این ماه هم انگار اکثریت با غیرداستانیهاست! نمیدانم این تغییر ذائقه بر اثر ابتلا به کرونا رخ داده یا دلیل دیگری دارد.
دو سه روز مانده به شروع بهمنماه یک جک ریچر جدید به بازار آمد. فکر کردم معرفی کتاب را بگذارم برای فهرست بعد، اما دیدم با توجه به دو ماه یکبار شدن فهرستهایمان شاید طرفداران ریچر از این تاخیر دلخور شوند. مخصوصا اینکه تا چند روز دیگر قسمت اول سریال جدیدی که برپایه داستانهای ریچر ساخته شده هم نمایش داده میشود و احتمالا مدتی بازار "ریچرخوانی" داغ خواهد شد.
نویسنده: لی چایلد
ترجمه: محمد عباسآبادی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 132000 تومان 115000 تومان
تعداد صفحات: 455 صفحه
شابک: 978-600-182-713-6
جک ریچر با قطار به شهر کوچک و دورافتادهای با نام عجیب "استراحتگاه مادر" در ایالت اوکلاهوما میرسد و در همان بدو ورود با زنی چینی-آمریکایی به نام میشل چانگ مواجه میشود که ظاهرا به دنبال همکار گمشدهاش میگردد. ریچر از آنجایی که با خودش فکر میکند ممکن است آن منطقه محل زایمان یک زن یا شاید هم آرامگاه یک مادر باشد در شهر میگردد و از ساکنینش راجع به اسم آن پرسوجو میکند، ولی چیزی دستگیرش نمیشود. سپس تصمیم میگیرد بیشتر با چانگ آشنا شود و میفهمد که چانگ قبلا مامور افبیآی بوده و حالا کارآگاه خصوصی است و دنبال همکارش کیور میگردد که بعد از درخواست پشتیبانی از او در این شهر ناپدید شده است. رفتار مرموز اهالی آن منطقه از یک طرف و یافتن یادداشتی در اتاق متل کیور که رویش فقط کلمات "200 مرگ" و شماره تلفن روزنامهنگاری در لسآنجلستایمز نوشته شده از طرف دیگر، ریچر را متقاعد میکند به تحقیقات چانگ کمک کند. تحقیقاتی که او را به همراه چانگ تا لسآنجلس، شیکاگو، فینیکس و سنفرانسیسکو میبرد. با تبهکارها و قاتلهای قراردادی مواجهش میکند و بعد دوباره او را به اولین توقفگاهش برمیگرداند. جایی که باید با بدترین کابوسی که میتواند تصور کند روبهرو شود.
راحتترین راه برای ریچر این بود که پا پس بکشد و راه خودش را ادامه بدهد، اما او طبق معمول قانونی برای خودش دارد: اگر میخواهی مانعم شوی باید مجبورم کنی ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"جابهجاکردن آدم درشت هیکلی مثل کیور کار آسانی نبود. مثل این بود که سعی کنی تشک دونفرهی یک تخت آبی را دربیاوری. به همین خاطر نزدیک خانه دفنش کردند. که بههرحال منطقی هم بود. هنوز یک ماه تا فصل برداشت مانده بود و به هم خوردن خاک کشتزار از آسمان دیده میشد. برای پیدا کردن کسی مثل کیور هم از هواپیما و هلیکوپتر و شاید حتی پهپاد استفاده میکردند. p>
محض احتیاط ساعت دوازده شب شروع کردند. وسط چهار هزار هکتار زمین خالی بودند و تنها چیزی که در این سمت از افق به دست انسان ساخته شده بود خط راهآهن در شرق بود، اما دوازده شب میشد پنج ساعت بعد از قطار غروب و هفت ساعت قبل از قطار صبح. بنابراین خبری از نگاههای کنجکاو نبود. بکهو لودرشان چهار نورافکن متصل به تیری روی اتاقکش داشت، مثل همان نورافکنهایی که جوانها روی وانتشان میگذاشتند. این چهار نورافکن با هم روشنایی هالوژن وسیعی به وجود میآوردند. بنابراین مشکل دید هم نداشتند. گودالی در آغل خوکها کندند، آغلی که خودش یک بههمریختگی دائمی در خاک به حساب میآمد ..."
اگر جک ریچر سروکلهاش پیدا نشده بود، خاطرات خانم گاپی در صدر فهرست این ماه قرار میگرفت و در میان همه کتابهای این دوره، خواندنش برایم از بالاترین اولویت برخوردار بود!
سال گذشته (زمستان 1399) وقتی از انتشار کتاب با خبر شدم، توجهام به آن جلب شد. اما نهایتا چون آشنایی چندانی با شخصیت صاحب اثر نداشتم، از خیر خریدنش گذشتم. ماه قبل اما یکی از دوستان نسخهای از کتاب را درخواست کرد و همین مساله باعث شد که یک جلد از کتاب را تهیه کنم و قبل از پست کردن آن برای سفارشدهنده، در فرصت کوتاهی چند پاراگراف اول کتاب را بخوانم (تایپ کنم!) در همان چند جمله آغازین کتاب، فضای شبانهروزی پاریس و اتاق زیرشیروانی که دخترک 16 ساله ایرانی در سال 1330، با پشت سر گذاشتن خانه و خانواده، به آن وارد میشود، برایم جذاب بود. آنقدر که حالا خیلی کنجکاو شدهام تا بدانم "بعدش چی میشه!"
نویسنده: شمسی عصار (شوشا گاپی)
ترجمه: هرمز عبداللهی
ناشر: ثالث
سال نشر: 1400 (چاپ 3)
قیمت: 220000 تومان
تعداد صفحات: 427 صفحه
شابک: 978-600-405-614-4
نویسنده کتاب (1387-1314) متولد ایران است و تا پایان تحصیلات دبیرستان ساکن ایران بود. در شانزدهسالگی برای ادامه تحصیل در دانشگاه سوربن به پاریس رفت. در دوران دانشجویی اشعار و داستانهایی از او در مجلات منتشر شد و همانوقت به استعداد خوانندگیاش پی برد.
او در سال 1960 با نویسنده انگلیسی، نیکلاس گاپی، ازدواج کرد و ساکن لندن شد.
شوشا برای نشریات گوناگون مقاله نوشت و سردبیر مقیمِ انگلیسِ مجله معتبر ادبی آمریکایی پاریس ریویو بود. او در عین حال خواننده مشهوری بود و صفحات متعدد او شامل اجراهایی از ترانههای محلی ایرانی و آوازهای عرفانی و برخی ساختههای خود او و سرایندگان معاصر انگلیس و آمریکایی است.
کتاب حاضر خاطرات نویسنده از دوران زندگی و تحصیلش در فرانسه است. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"اتاق من در طبقه بالای ساختمانی هفتطبقه در کناره دیواره ساحل چپ رود سن قرار دارد. نه اتاق دیگر شبیه این هست که در امتداد راهروی باریکی به شکل L زیر پشتبام در کنار هم ردیف شدهاند. اتاقم کوچک است و اثاثیه چندانی ندارد؛ تختخوابی یکنفره، میزی کنار تخت که روی آن چراغ چوبی با حباب صورتی کمرنگ قرار دارد، یک جالباسی که چند تا چوبرختی به آن آویزان است، میزی کنار پنجره شیروانی پهن و یک گنجه عتیقه کشویی بزرگ که به همچو منزل محقری نمیخورد.
سقف کوتاه اتاق به طرف پنجره شیب دارد. این پنجره به طرف پشت ساختمان با هرههای بههمریخته فلزی، آبروهای باران و ناودانها باز میشود که به طور سرگیجهآوری تا حیاط چهارگوش تیره و تاریک امتداد مییابد، اما آدم تا خم نشود آنها را نمیبیند. از این که بگذریم، چشمانداز تا چشم کار میکند، تا خیمه سبز درختان حاشیه رود سن و تا بامپوشهای مشهور شهر مشخصند و از روی آنها میتوان فاصله تا اوبلیسکِ وسط میدان کنکورد، لا مادل، کاخ تویلری و در روز آفتابی حتی گنبد سفید ساکره-کور را تخمین زد ..."
در شماره اخیر مجله تجربه، یکی دو مطلب در معرفی کتاب "شمال و جنوب" و نویسندهاش آمده است. خودِ مطالب، اطلاعات خوبی در اختیار خواننده میگذارند اما خیلی آدم را تهییج نمیکنند که 95000 تومان پولِ بیزبان را خرج کند و شروع به خواندن این رمانِ قرن نوزدهمی بکند. دستاندرکاران مجله اما برای این بخش از مطالب خود (عنوان پرونده، اگر بشود آن را پرونده به حساب آورد!) از عبارت "غرور و تعصب سوسیالیستها" استفاده کردهاند. همین چند کلمه کار خودش را کرد و باعث شد که ما مشتری خانم گسکل بشویم. باشد که در تبلیغ کتاب از "تیترهای آرتیستی" غافل نشویم!
نویسنده: الیزابت گسکل
ترجمه: ثمین نبیپور
ناشر: افق
سال نشر: 1402 (چاپ 3)
قیمت: 350000 تومان
تعداد صفحات: 692 صفحه
شابک: 978-600-353-888-7
وقتی پدرش با وجدانی بحرانزده به کلیسا پشت میکند، مارگارت و خانواده بهاجبار به میلتونِ صنعتی و مشمئزکننده کوچ میکنند. او آگاه از فقر و رنج کارگران کارخانههای نساجی، احساس شورانگیز عدالت اجتماعی در وجودش ریشه میدواند. رابطهی طوفانیاش با جان تورنتون، صاحب یکی از این کارخانهها، آتشِ این احساس را تندتر میکند، بیآنکه بداند حقیقتِ نهفته در پسِ آن، عشق است یا نفرت. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"مارگارت آهسته گفت: "اِدیت، اِدیت؟"
اما همانطور که حدس میزد، اِدیت به خواب رفته بود. بدنش را روی کاناپهای در اتاق پذیرایی پشتیِ خانهی خیابان هارلی جمع کرده و خوابیده بود، با لباسِ کتانی سفید و روبانهای آبیرنگش زیبا بهنظر میرسید. اگر به تیتانیا هم لباسی از جنس کتان سفید با روبانهای آبی میپوشاندند و بر کاناپهای با پارچهی سرخ در اتاق پذیرایی پشتی میخواباندند، ممکن بود اِدیت را با او اشتباه بگیرند. مارگارت بارِ دیگر از زیبایی دخترخالهاش غافلگیر شد. آنها از کودکی با هم بزرگ شده بودند و همه بهجز مارگارت، همیشه او را به خاطر زیبایی نفسگیرش ستوده بودند. مارگارت اما تا همین چند روز اخیر، به زیبایی او فکر نکرده بود. گرچه این روزها تصور از دست دادن همراهِ همیشگیاش، در برابر ویژگیهای شیرین و دلرباییهای اِدیت رنگ میباخت ..."
یکبار دیگر موضوع "چین" توجهام را به خودش جلب کرد و باعث شد که کتاب بعدی در سبد خریدهایم قرار بگیرد. در رابطه با این یکی کتاب البته کنجکاویم بیشتر از این جهت بود که بفهمم احیانا چه مشابهتها و تفاوتهایی میان خودمان و کشور اژدهای زرد در این زمینه خاص وجود دارد!
نویسنده: لوئیزا لیم
ترجمه: مسعود یوسف حصیرچین
ناشر: ققنوس
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 75000 تومان
تعداد صفحات: 351 صفحه
شابک: 978-622-04-0374-6
در 4 ژوئن 1989 ارتش آزادیبخش خلق به اهالی غیرنظامی پکن حمله کرد و صدها نفر را کشت. حالا اما این رویداد مهم از خاطره جمعی حذف شده است. نویسنده کتاب نشان میدهد که چگونه حوادث 4 ژوئن چین را تغییر داد و حزب کمونیست چین، با بازنویسی تاریخ، حوادث 4 ژوئن را. او در این کتاب جزئیات جدیدی افشا میکند و با کسانی مصاحبه میکند که حوادث 4 ژوئن زندگیشان را متحول کرده است: سربازی که واحدش را برای سرکوب مردم به تیانآنمن فرستاده بودند؛ دو بنیانگذار گروه مادران تیانآنمن که فرزندانشان به ضرب گلوله کشته شدهاند؛ همینطور با یکی از مهمترین مقامات دولتی کشور که پس از حوادث میدان تیانآنمن به زندان افتاد و بعدها به یکی از برجستهترین دگراندیشان کشور تبدیل شد. نویسنده کتاب همچنین توضیح میدهد که چگونه وقایع 4 ژوئن باعث شکلگیری هویت ملی شد و نسلی از میهنپرستان جوان را خلق کرد که اطلاعات اندکی درباره حوادث سال 1989 دارند و اهمیت کمتری هم به آن میدهند. نویسنده همچنین با یافتن شاهدان عینی و اسناد افشاشدهی دیپلماتهای امریکایی اولینبار از اعتراضات و سرکوب جنگدو سخن میگوید. فراموش شدن این اعتراضات و خشونت نظامیان نشاندهنده موفقیت مثالزدنی حکومت در بازنویسی تاریخ و حذف بخشهای دردناک آن است. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"در حالی که سربازان وسایل دانشجویان را روی هم تلنبار میکنند تا آنها را بسوزانند، ابری از دود دروازه صلح آسمانی را احاطه کرده است. هیچ غیرنظامیای در اینجا حضور ندارد. در این جهان فقط مردان خاکیپوش و کلاه ایمنی بر سری حاضرند که تنها وظیفهشان نابودی مدارک است. سربازان خرت و پرتها، چادرها و کیسهخوابها و کاغذهایی را که به عجله رها شدهاند بررسی میکنند. تکه پارچههای قرمز روی زمین این سو و آن سو میروند و رنگ قرمز درخشانشان پژواک قدرتمند خونهای ریختهشده پیش از این صحنه است. 4 ژوئن سال 1989 و اوایل صبح است، خشونت پیدا نیست اما حضوری دایمی دارد.
خیل نفربرهای زرهی، که تفنگهایشان دروازه تیانآنمن را نشانه رفته است، همان جایی هستند که چهل سال پیش در سال 1949 صدر مائو آنجا ایستاد و تاسیس جمهوری خلق چین را اعلام کرد. تانکها یکی پس از دیگری جلو سیاسیترین محل چین صف میکشند ..."
درباره مایا آنجلو همینقدر میدانم که در آنور اقیانوسها شخصیت بسیار معروفی است. و انگار بخشی از این شهرت هم بابت کتابهایی است که درباره داستان زندگی خود منتشر کرده. البته معروفترین کتاب، کتاب اول با عنوان I Know Why the Caged Bird Sings است که فکر میکنم اگر امکان گذر از سد ممیزی را داشت، تابهحال به فارسی ترجمه و منتشر شده بود. آن کتاب اول به دوره ابتدایی زندگی شاعر میپردازد که با توجه به چند خطی که در توضیح کتاب زیر آوردهام، خیلی سخت نیست که حدس بزنیم چرا تاکنون به فارسی منتشر نشده.
بههرحال بخش "معرفی کتاب" را برای "مامان و من و مامان" به سلیقه خودم و با کمک ویکیپدیا نوشتهام. یعنی شاید درباره وقایع اشاره شده، در متن کتاب توضیح زیادی نیامده باشد (احتمالا شرح مبسوط این اتفاقات در کتاب اول آمده). اما به نظرم رسید آگاهی از بخشی از وقایع کودکی نویسنده میتواند به خواننده بالقوه کمک کند تا تصمیم بگیرد مایل به خواندن کتاب هست یا نه.
نویسنده: مایا آنجلو
ترجمه: یگانه وصالی
ناشر: مروارید
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 45000 تومان
تعداد صفحات: 154 صفحه
شابک: 978-964-191-918-6
امتیاز کتاب: (3 امتیاز با رای 1 نفر)
نویسنده طی سالیان متمادی وقایع زندگی پرفراز و نشیب خود را در قالب 7 کتاب مختلف برای علاقمندانش روایت کرده است. کتاب حاضر، هفتمین و آخرین کتاب از این مجموعه است که همزمان با هشتاد و پنج سالگی او، یکسال قبل از مرگش، منتشر شد و در آن نویسنده عمدتا به رابطه خود با مادرش، ویوین باکستر، پرداخته است.
پدر و مادر نویسنده وقتی او سه ساله بود از یکدیگر جدا میشوند و پدرش او را به همراه برادر چهارسالهاش نزد مادربزرگش میبرد تا او از آنها نگهداری کند. چهار سال بعد، پدر ناگهان دوباره سروکلهاش پیدا میشود و بچهها را که هفت ساله و هشت ساله هستند از مادربزرگ میگیرد و آنها را نزد مادرشان میبرد. یکسال بعد، دوستپسر ویوین باکستر، مردی به نام فریمن، به مایای هشتساله تعرض میکند. او مساله را با برادرش در میان میگذارد و برادر مایا هم موضوع را به اطلاع بقیه خانواده میرساند. متجاوز در دادگاه گناهکار شناخته میشود اما تنها یکروز را در زندان میگذراند و بعد آزاد میشود. چهار روز پس از آزادی، فریمن به قتل میرسد، احتمالا به دست یکی از اقوام مایا. اما مایا براثر این واقعه 5 سال سکوت میکند و با کسی حرف نمیزند. او خودش درباره این ایام میگوید که: "... فکر میکردم من او را کشتهام. با صدایم. بخاطر اینکه از او نام برده بودم. پیش خودم فکر کردم که دیگر هیچوقت حرف نمیزنم. چون ممکن است باعث مرگ هرکس دیگری هم بشوم ..."
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"دههی اول قرن بیستم زمان خوبی برای سیاه و فقیر و زن زاده شدن نبود، آن هم در سنلوییسِ میسوری، اما ویویان بکستر، سیاه و فقیر، در خانوادهای سیاه و فقیر به دنیا آمد. البته بزرگتر که شد او را زیبا میخواندند. در بزرگسالی بهخاطر رنگ پوستش او را بهعنوان زن پوست کرهای با موهای فر خیلی پرپشت میشناختند.
پدرش که اهل ترینیداد بود و لهجهی کارائیبی غلیظی داشت، در تامپای فلوریدا از قایق موزبریاش پرید توی آب و تا آخر عمر توانست از دست نمایندههای اداره مهاجرت فرار کند. اغلب با غرور و افتخار و بلندبلند خودش را شهروند آمریکا مینامید. اما هیچکس برایش توضیح نداد این که فقط بخواهی شهروند آمریکا باشی به این معنی نیست که شهروند آمریکا هستی.
برخلاف پدرش که پوست تیرهی شکلاتیرنگ داشت، پوست مادرش آنقدر روشن بود که به سفیدی میزد. به او "اوکتورون" میگفتند، یعنی کسی که یکهشتم خونش از سیاهپوستان است. موهایش بلند و صاف بود. سر میز صبحانه اغلب موهای بافتهاش را مثل طناب میچرخاند و آخر سر رویش مینشست تا بچههایش را سرگرم کند ..."
"کورسرخی" را باید در فهرست قبل میآوردم، اما نمیدانم چطور شد که جا افتاد و ماند برای فهرست حاضر. بعید میدانم هنوز هم توجه عمومی به مسائل افغانستان به شدت روزهای آغازین برآمدن مجدد طالبان باشد. در دوره و زمانهای زندگی میکنیم که آنقدر "موضوع" و "ماجرا" از در و دیوار میبارد که بعید است "توجه عمومی" اینقدر از خودش ثبات نشان دهد. اما خب برای مطالعه و کتاب خواندن هم نمیشود خیلی در بند منحنی "توجه عمومی" بود.
نویسنده: عالیه عطایی
ناشر: چشمه
سال نشر: 1403 (چاپ 15)
قیمت: 140000 تومان
تعداد صفحات: 131 صفحه
شابک: 978-622-01-0769-9
کتاب مجموعهای است از نه جستار تکاندهنده از تجربههای تلخ و گزندهی نویسنده از جنگ؛ از مرزنشینی؛ از خونهایی که شوروی در افغانستان ریخت تا زنها و مردهایی که طالبان بیجانشان کردند.
دومین جستار کتاب با عنوان "تو خردبچه چه فهم داری کمونیست چی استش؟" با این جملات آغاز میشود:
"محبوبه، خراسانی و اهل مشهد بود. میگفتند خانوادهی محبوبه تودهای بودند و از وابستگان به جنبش چپهای خراسان، اما محبوبه در دانشگاه فردوسی مشهد با امانخان آشنا شده بود و با وجود مخالفتِ شدیدِ خانوادهها توانسته بودند با هم ازدواج کنند. مادرِ امان که خانزادهای مطرود از هرات بود، اعتقاد داشت تودهایهای ایران همان کمونیستهایی هستند که افغانستان را به خاکوخون کشیدهاند و کینهای ناسور از کمونیستها به دل داشت. خانوادهاش در پی حملهی شوروی و استقرارش در آن منطقه مرده بودند. نه شهادت و نه حتی قتل: بسمل شده بودند و همهشان در گورهای دستهجمعی، بالای صدنفره، به خاک رفته بودند. حالا فکر میکرد محبوبه از همانهاست و پسرش را گمراه کرده تا از خانواده به در شود و در ایران باز از اینجور گرفتوگیرها بسازد ..."
در ماههای اخیر تا دلتان بخواهد کتاب درباره "مرگ" و مسائل مرتبط با آن به بازار آمده. احتمالا بخاطر همهگیری کرونا و مرگومیر حاصل از آن. شاید روزیروزگاری فهرستی هم برای "مرگ" سرهم کردیم و بهاینترتیب امکان مقایسه آنها با یکدیگر فراهم شد. اگر عمری باشد!
نویسنده: راینر ماریا ریلکه
ترجمه: پیمان چهرازی
ناشر: حرفه نویسنده
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 48000 تومان
تعداد صفحات: 120 صفحه
شابک: 978-600-6445-29-8
راینر ماریا ریلکهی شاعر در طول زندگی خود افرادی را که به او نزدیک بودند، یا پس از خواندن آثارش با او ارتباط برقرار کرده بودند، یا ملاقات کوتاهی میانشان روی داده بود - هرآن کسی که ریلکه بهنوعی احساس میکرد رابطهای درونی با او دارد - در قالب نامههایی مستقیم و خصوصی مخاطب قرار داد. ریلکه، در زمان مرگاش در 1926 در سن پنجاهویک سالگی، بیش از چهارده هزار نامه نوشته بود، که خودِ شاعر آنها را به اندازهی شعرها و آثار منثورِ خود مهم میدانست. نامههای ریلکه، خصوصا برای خوانندگانی که با شعر درگیر و مانوس نیستند، ایدههای اصیل او درباب نقشِ عشق، مرگ و هنر در زندگیِ ما را قابل دسترس میکند.
در دل مکاتبات بیشمار ریلکه، چیزی حدود بیستوچهار نامهی تسلیت وجود دارد. او در این نامهها در باب فقدان و میرایی مینویسد، و نقش یک راهنمای جدی و حساس، و در عین حال بهغایت دلگرمیبخش را در گذر از این سویههای دردناک و گریزناپذیرِ زندگی بهعهده میگیرد. این نامهها، که در کتاب حاضر برای اولینبار در یک مجلد گردآوری شدهاند، در کنار هم حکایتی را بازگو میکنند که از حلال شناخت شجاعانه و قاطعانهی مرگ به دگردیسیِ شخصیِ ژرف رهنمون میشود. البته اگر این نامهها جدا از هم خوانده شوند، هرکدامشان میتواند تسلایی به کسی بدهد که با فقدانی درگیر است. این نامهها در عین حال میتوانند طرح اولیهای عرضه کنند تا ما عباراتِ درستی برای انتقال همدلی و غمخواری به سوگواران بیابیم. در مواجهه با فقدان چه میتوان گفت، وقتی عبارات نحیفتر و پیشپاافتادهتر از آن به نظر میرسند که بیانگر ماتم ما باشند و درد را تسکین بدهند؟ این نامهها رهنمودهایی برای اوقاتِ تقلای ما در تسلیدادن به داغدیدگان عرضه میکنند تا نگذاریم فقدان و ماتم ما را در خود غرق کند، و به بیححسی و خاموشی بکشاند ... (برگرفته از مقدمه کتاب)
اولین نامه کتاب با این جملات آغاز میشود:
"مرگ در دلِ زندگی حضور دارد، و این مرا متحیر میکند که وانمود میکنیم که آن را نمیبینیم: ما حضور بیگذشتِ مرگ را در هر تغییری که از سَر میگذرانیم تجربه میکنیم، چرا که باید بهآرامی مردن را بیاموزیم. باید مردن را بیاموزیم: و کل زندگی همین است. تدارک تدریجیِ شاهکاری در قالب مرگی پرغرور و والا. مرگی که بخت و تصادف در آن هیچ نقشی ندارد، مرگی پرداخته، فرخنده و مشتاقانه از آن دست که قدیسان راهِ شکلبخشی به آن را میدانستند. مرگی که دیر زمانی پرورانده شده و کراهت ناماش محو شده و چیزی نیست جز اشارهای که آن قوانینی را که در انتهای مسیرِ یک زندگیِ عمیقا کمالیافته شناسایی شده و خلاصی یافتهاند به عالمی ناشناخته ارجاع میدهد ..."
عزمم برای خرید کتاب بعدی وقتی جزم شد که در هنگام خواندن توضیحات پشت جلد کتاب به آنجا رسیدم که میگفت: "... "دهقان" اساسا طبقهای جدا از تمامی تجربیات بشری است ..." جملهبندیاش البته اینجا بهنظرم کمی کجوکوله است اما بههرحال مفهوم را میرساند. مفهومی که به منِ "بچهشهری" یادآوری میکند چه سبک زندگیهای دیگری ممکن است بر روی این کره خاک وجود داشته باشد که از چندوچون آن بیخبرم!
نویسنده، چه با پیشگفتار مهمی که در ابتدای کتاب نگاشته و چه در داستانها و شعرهایی که در ادامهی این پیشگفتار خواندنی میآورد، در تلاش است نشان دهد که چطور "دهقان" اساسا طبقهای جدا از تمامی تجربیات بشری است؛ حتی بین کارگران در نظام مادی جهان و دهقان هم شباهتی وجود ندارد.
کتاب روایتهایی صادقانه از مردمی است که زندگیهاشان به زمین و چرخههای طبیعیِ آن وابسته است، روایتهایی از نوعی زندگیِ مبتنیبر سنت و عادت و مبارزات روزمره که به گفتهی نویسنده، آنها را به طبقهای از بازماندگان تبدیل میکند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"پسر بالای چشم گاو تکهای چرم سیاه میگذارد و آن را به شاخهایش گره میزند. چرم از استفادهی زیاد سیاه شده است. گاو هیچچیز نمیتواند ببیند. برای اولینبار در طول زندگیاش جلوی چشمانش را شبی ناگهانی گرفته است. در کمتر از یک دقیقه وقتی که گاو بمیرد، این چرم برداشته میشود. این ماسکِ سیاه طی یک سال برای مسافت ده قدمیِ بین طویله و کشتارگاه، جلوی چشم گاوها بیست ساعت شب و تاریکی آورده است.
کشتارگاه توسط یک پیرمرد، زنش که پانزده سال از او جوانتر است و پسر بیستوهشت سالهشان اداره میشود.
گاو که نمیتواند چیزی ببیند، برای قدمبرداشتن مردد است، اما پسر طنابی را که دور شاخهایش انداخته، میکشد و مادر که دم گاو در دستش است، از پشت همراهی میکند.
دهقان با خود میگوید: "اگه فقط دو ماه دیگه نگهش داشته بودم تا گوسالهاش به دنیا میاومد. البته دیگه نمیشد شیرش رو دوشید. بعد از تولد گوساله هم حتما وزن از دست میداد. الان بهترین وقتش بود."
دمِ درِ کشتارگاه گاو دوباره تردید میکند. بعد اجازه میدهد که او را بکشانند داخل ..."
سالهاست که از خواندن "رویاهای انیشتن" گذشته. کتاب برای مدتی در زندگیام جزو آثار مطرح و تفکربرانگیز بوده. و حالا دوباره چشمم به نام آلن لایتمن بر روی جلد کتاب جدیدی که از او ترجمه شده است، میافتد. بدون آنکه یک لحظه تردید کنم کتاب را سفارش میدهم. بالاخره همهاش که نمیشود شاهد قربانصدقهی خلق برای هری پاتر و جی. کی. رولینگ بود! خب ما هم دل داریم و با آلن لایتمن هیجانزده میشویم.
نویسنده: آلن لایتمن
ترجمه: عرفان حسنزاده
ناشر: کتابستان معرفت
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 25000 تومان
تعداد صفحات: 87 صفحه
شابک: 978-622-7808-12-4
"زندان" لزوما اتاقی محصور با میله و دیوار نیست. شاید شباهتی میان ما و آن فیلی که شرطی شده است وجود دارد. فیلی که طنابی به پایش نبستهاند، اما از محوطهای که به آن عادت کرده، دور نمیشود و به گمانش زندگی در همان محوطه چند متری خلاصه شده و هرجایی دور از آنجا یعنی گمشدن. به نظر میرسد ما نیز برای خود مرزی فرضی داریم که پا فراتر از آن نمیگذاریم. برخی از ما هنوز آن طناب را میبینیم که به پایمان بسته شده و برخی دیگر گمان میکنیم بازش کردهایم و اکنون دیگر آزادیم، اما شاید اشتباه میکنیم! هرکدام از ما زندانی داریم و در آن محصور هستیم. حال ابعاد این زندان برای همه یکسان نیست. طول آن طناب نیز برای هر فرد متفاوت است. نویسنده در این کتاب شما را در شناختن ابعاد زندانها و طولِ طنابها یاری میکند. این کتاب میتواند جوابی قاطع باشد برای شایدهای بسیاری که در ذهنمان میچرخند. این کتاب با محوریت زمان، کورسوی امیدی است به شناختن و نجات یافتن از باتلاقی که ما خواسته یا ناخواسته در حال غرق کردن خود و فرزندانمان در آن هستیم. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات شروع میشود:
"چند وقت یش، به دهکدهای کوچک در منطقهای دورافتاده از کامبوج سفر کردم. بسیاری از مناطق روستایی در دنیایی مجهز به شبکه لولهکشی بهروز، اجاقهای برقی، تلویزیونهای ماهوارهای و سایر فناوریها هستند، اما این روستا اینطور نبود. ساکنان ترامونگ چروم بدون برق و آب لولهکشی شده، در کلبههایی که فقط یک اتاق دارند، زندگی میکنند. غذاهایشان را روی آتش و در هوای آزاد میپزند. روستاییان با کشت برنج، هندوانه و خیار روزگار میگذرانند. مذهبشان رنگوبویی از اسلام دارد، که "مکتب امام سن چم" نامیده میشود، و با عقاید آنیمیسمی ترکیب شده است. وقتی کسی نیازمند شفاست، مردم دهکده مناسکی برگزار میکنند و در آن، روح اجدادشان، میمونها و اسبها را احضار میکنند. اشباح بدن روستاییانی را که تمام شب دیوانهوار میرقصند تسخیر میکنند. گذشته از این آیین و مراسمها، مردم در سکوت و آرامش زندگی میکنند. با طلوع خورشید، آنها نیز برمیخیزند. بعد از صبحانه، گاوهایشان را به چرا میبرند؛ سپس، به سمت شالیزارها میروند و به محصولاتشان رسیدگی میکنند. وقتی هوا رو به تاریکی میرود، برمیگردند و برای پختن عصرانه، هیزم جمع میکنند ..."
کتاب "سیاست در آمریکا" از مجموعه "قدم اول" را با این نیت خریدم که اطلاعاتی از چندوچون برگزاری انتخابات در آمریکا بدست آورم. آن کتاب اما بیشتر درباره سیستم دو حزبی در آمریکا و تاریخچه بوجود آمدن آن دو حزب بیرقیب بود. اما حالا به نظرم با کتاب جدیدی که پیدا کردهام بالاخره میتوانم سردربیاورم که ماجرای این "آرای الکترال" چیست و برنده و بازنده در انتخابات آمریکا چطور تعیین میشود.
نویسنده: ال. سندی میزیل
ترجمه: سیدعبدالمجید طباطبایی لطفی، ابراهیم توبهیانی
ناشر: لوگوس
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 75000 تومان
تعداد صفحات: 154 صفحه
شابک: 978-622-6288-75-0
به اعتقاد نویسنده کتاب، اگرچه آمریکاییها به سابقه طولانی نظام انتخاباتی دموکراتیک خود افتخار میکنند، اما تعداد بسیار کمی از آنها از روند انتخابات در آمریکا بهدرستی سر در میآورند. این سردرگمی در میان ناظران خارجی بسیار بیشتر است. نویسنده تلاش میکند با تشریح تاریخ تحول احزاب در آمریکا و چگونگی شکلگیری نهادهای انتخاباتیای مثل الکترال کالج و غیره از این ابهامات بکاهد. اکثر شهروندان نظامهای دموکراتیک دموکراسیهای دیگر را طبق معیارهای تعیین شده خود ارزیابی میکنند: اما باید بدانند که دموکراسیهای رایج، انواع مختلفی دارند. برای ارزیابی یک دموکراسی، دانستن صرف این که شهروندان برای انتخاب کسانی که قرار است اداره امور را به دست گیرند رای میدهند کافی نیست. کارآمدی دموکراسیهای جهان را میتوان با عوامل دیگری هم سنجید. آیا روند کار آشکار است؟ آیا افراد خارج از گود قدرت فرصتی برای موفقیت در رقابت برای کسب مقام دارند؟ آیا شهروندان به راحتی و آزادانه در فعالیتهای سیاسی شرکت میکنند؟ شهروندان قبل از تصمیمگیری درباره رایگیری به چه اطلاعاتی دسترسی دارند؟ طبق همه این معیارها، به اعتقاد نویسنده دموکراسی در ایالات متحده نمره بسیار بالایی دارد. در این کتاب نشان داده میشود که چگونه نهادهای انتخاباتی در ایالات متحده سعی دارند با رایگیری رضایت مردم از حاکمان را کسب کنند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
کتاب بعدی هم از جمله کتابهای "به زبان ساده" است. آن را دوستی سفارش دادند و به واسطه سفارش او نسخهای از کتاب را تهیه کردم. کتاب که بدستم رسید، در حین ورق زدن آن با خودم فکر کردم که بعید است من در طول مدت باقیمانده از عمرم حوصله یا فرصت کنم و متن اصلی کتاب کارل مارکس را بخوانم. این هم واقعیتی است که "کاپیتال" در حال حاضر یکی از معروفترین و مهمترین کتابها در ادبیات مکتوب جهان است. بنابراین احتمالا باید وجود چنین کتابی را که "به زبان ساده" حرفِ حساب مارکس را برای خواننده توضیح میدهد، غنیمت شمرد.
نویسنده: میشاییل وین
ترجمه: نرگس ایمانی مرنی
ناشر: نشر نی
سال نشر: 1402 (چاپ 2)
قیمت: 180000 تومان
تعداد صفحات: 190 صفحه
شابک: 978-622-06-0389-4
جلد اول کاپیتال نخستینبار در سال 1867 منتشر شد. در این کتاب، ماحصل بیست سال اندیشه مارکس در باب سرمایهداری به شیوهای بدیع گردآوری شده است.
کاپیتال نقدی است بر خود سرمایهداری. بهواقع، هدفِ این کتاب انتقاد از این یا آن نوعِ خاص از سرمایهداری نیست. درعوض، هدف مارکس شناسایی آن دسته از ویژگیهای ذاتی سرمایهداری است که سرمایهداری را سرمایهداری کردهاند. فارغ از اینکه این سرمایهداری در کدام کشور و در چه برههای از تاریخ رشد کرده باشد. برای همین هم کاپیتال ضرورتا یک تحلیل سراسر انتزاعی و کلی است - یکی از دلایل دشواری خواندنِ این کتاب هم همین است.
دلیل دیگر این دشواری آن است که نقدِ نافذِ این کتاب بر سرمایهداری، درست به همان سیستمی حمله میکند که شما، خواننده عزیز، و من، نویسنده این کتاب، درون آن رشد کرده و اجتماعی شدهایم. برای همین هم، ممکن است برخی اوقات فکر کنیم کاپیتال خوانشی نامعقول از وقایع به دست میدهد، چرا که بسیاری از مفروضات عقل سلیم ما را نمیپذیرد، یعنی همان مفروضاتی که معمولا نهادهای حاکم بر ما بازتولیدشان میکنند.
سرمایهداری یک نظام اقتصادی و اجتماعی است که تقریبا در یک بازه زمانی چهارصد ساله رشد کرده و بالیده است. از زمان انتشار کاپیتال سرمایهداری کوشیده است تا اشتباه یا بیربطبودن انتقادات مارکس را اثبات کند، اما این کتاب همواره برای هر نسلی که میخواهد جهان پیرامونش را بفهمد، ابزارهایی در چنته دارد. امروزه سرمایهداری در سراسر جهان حضوری کمابیش تاموتمام دارد و تقریبا نمیتوان در مورد تسلط بیچونوچرایش شک و تردیدی به خود راه داد. پس با این وصف، چه لزومی دارد که ما همچنان کتاب مارکس را بخوانیم؟
به این دلیل که، اغلب مردم جهان، حتا شده در حدِ یک تصور مبهم، حس میکنند که بعضی چیزهای این جهان آنقدرها که بایدوشاید، بسامان نیستند. با اینهمه، برای بسیاری از مردم، درگیری بشر با مشکلات عظیمی که با آنها دست به گریبان است، خیلی بیشتر از یک تصورِ مبهم است. کاپیتال مارکس شرح بهغایت نظاممندی است در خصوص اینکه چرا اوضاع بدین منوال است ... (برگرفته از مقدمه نویسنده کتاب)
بعد از مدتها که کتاب جدیدی از گراهام گرین در بازار ندیده بودم و نخریده بودم، ماه گذشته ناشر هممحلمان کتابی از این نویسنده محبوبم روانه بازار کرد. اطلاعات درباره کتاب موید این نکته است که نویسنده آن را بیشتر با این هدف نوشته است که سرگرمکننده باشد، و نه چیز دیگر. حتی مورخین مقداری هم نیت اینکه "چه خوب میشد اگر از روی آن فیلمی میساختند و من هم به نانونوایی میرسیدم" را در پس ذهن نویسنده در دوره زمانی که کتاب را نوشته، ردیابی کردهاند. مطمئن نیستم رویای ساخت فیلم از روی کتاب به حقیقت پیوسته یا نه اما احتمالا کتاب به عنوان یک داستان سرگرمکننده به قلم یک نویسنده معروف و محبوب، آدم را از پولی که بابت خرید آن داده پشیمان نخواهد کرد.
نویسنده: گراهام گرین
ترجمه: غلامحسین سالمی، سهیلا فرزیننژاد
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 85000 تومان
تعداد صفحات: 288 صفحه
شابک: 978-600-182-698-6
داستان در قطاری اتفاق میافتد که از شهر آستند در بلژیک سفر خودش را به سمت استانبول در ترکیه آغاز میکند. نویسنده حول ماجراهای سه شخصیت اصلی داستان شبکهای از شخصیتهای ریز و درشت را به خواننده معرفی میکند و مجموعهای از دسیسههای سیاسی و قتل و پشتهماندازی را بکار میگیرد تا ماجرایی هیجانانگیز بیافریند.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"حسابدار کشتی همچنان که آخرین کارت سوار شدن به کشتی را در دست داشت، به تماشای مسافرینی پرداخت که از اسکلهی خیس خاکستری در بیابانی از ریلها و علایم و از کنار کامیونهای از کار افتادهی لکنته و بدون استفاده میگذشتند. آنها با یقههایی بالازده و شانههایی خمیده رد میشدند. چراغهای روشن روی میزها توی واگنهای دراز در میان باران همانند تسبیحی از دانههای آبیرنگ به چشم میآمد. یک جرثقیل غولپیکر نزدیک شد و پایین آمد، صدای چرخهای آن لحظهیی چند صداهای آب را تحتتاثیر قرار داد، صدای آبی که از آسمان بالای سر میبارید، صدای آبی که بدنهی کشتی را میشست و صدای آبی که به کنار اسکله میخورد. ساعت چهارونیم بعدازظهر بود.
حسابدار در حالیکه میکوشید وضعیت چند ساعت پیش، عرشهی خیس، بوی بخار و روغن و بوی ماهی زندهیی را که از بار به مشامش میرسید و صدای خشخش ابریشم سیاه لباس مستخدمه را در حال حمل لگنهای فلزی از مغزش دور کند، با صدای بلند گفت: یک روز بهاری، خدای من! ..."
کتابهای میچ آلبوم را باید در کدام قفسه گنجاند؟ کتابهای دینی/مذهبی؟ کتابهایی برای یادآوری خدا؟ نمیدانم. خلاصه که ژانر خاصی دارد این داستانها.
همهچیز با "سهشنبهها با موری" شروع شد. آن اولین کتاب البته اینقدر غلظت "خدایادآور"ش زیاد نبود. اما بعد به مرور، کتاب به کتاب، این غلظت افزایش پیدا کرد. احتمالا بخاطر اینکه جنابِ میچ متوجه شد که این سبک و موضوع طرفدار و خواننده بسیار دارد. و این "کشش بازار" پس از سالها ("سهشنبهها با موری" سال 1997 منتشر شده) همچنان پابرجاست.
نویسنده: میچ آلبوم
ترجمه: فرنوش جزینی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 72000 تومان 62000 تومان
تعداد صفحات: 247 صفحه
شابک: 978-600-182-723-5
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
با خود تصور کنید چه اتفاقی میافتد اگر روزی خداوند را صدا کنید و از او طلب کمک نمایید و خداوند واقعا مقابل شما ظاهر گردد؟ در رمان جدید و بسیار عمیق و سرشار از ایمان و امیدِ میچ آلبوم، گروهی از مسافران یک کشتی غرق شده، سوار بر قایق نجات، غریبهای را از آب بیرون میکشند که ادعا میکند "خدا"ست و در پاسخ به ندای ککمک آنها از خداوند در برابرشان ظاهر گشته و تنها در صورتی آنان را نجات میدهد که همگی با تمام وجود به او ایمان آورند ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"وقتی او را از آب بیرون کشیدیم، کوچکترین خراشی روی بدنش نبود. این اولین چیزی بود که متوجهش شدم. بقیهی ما همه پر از زخم و کبودی بودیم، اما او هیچ نشانی روی بدنش نبود، پوست صاف و گندمگون و موهای تیره و ضخیمی داشت که به خاطر آب دریا درهم گوریده شده بود. از سینهی برهنهاش معلوم بود اندام عضلانی نداشت، احتمالا بیست ساله بود یا چشمانی آبی روشن، همان رنگی که از اقیانوس در تصورِ شماست موقعی که رویای تعطیلات مناطق گرمسیری را در سر میپرورانید - نه آن امواج خاکستری بیانتهایی که این قایق نجات پرازدحام را احاطه کرده و مثل یک قبرِ حاضر و آماده، انتظار ما را میکشید.
مرا از اینکه اینقدر ناامیدت میکنم ببخش، عشقم. سه روز است که از غرق شدن کشتی گلکسی میگذرد. تا اکنون کسی به جستوجوی ما نیامده است. من سعی میکنم مثبت فکر کنم و ایمان داشته باشم که نجات نزدیک است. اما از لحاظ آب و غذا کمبود داریم. این دوروبر پر از کوسه است. من تسلیم شدن را در چشمان بسیای از دوستان در قایق میبینم. کلمات "ما دیگه میمیریم" را بارها و بارها میشنوم ..."
و ناشر محله ما همچنان در یکی دو ماه اخیر مشغول انتشار کتابهای جدید بوده ...
نویسنده: کلی ریمر
ترجمه: فرنوش جزینی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 125000 تومان 107000 تومان
تعداد صفحات: 440 صفحه
شابک: 978-600-182-705-1
داستان دختری جوان، پسری از ساکنین گتو و جنگجویی مبارز و پرستاری که هریک به شیوه خود برای نجات کودکان یهودی طی حمله نازیها و روسها به لهستان میجنگند. کتابی برگرفته از قهرمان واقعی (ایرنا سندلر) که جان هزاران کودک یهودی را طی جنگ دوم جهانی نجات بخشید ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"روح بشر، بهشدت اعجاببرانگیز است. قویترین بخش از وجود ماست که زیرِ بار انواع فشارهای گوناگون له شده، اما به ندرت درهم میشکند. در بدن نحیف و لغزشپذیر ما اسیر گشته، اما آزاد و رهاست. در یک بعدازظهر گرم و خجستهی بهاری در این افکار و اندیشهها غوطهور بودم و بههمراه برادرم در خیابان زمنهوف در گتوی ورشو به سمت یک فروشنده دورهگرد قدم میزدیم.
برادرم به لابهلای جمعیت در پیادهرو اشارهای کرد و گفت: "یکی از اون دستفروشا اون جاست." من سری جنباندم، اما پاسخی به او ندادم. داویدک، در طول روز گاهی نیاز داشت که با من حرف بزند، اما فقط همین، انتظار پاسخی از من نداشت که جای بسی خوشحالی بود، چون حتی پس از ماهها تکرار این رفتار از سوی او، من همچنان چیزی نداشتم که به او بگویم ..."
ماه گذشته بهدنبال چند عنوان داستان ایرانی جدیدالانتشار میگشتم. اول مجلات ادبی و فرهنگی را مرور کردم. شاید آنجا چشمم به بهبه و چهچهی بیافتد که توجهام را جلب کند. دنبال داستان خوشخوان میگشتم و روایت عجیبوغریب مورد نظرم نبود. خلاصه آنجا چیزی پیدا نکردم. بعد نشستم به ورق زدن کاتالوگ کتابهای چند ماه اخیر توزیعکنندگان کتاب. آنجا دو، سه عنوان نظرم را جلب کردند و فکر کردم کارم را راه میاندازند.
یکی، کتاب جدیدالانتشار کیوان ارزاقی بود. با سابقه آقای ارزاقی در جیرهکتاب و نظرهای ابراز شده از سوی مشترکینمان درباره کتابهای قبلی او، به نظرم رسید که این میتواند انتخاب مناسبی باشد.
نویسنده: کیوان ارزاقی
ناشر: ثالث
سال نشر: 1403 (چاپ 3)
قیمت: 250000 تومان
تعداد صفحات: 242 صفحه
شابک: 978-600-405-653-3
داستان با این جملات آغاز میشود:
"سیاهی غالب و آسمان تاریک است؛ تاریکِ تاریک. ماه گاهی هست و گاهی نیست. گلهگله ابرهایی در آسمان به شکل لکههایی سیاه دیده میشوند. باد که میوزد درختچههای لختوعور بالای سنگقبرها جان میگیرند و سایههایشان روی دیوار امامزاده تکان میخورد. سایهها کج و راست میشوند. گاهی همراستا با قبرها و رو به قبله، گاهی هم نافرمان و رو به شرک و پشت به خانه خدا، برای سیاهی سر تعظیم پایین میآورند.
امامزاده، وسط محوطه قبرستان است: دقیقا روبروی در ورودی قبرستان؛ قرنهاست که به شکل بنایی هشتوجهی با آجرهای قدیمی ساخته شده است و با فاصلهای مشخص، سنگقبرها دورش بدون هیچ نظم و ترتیبی رو به قبله قرار گرفتهاند. هیچکس تاریخچه دقیق امامزاده را نمیداند.
سوز سردی میآید. صدای زوزه باد و رقص سایهها، ترس بر تنم میاندازد. همهجا تاریک است. لابلای قبرها چند تیر برق دیده میشود که قبلترها هیچکدام نبودند. زور تیر برقها، با فاصله زیاد از هم و با لامپهای کمسو، به تاریکی قبرستان نمیرسد ..."
نویسنده: احمد طالبینژاد
ناشر: روزنه
سال نشر: 1399 (چاپ 1)
قیمت: 100000 تومان
تعداد صفحات: 172 صفحه
شابک: 978-622-234-238-8
داستان با این جملات آغاز میشود:
"فنجان خالی قهوه را گذاشت روی میز وسط اتاق و پشتش را چسباند به پشتی مبل و در حالیکه صورتش مثل لبو سرخ شده بود زمزمهکنان جوری که من نفهمم گفت "نه، نه. خیلی تاریکه. تا حالا اینقدر سیاهی و تاریکی ندیدهام". خواهرم با چشمان از حدقه درآمده از جاش بلند شد و رفت طرفش و شانههاش را گرفت و شروع کرد به مالیدن و رو کرد به من و گفت "یک لیوان آب بیار". آب را که خورد، یک کم حالش جا آمد. روسریش را که افتاده بود روی شانههاش، برداشت و گذاشت روی دسته مبل و به اعصابش مسلط شد. خواهرم طوری که مثلا من متوجه نشوم، روبرویش نشست و پچپچ کرد که یعنی "اینها را نگویید بچه میترسد". اما من نترسیده بودم. اتفاقا خوشم هم آمده بود. زنِ فالگیر خودش را جمعوجور کرد و عذر خواست و از جایش بلند شد و موهای کوتاه جوگندمی و آشفته را با دست مرتب کرد و رفت طرف آشپزخانه که برایمان چای بیاورد ... هیکل چاقالویش را در لباس گشادی مثل شولای کولیها پنهان کرده بود. فضای خانه پر بود از بوی شمع. هرجا نگاه میکردی، شمعی روشن بود. خواهرم گفت برای حس گرفتن این کار را میکند. حالم داشت به هم میخورد از بوی شمع ..."
تجربه خواندن کتاب "شهرهای گمشده" برایم جالب بود. برای همین هم تا فهمیدم که کتاب جدیدی از خانم مرادی آهنی منتشر شده، فورا آن را سفارش دادم. بگذریم که باز هم دیر کرده بودم و تازه در چاپ پنجم از انتشار کتاب باخبر شده بودم! کتاب از اول سال 1400 تا امروز پنجبار تجدید چاپ شده است.
کتاب که به دستم رسید اما متوجه شدم مثل "شهرهای گمشده" داستان نیست. بگذریم که در شناسنامه آن کلیدواژه "داستانهای فارسی" آورده شده که کلیدواژه استاندارد کتابخانه ملی برای مشخص کردن آثار داستانی است!
کتاب مجموعهای است از پاره نوشتارهایی اینستاگرامی. منظورم از "اینستاگرامی" این نیست که لزوما نویسنده آنها را قبلا در اینستاگرام منتشر کرده. بلکه به سبک و سیاقی اشاره دارم که نرمافزار اینستاگرام با توجه به ساختار و محدودیتهایی که برای "متن" ایجاد میکند، کاربران خود را به سمت آن سوق میدهد. فرمی که با توجه به تعداد کاربران بیشمار این نرمافزار در ایران، انگار رفتهرفته به بقیه رسانههای نوشتاری هم نشت کرده (یا میکند!)
نویسنده: آیدا مرادی آهنی
ناشر: کتاب سده
سال نشر: 1402 (چاپ 8)
قیمت: 245000 تومان
تعداد صفحات: 384 صفحه
شابک: 978-600-8968-47-4
مجموعه جستارهایی درباره سفر و معنا و مفهوم آن.
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"لحظههایی است که یک جور گمراهی شیرین سراغ ذهن آدم میآید. یاد آدمهای رفته، مکانهای تسلیبخش، ماجراهای پرشور یا ناکام، رازهای مگو، امیال نامعمولِ دلفریب، دردهای شیرین عمیق. یکدفعه خیال میکنی جواب سوالی را گرفتهای که مدتهاست با تو بوده. این همان گمراهی شیرین است. بعضیها اسمش را گذاشتهاند "شفافیت"، یا حتی "تجلی"، اما پیچیدهتر از اینهاست. آدم فکر میکند به جواب رسیده، به یک کشف متعالی دربارهی خودش، خلقوخویش یا حتی دیگران؛ ولی هر چه جلوتر میرود، اگر برود، جوابها از ریخت میافتند، منحرفتر و گمراهتر میشوند اما به جوابهای دیگری میرسند، جوابهایی چهبسا دردناکتر اما شوقانگیزتر. آنوقت آدم فقط در مخدر این گمراهیهای شیرین خودش را بیحس میکند. و من همین وضعیت را داشتم، وقتی قطرههای باران کند و دلگیر از لبهی چترهایمان سر میخورد. چهلمین روز مرگ پدربزرگم بود. آن لحظهها هنوز نمیدانستم که تا سالها بعد نمیتوانم با این مرگ کنار بیایم، هرچند در دوستانهترین، مهربانانهترین و دلسوزانهترین حالت ممکن، و وقت خواب، سراغ پدربزرگم آمده بود؛ اما در آن لحظههای ملول از سوگ به او فکر نمیکردم، به مرگش هم، به حسرت بعد از مرگش هم ..."
از مجموعه سفرنامههای مصور دولیل قبلا دو عنوان را حضورتان معرفی کرده بودم. ماه گذشته به مناسبتی یک نسخه از "سرزمین مقدس" را خریدم. بالطبع کتاب که دستم رسید مناسب دیدم که مشخصات این یکی را هم به مجموعه کتابهایمان اضافه کنم.
کتاب که به دستم رسید اما متوجه شدم مثل "شهرهای گمشده" داستان نیست. بگذریم که در شناسنامه آن کلیدواژه "داستانهای فارسی" آورده شده که کلیدواژه استاندارد کتابخانه ملی برای مشخص کردن آثار داستانی است!
نویسنده: گی دولیل
ترجمه: عاطفه احمدی
ناشر: اطراف
سال نشر: 1402 (چاپ 5)
قیمت: 279000 تومان
تعداد صفحات: 348 صفحه
شابک: 978-622-6194-36-5
گی دولیل، کارتونیست مشهور کانادایی، یک سال همراه همسر و فرزندانش در فلسطین زندگی کرده و دیدهها و شنیدههایش در این مدت را به تصویر کشیده است. دولیل در این کتاب مثل سفرنامههای دیگرش، در پی ارائهی تفسیر و توضیحی جامع دربارهی شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور میزبانش نیست. روایت مصور او فقط گزارشی دقیق و پرجزئیات از مشاهدات شخصی دربارهی زندگی روزمره درون جامعهی ملتهب فلسطین است که رسانهها معمولا به آن نمیپردازند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
نویسنده: فرانک دیکوتر
ترجمه: مسعود یوسفحصیرچین
ناشر: گمان
سال نشر: 1401 (چاپ 3)
قیمت: 130000 تومان
تعداد صفحات: 318 صفحه
شابک: 978-600-7289-68-6
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
در طول قرن بیستم، صدها میلیون نفر برای دیکتاتورهایشان هورا کشیدند، حتی آنهنگام که در مسیر بردگی گام میگذاشتند. دیکتاتورها اغلب با تصفیههای خونین و فریب و تقلب و تفرقهاندازی قدرت را تصرف کردند، اما در بلندمدت کیش شخصیت کارآمدترین شیوه است. دیکتاتورهایی که دوام آوردند معمولا بر دو ابزار قدرت تکیه کردند: کیش شخصیت و وحشت ... هر دیکتاتور باید در دل مردمش ترس بکارد، اما اگر تواند آنان را وادارد که ستایشش کنند احتمالا مدت بیشتری دوام خواهد آورد. این کتاب میخواهد کیش شخصیت را در جای اصلیِ خودش قرار دهد: در قلب استبداد. در دیکتاتوریها وفاداری به یک فرد مهمترین چیز بود، حتی مهمتر از وفاداری به یک دین ... دیکتاتورها به مردمشان دروغ میگفتند، اما آنها به خودشان هم دروغ میگفتند. آنان مدام یا گرفتار تکبر بودند یا پارانویا، و در نتیجه به تنهایی تصمیماتی میگرفتند که پیامدهای مخربی داشت و جان میلیونها آدم را گرفت ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
هر فصل از کتاب به یکی از دیکتاتورهای قرن بیستم اختصاص داده شده. فصل اول با "موسولینی" آغاز میشود و فصلهای بعد با "هیتلر"، "استالین"، "مائو" و ... ادامه مییابد.
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"منطقه اییوآر (EUR)، در انتهای مرکز تاریخیِ شهر رم، یکی از سادهترین مناطق این شهر است. خیابانهایش صاف و عریض است و بناهای باشکوهی دارد با نماهایی پوشیده از مرمرِ تراورتنِ سفیدِ براق - همان مصالحی که برای ساخت کولوسئوم به کار رفته بود. اییوآر مخفف نمایشگاه جهانیِ رم است، نمایشگاه جهانیِ بزرگی که بنیتو موسولینی آن را برای گرامیداشت بیستمین سالگردِ "رژهی رم" در سال 1942 طراحی کرد. به گفتهی مارسلو پیاسنتینی، معمار ارشدِ اییوآر، قرار بود این پروژه تمدن لایزال تازهای را به نمایش بگذارد؛ تمدن فاشیستی. جنگ جهانیِ دوم در کار نمایشگاه خلل وارد کرد و هیچگاه این پروژه به اتمام نرسید، اما بسیاری از ساختمانهایش در دههی 1950 تکمیل شد. یکی از برجستهترین سازههای اییوآر بنایی است که، مانند معبدهای باستانی رومی، روی یک سکوی مرتفع ساخته شده و دورتادورش پوشیده از کاجهای چتریِ باشکوه است. این بنا محل بایگانیِ اسناد دولتی است ..."
زمستان امسال کتابهای مجموعه "نسل امینالضرب" که مدتی بود چاپشان تمام شده بود، مجددا تجدید چاپ شدند و به بازار آمدند. به همراه چند مجلد جدید از این مجموعه. فعلا دفتر دهم آن را خریدم. بابت اسمهای آشنایی که این مجلد به آنها پرداخته بود. تا بعد ببینم کی دوباره بودجهام کفاف میدهد که دیگر دفترهای جدید مجموعه را ابتیاع کنم.
نویسنده: نرگس فتحی، نیلوفر نیکبنیاد
ناشر: امینالضرب
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 40000 تومان
تعداد صفحات: 148 صفحه
شابک: 978-622-7134-18-6
کتاب بعدی وقتی به دستم رسید همه صفحات آن را ورق زدم تا ببینم معروفترین و آشناترین چهرهای که نظراتش در کتاب آمده، چه کسی است؟ باید اعتراف کنم که هیچیک از خانمهای نظردهنده را نمیشناختم. اغلبشان در زمینه مد و طراحی داخلی فعال هستند و ... آیا مشهور نبودنشان نکته تعیینکنندهای است؟ شاید باشد!
اینکه نظرات این تعداد زنِ اهل کسبوکار، از میان قشری که خیلی رسانهای و پرسروصدا نیستند و احتمالا سرشان به کار خودشان است یکجا جمعآوری شده باشد و فرصتی پیش بیاید که با خواندن آن بتوان الگوهای مشخصی را که زنان کارآفرین از آن پیروی میکنند یا مشکلات مشترکی را که بر سر راه خود اغلب با آن روبرو میشوند، تشخیص داد، میتواند نکتهی مهمی باشد. بگذریم که عرصه کار همه پاسخدهندگان ینگه دنیاست و بنابراین شاید مقادیری برای ما ساکنان اینور دنیا "علمی-تخیلی" و غیرملموس بنظر آید.
نویسنده: گریس بانی
ترجمه: الهه علوی
ناشر: کولهپشتی
سال نشر: 1402 (چاپ 17)
قیمت: 319000 تومان
تعداد صفحات: 383 صفحه
شابک: 978-600-461-164-0
در این کتاب بیش از صد زن تاثیرگذار شرح میدهند که چگونه چنین روحیه خلاقی یافتند، بر دشواریها غلبه کردند و به جنبش جهانی کارآفرینی پیوستند و آن را توسعه دادند.
مشارکتکنندگان در کتاب به این پرسشها پاسخ دادهاند: وقتی بچه بودی دوست داشتی چهکاره شوی؟ بهترین توصیه کاری که موقع شروع کارت شنیدی چه بود؟ چهچیزی را در فضای کاریات خیلی دوست داری؟ بزرگترین چیزی که موقع شروع یا انجام کارت ممکن است از دستت برود چیست؟ از نظر تو موفقیت یعنی چه؟ بزرگترین درسی که در کارت یاد گرفتی چه بوده است؟ وقتهایی که دچار تردید میشوی یا به مشکل برمیخوری چگونه خودت را از آن بیرون میکشی؟ چه جملهای شنیدهای که به تو انگیزه داده خودت باشی و کاری را که دوست داری انجام بدهی؟ در چه برههای از زندگی بودی که اولین بار به رشته کاریات پی بردی؟ چگونه جذبش شدی؟ در دنیا چهچیزی باید بیشتر باشد؟ چهچیزی کمتر؟ به کدامیک از خصوصیاتی که داری بیشتر افتخار میکنی؟ وقتی به الهام احتیاج داری و خلاقیتت کور شده است چه کاری انجام میدهی؟ وقتی بعد از یک روز کاری خستهکننده به خانه برمیگردی، از چهچیزی بیشتر لذت میبری؟ ...
و بالاخره میرسیم به "آیین دوستیابی". کتابی که چاپ اول آن بیش از 80 سال پیش منتشر شده و ... یعنی این آیین از آن زمان تاکنون تغییری نکرده؟
کتاب را آقایی میانسال به جیرهکتاب سفارش دادند تا برایشان ارسال شود. کتاب را که تهیه کردم، خانم جوانی که چند ماهی نزد ما به کارآموزی مشغول بود آن را در بندوبساط جیرهکتاب دید و خواهش کرد نسخهای از آن برای او هم تهیه کنم. انگار موضوع پیر و جوان ندارد و آن آیین هم در طول زمان تغییر چندانی نکرده است!
نویسنده: دیل کارنگی
ترجمه: فرشته پرنیان خوی
ناشر: هورمزد
سال نشر: 1402 (چاپ 11)
قیمت: 189000 تومان
تعداد صفحات: 353 صفحه
شابک: 978-600-5361-08-7
... این کتاب به شما نشان میدهد که چگونه اعتماد به نفس، قدرت نفوذ و تاثیرگذاریتان را بر دیگران بالا برده و دیگران را وادار کنید با شما به تعامل بپردازند.
با مطالعه کتاب حاضر پی خواهید برد که راز بزرگ ارتباط با دیگران چیست، چگونه میتوان فردی خوشمشرب بود و توجه دیگران را به خود جلب کرد. همچنین میآموزید چگونه انتقاد کنید تا مورد تنفر طرف مقابلتان قرار نگیرید و در نهایت روشهایی برای اینکه مردم شما را دوست داشته باشند و دوستان خوبی بیابید، در اختیار شما قرار میگیرد.
نویسنده در این کتاب قوانینی را به شما معرفی میکند که با وجود گذشت سالهای زیادی که از انتشار اولین چاپ کتاب میگذرد، همچنان کاربرد دارند و با بهکارگیری آنها میتوانید در زندگی شخصی و روابط اجتماعیتان تغییرات مثبتی ایجاد کنید. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"در تاریخ 7 می 1931، شورانگیزترین تعقیب و گریز تاریخ شهر نیویورک به نقطه اوج خود رسید. بعد از هفتهها جستوجو، کرولی، مرد دو هفتتیره، قاتلی مسلح که نه سیگار میکشید و نه مشروب میخورد، در آپارتمان نامزد خود در خیابان وستاند گیر افتاده بود. صدوپنجاه پلیس و کارآگاه، مخفیگاه او را در طبقه بالای عمارتش محاصره کردند. آنها تمام حفرههای روی بام را وارسی و سعی کردند کرولی (کسی که یک پلیس را به قتل رسانده بود) را با گاز اشکآور بیرون بیاورند. سپس اسلحههای خود را روی ساختمانهای اطراف مستقر کردند و بیشتر از یک ساعت یکی از مناطق مسکونی کوچک نیویورک از پژواک صدای اسلحهها پر شد. کرولی پشت یک صندلی پر از خردهریز پناه گرفته بود و بیوقفه بهسمت پلیسها شلیک میکرد. دههزار نفر با هیجان شاهد درگیری بودند. تا حالا چنین چیزی در پیادهروهای نیویورک مشاهده نشده بود ..."
مشاهده و انتخاب کتابهای فهرست در بخش مشترکین