حتی اگر فقط یکروز پشت دخلِ یک کتابفروشی ایستاده باشید احتمالا با چنین موقعیتی مواجه شدهاید. اینکه مشتری بدون توجه به کتابهایی که در قفسهها و ویترینها چیده شده به سراغتان بیاید و بیمقدمه درخواست کند که: "آقا، لطفا یک کتاب تاریخی خوب به من معرفی کنید." من اغلب در اینگونه مواقع، پیش از آنکه بازاریابی برای "یک کتاب تاریخی خوب" را شروع کنم، از خودم میپرسم: "اینبار کتاب تاریخی خوب، چه جور کتابی خواهد بود؟!"
همیشه برایم سوال بوده که آیا این دسته از مراجعین به کتابفروشی متوجه هستند که چقدر سوالشان مبهم و کلی است. اما هر بار که به این موضوع فکر میکنم بالاخره به این نتیجه میرسم که احتمالا ابعاد این پرسش برای پرسشکننده واضح و روشن است. فرضم بر این است که اگر ماهیت "کتاب تاریخی" به همان اندازه که برای من گیجکننده است برای پرسشکنندگان هم مبهم میبود آنها قبل از طرح سوالشان تلاش میکردند با جملهبندی متفاوتی منِ کتابفروش را از ابهام درآورند. اما درخواست برای "کتاب تاریخی خوب" همچنان جزو اصلیترین درخواستهایی است که هر کتابفروش روزانه ممکن است با آن روبرو شود. پس ایراد از گیرنده است، لطفا به فرستندههای خود دست نزنید!!!
اینها را آوردم که بدانید چرا سالهاست که رمزگشایی از مفهوم "کتاب تاریخی" نزدِ خریدارانِ ایرانیِ کتاب، جزو مشغلههای ذهنیام بوده. وقتی چند سال پیش (دقیقا شهریورماه 1395) در میان یک گروه از علاقمندان به کتاب در facebook این سوال مطرح شد که "اگر قرار باشد فقط یک کتاب تاریخی پیشنهاد کنی، کدام کتاب است؟" و در پاسخ صدها نفر شروع به اعلام و پیشنهاد "کتاب تاریخی" کردند، به نظرم رسید که بالاخره میتوانم با استفاده از این اطلاعات تا حدی به این پرسش ازلی پاسخ دهم. پس پاسخهای داده شده را از facebook کش رفتم و آنها را در جای امنی گذاشتم تا سرفرصت به سبکوسنگین آنها بپردازم. این "سرفرصت" اما حاصل نشد تا پنج سال بعد (یعنی امروز) که دارم سعی میکنم پس از مدتهای طولانی "ننوشتن"، عضلاتم را نرمش بدهم و ببینم میتوانم دوباره مثل ایام جوانی بنویسم یا نه!
بالاخره این "کتاب تاریخی" چهجور کتابی است؟!
بنا بر محاسبات من حدود 220 نفر به پرسش مطرح شده در facebook پاسخ دادهاند (البته facebook در آرشیو خود این تعداد را 285 نفر عنوان میکند، اما شما اختلاف را پای ضعف حقیر در Copy و Paste بگذارید و بر من ببخشید!) باز بر مبنای شمارش من، این تعداد پاسخدهنده حدودا 97 کتاب مختلف را به عنوان "کتاب تاریخی" (از نوع "حتما بخوانید") معرفی کردهاند. از میان این 97 عنوان، 29 کتاب با رای و پیشنهاد بیش از یک نفر به قفسه "کتاب تاریخی" راه پیدا کرده و 68 کتاب دیگر (یعنی حدودا 70% کتابهای معرفی شده) هریک تنها با رای و پیشنهاد یک نفر در این قفسه فرضی قرار گرفتهاند. دو عنوان کتابی که بالاترین رای را داشتهاند، هریک پیشنهاد 13 نفر (یعنی 5% کل شرکتکنندگان در این پرسش و پاسخ) بودهاند. اطلاعات بدست آمده را میشود خیلی بیش از اینها "تحلیل آماری" کرد، اما راستش من بیصبرم که زودتر نام و نشان کتابهای پیشنهاد شده را با شما در میان بگذارم. با توجه به توضیحاتی که در بالا آمد، اینها کتابهایی هستند که هرکدام بیش از یک نفر پیشنهاددهنده داشتهاند:
نام کتاب | تعداد نفرات پیشنهاددهنده |
---|---|
تاریخ تمدن، نوشته ویل دورانت | 13 |
نبرد من، نوشته آدولف هیتلر | 13 |
دو قرن سکوت، نوشته عبدالحسین زرینکوب | 12 |
سینوهه پزشک مخصوص فرعون، ترجمه ذبیحالله منصوری | 9 |
ایران بین دو انقلاب، نوشته یرواند آبراهامیان | 8 |
تاریخ مشروطه، نوشته احمد کسروی | 7 |
نگاهی به شاه، نوشته عباس میلانی | 6 |
شاهنامه، نوشته ابوالقاسم فردوسی | 6 |
نگاهی به تاریخ جهان، نوشته جواهر لعل نهرو | 6 |
تاریخ اجتماعی ایران، نوشته مرتضی راوندی | 6 |
تاریخ بیهقی، نوشته ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی | 6 |
خواجه تاجدار، ترجمه ذبیحالله منصوری | 5 |
جنگ و صلح، نوشته لئون تولستوی | 5 |
تاریخ طبری، نوشته محمد بن جریر طبری | 5 |
قرآن | 3 |
غرش طوفان، ترجمه ذبیحالله منصوری | 3 |
خداوند الموت، ترجمه ذبیحالله منصوری | 3 |
سیره النبی، نوشته ابن هشام | 3 |
ما چگونه ما شدیم، نوشته صادق زیباکلام | 2 |
معمای هویدا، نوشته عباس میلانی | 2 |
خانوم، نوشته مسعود بهنود | 2 |
انجیل - کتاب مقدس | 2 |
کودتا، نوشته یرواند آبراهامیان | 2 |
خاطرات علم، نوشته اسدالله علم | 2 |
مقاومت شکننده، نوشته جان فوران | 2 |
سراج التواریخ، نوشته ملا محمد فیض کاتب هزاره | 2 |
از زبان داریوش، نوشته هایده ماری کخ | 2 |
سرزمین جاوید، ترجمه ذبیحالله منصوری | 2 |
ایرانیها چه کتاب تاریخی را برای خواندن میپسندند؟
منِ کتابفروش بعد از مرور جدول بالا اولین نتیجهای که میگیرم این است که ظاهرا ما ایرانیها "خواندنِ تاریخ" را در یک بازه زمانی طولانی مدت به رسمیت میشناسیم. تاریخ تمدن ویل دورانت، نگاهی به تاریخ جهان نهرو، تاریخ اجتماعی ایران مرتضی راوندی و دو قرن سکوتِ زرینکوب همه بازههای زمانی به طول چند قرن را مرور میکنند. در جایی که آنور آب مثلا فقط درباره جنگ واترلو چندین و چند کتاب منتشر میشود و پیگیران و علاقمندان تاریخ هریک با دقت مو را از ماستِ کوچکترین جزئیاتِ وقایعِ منفردِ تاریخی بیرون میکشند، انگار برای ما ایرانیها کلیاتِ تاریخ، تاریخ به حساب میآید و نه جزئیات آن!
برای ما خواندن یکی دو پاراگراف درباره عباس میرزا و جنگهایش با روسیه و "قراردادهای ننگین" کفایت میکند. پس دیگر لازم نیست خاطرات صاحبمنصبان معاصر این جنگها را زیر و رو کنیم، سیاهه تجهیزات نظامی که سپاه ایران در اختیار داشته است را از نظر بگذرانیم و به بحثهای بیانتهای کسانی که بر له یا علیه عباس میرزا شعار میدهند، گوش فرادهیم. همان چکیده چند پاراگرافی (حالا چون شمایید تا چند صفحه هم قبولتان داریم!) کفایت میکند و تکلیف ما را با آن بخش از تاریخ روشن میکند.
نکته دیگر اینکه انگار وجهِ داستانی و دراماتیک تاریخ برای ما از وجه مستند آن مهمتر و جذابتر است. ذبیحالله منصوری در جدول ردهبندی ما از نظر تعداد تالیفات (!!!) رکورددار است. اگر سبک مسعود بهنود در نگارش "خانوم" و دیگر تالیفات تاریخیاش را تلاشی برای مستندتر کردن سبک داستانی منصوری به حساب بیاوریم و "جنگ و صلح" تولستوی را هم که اساسا ادبیات است در کنار اینها قرار دهیم، به نظر میتوان حکم کرد که قصه و درام برای ما خوانندگان ایرانی یکی از ارکان "لازم" برای متن تاریخی محسوب میشود.
اینکه تنها 5 درصد از رایدهندگان ما در اینکه گرانقدرترین/خواندنیترین کتاب تاریخی کدام است با یکدیگر اتفاق نظر داشتهاند در کنار اینکه این جامعه آماری 220 نفره مجموعا 97 کتاب مختلف را در این فعالیت انتخاب و پیشنهاد کردهاند، نشاندهنده تنوع قابل توجهی در تلقی خواننده ایرانی از "تاریخ" است. منطقیترین عامل این تنوع وقتی صحبت تاریخ است، میتواند بازه زمانی باشد. اینکه با توجه به فراخی تاریخ هر پیشنهاددهنده علاقه و توجهاش به بخش مستقلی از تاریخ ایران یا جهان است که با محدوده زمانی مورد نظر دیگران تفاوت دارد. اما با مرور جدول (مخصوصا اگر آن 68 عنوان دیگر را هم در کنار دست داشته باشیم!!!) متوجه میشویم که "تنوعِ دردسرزا برای کتابفروش"، از محل بازه زمانی مورد توجه خریداران کتاب و علاقمندان تاریخ حاصل نمیشود. این تنوع به نظر زاییده برداشت ما از "تاریخ" است که شاهنامه و انجیل و قرآن را در کنار آثار ذبیحالله منصوری و تولستوی، در کنار ما چگونه ما شدیم، در کنار تاریخ بیهقی و تاریخ طبری و ... قرار میدهد و همه را "کتاب تاریخی" در نظر میگیرد.
در نهایت این کندوکاو راهحلی برای مشکلِ کتابفروشِ ما پیشنهاد نمیدهد. تنها گواهی است برای کار سختی که او برای پیشنهاد دادن "یک کتاب تاریخی خوب" به مشتریاش پیش رو دارد!
نظرات درباره اين مطلب
قبول که ما ایرانیها، از فضای تحقیق و تفحص غربی ها خیلی دوریم. ولی قبول کنید که سوال هم طوری طرح نشده که تحلیل جامعی دست کسی بده. کشاندن مخاطب به خلاصه کردن نگاه به تاریخ در یک کتاب، از نظر من نادرسته.
با طرح سوالی شروع می کنم از خودتون.
ریاضی یعنی چه، 1 کتاب ریاضی معرفی کنید؟
حالا من بیام بر اساس این مطالب نتیجه گیری کنم.
تاریخ حوزه بزرگی است. شما می تونستیم بپرسین تاثیر گذار ترین کتاب تاریخی که خوندین کدام است با لذت بخشترین دوره تاریخی کدام است.
معلومه برخی فکر می کنند کتاب جامع تاریخی معرفی کنند. گروهی دیگر لذت بخشترین کتاب تاریخی که خوندن معرفی کنند.
با تشکر از شما که خوندین