قیمت: 3200 تومان
تعداد صفحات: 136 صفحه
شابک: 978-964-213-053-5
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 1 نفر
نویسنده: تووه یانسون (Tove Jansson)
ترجمه: شاهده سعیدی
ناشر: مرکز
سال نشر: 1388 (چاپ 1)
قیمت: 3200 تومان
تعداد صفحات: 136 صفحه
شابک: 978-964-213-053-5
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 1 نفر
بهار قدم به دره مومینها گذاشته و مومینترول و دوستانش استافکین و اسنیف آماده ماجراجویی هستند. اونها در هنگام گشت و گذارشان کلاه هابگابلین را پیدا میکنند. کلاهی شیک و معرکه که بچهها را وسوسه میکند آن را با خودشان به خانه ببرند. اما خیلی زود متوجه میشوند که این کلاه یک کلاه معمولی نیست و این قدرت را دارد تا هرچیز (یا هرکس) را به چیز دیگری تبدیل کند!
(وب سایت آمازون گروه سنی مخاطب کتاب را سنین 9 تا 12 سال ذکر کرده است)
(وب سایت آمازون گروه سنی مخاطب کتاب را سنین 9 تا 12 سال ذکر کرده است)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"صبحی بهاری، ساعت چهار، نخستین فاخته وارد درهی مومین شد. بر لبهی بام آبی خانهی مومین نشست و هشت بار کوکو کرد، البته با صدایی کمی خشک، چون تازه بهار شده بود.
بعد به سوی شرق پرواز کرد.
مومینترول بیدار شد و مدتی طولانی، پیش از آنکه بفهمد کجاست، همانطور که دراز کشیده بود، به سقف نگاه کرد. او صد شب و صد روز خوابیده بود و رویاهایش هنوز توی سرش بودند و سعی میکردند با ناز و نوازش او را دوباره به خواب برگردانند.
ولی وقتی داشت وول میخورد و دنبال نقطهی تازهای برای جاخوش کردن میگشت، چیزی دید که خواب را از سرش پراند: رختخواب اسنافکین خالی بود! …"
"صبحی بهاری، ساعت چهار، نخستین فاخته وارد درهی مومین شد. بر لبهی بام آبی خانهی مومین نشست و هشت بار کوکو کرد، البته با صدایی کمی خشک، چون تازه بهار شده بود.
بعد به سوی شرق پرواز کرد.
مومینترول بیدار شد و مدتی طولانی، پیش از آنکه بفهمد کجاست، همانطور که دراز کشیده بود، به سقف نگاه کرد. او صد شب و صد روز خوابیده بود و رویاهایش هنوز توی سرش بودند و سعی میکردند با ناز و نوازش او را دوباره به خواب برگردانند.
ولی وقتی داشت وول میخورد و دنبال نقطهی تازهای برای جاخوش کردن میگشت، چیزی دید که خواب را از سرش پراند: رختخواب اسنافکین خالی بود! …"