چند هفتهای است که نشستهام و دارم یکی بعد از دیگری کتابهای انتشارات پرتقال را میخوانم! خودمانیم، سر سیاه زمستان اسم این ناشر تازهتاسیس در ترغیبم به خواندن کتابها خیلی موثر بوده. پیش خودم فکر میکنم اگر به جای پرتقال اسمشان را گذاشته بودند لیموترش یا هندوانه احتمالا کار و زندگیام را اینهمه مدت برای خواندن کتابها ول نمیکردم. نه اینکه از هندوانه یا لیموترش (یا دیگر میوهها) بدم بیاد، نه! هرکدام برای خودشان جایگاه و مقام و مرتبه خاصی دارند و ما هم مخلص همگی هستیم. اما "پرتقال" به نظرم برای اینکه اسمش به کتاب ربط داشته باشد، نامگذاری مناسب و هیجانانگیزی است و ... خب جایزهاش هم اینکه این انتخاب اسم حداقل من یکی را وادار کرده تا تند و تند و پشت هم کتابهایشان را بخوانم.
از میان 11 عنوان کتابی که فعلا اینجا معرفی کردهام، پنج تای اول را تاکنون خواندهام و حالا هم مشغول خواندن "شاید عروس دریایی" هستم.
پنج کتابی را که خواندهام به ترتیب میزانی که دوستشان داشتم، ردیف کردهام. اولین کتاب را از همه بیشتر دوست داشتم و بقیه به ترتیب. البته کتابها همه خوب بودند اما خب هر داستانی نزد هر خوانندهای یک اندازه قدر و ارزش بدست میآورد. مثلا دوست نوجوانی در تعریف از "پاستیلهای بنفش" برایمان نوشته بود: "جزو قشنگترین کتابهایی بود که خوندم. بعضی وقتها منو خوشحال میکرد بعضی وقتها اشکمو در میاورد. هرکی نخونه ضرر کرده." ولی خب من توی این پنج کتاب فعلا "جنگی که نجاتم داد" را بیشتر از همه دوست داشتهام.
نمیدانم فرصت میکنم بقیه کتابها را هم بخوانم یا نه. دوست دارم "سرافینا و شنل سیاه" و "من جوکم" را هم حتما بخوانم. "یک پیادهروی طولانی تا آب" هم حجم زیادی ندارد و باید بشود زود تمامش کرد. با این حال کتابهای دیگری هم همینطور توی صف خواندن هستند و اینکه بابت یک اسم ناقابل "پرتقال" اینهمه وقت بگذاری و بقیه کتابهایی را که نام و نشان پرتقال برخودشان ندارند فراموش کنی، شاید چندان منصفانه نباشد.
چند وقت پیش دوستی گله کرده بود که خیلی وقت است در بخش نوجوانان کتابی معرفی نکردهام و مطلبی نگذاشتهام. انتقاد بجایی بود. بنابراین احتمالا در هفتههای آتی "آدم بزرگها" باید کمی تحمل کنند تا مقداری کتاب نوجوان (و صد البته کودک) در جیرهکتاب معرفی شود. فعلا این فهرست پرتقالیاش را داشته باشید تا برسیم به بقیه:
(سه سال و اندی بعد، خرداد 1399: جیرهکتاب همچنان به خریدن و خواندن کتابهای انتشارات پرتقال ادامه داده است. بنابراین هم تعداد کتابهای فهرست افزایش پیدا کرده و هم تعداد کتابهای محبوبم در میان کتابهای این فهرست. خواستم بگم که فکر نکنید این مطلب خیلی قدیمی شده!!!)
نویسنده: متیو لندیس
ترجمه: بهاره صادقی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1401 (چاپ 2)
قیمت: 83000 تومان
تعداد صفحات: 270 صفحه
شابک: 978-600-462-767-2
الیور که همهچیز را دربارهی جنگ داخلی آمریکا میداند، برای پروژهی درس تاریخ با الا همگروه میشود. از نظر الیور، همگروهیاش دختری وظیفهنشناس و خیالباف است. علاوه بر این دردسر، الیور باید دربارهی سربازی تحقیق کند که در هیچ جنگی شرکت نکرده و بر اثر بیماری مرده است. او مطمئن است که پروژهاش نابود میشود. اما الا با آنچه الیور انتظار دارد خیلی فرق دارد. با کمک کوین که مشاور نویسندگی آنهاست، اوضاع این تیم سهنفره روبهراه میشود.
اما بعد الیور به رازی پی میبرد. او میتواند پرده از یک معما بردارد. اما آیا ارزش دارد که در ازای افشای حقیقت، دوستان تازهاش را از دست بدهد؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"الیور میدانست سامانتا قضیه را نمیداند.
اما باز هم از او پرسید.
سامانتا با یک حرکت موهای سیاهش را عقب زد و فهرست تکلیفهای خانه را که در اسلاید پاورپوینت آقای کارو نوشته شده بود، یادداشت کرد. الیور قبلا این کار را کرده بود. زودتر از بقیه سر کلاس مطالعات اجتماعی حاضر میشد و قبل از اینکه آقای کارو به سراغ موسیقی خوشامدگویی برود، فهرست تکالیفش را مینوشت.
سامانتا گفت: "نه نمیدونستم."
"گرنت یه دانشجوی معمولی بود؛ اما در اسبسواری مهارت خیلیخیلی زیادی داشت. لی رتبهی دوم رو توی کل کلاسش آورد."
"این رو هم نمیدونستم."
"هر دوشون هم توی جنگ مکزیک و آمریکا شرکت کردن."
"واقعا؟"
"آره، واقعا. فکرش رو بکن. دو نفر که به یه دانشکدهی افسری میرفتن و با یه دشمن میجنگیدن، توی جنگ داخلی علیه هم جنگیدن! چقدر باحاله! مگه نه؟"
"آهان!"
سامانتا چرخید تا با دختری حرف بزند که پشت میز کنابری نشسته بود.
برای الیور که مهم نبود. همه نمیدانستند جنگ داخلی چقدر مهم بوده است. ایرادی هم نداشت.. اتفاقهای مهم باید در همهی دورانها بازگو میشدند و الیور هم بیخیال گفتنشان نمیشد ..."
نویسنده: نیل شوسترمن
ترجمه: پگاه خدادادی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 3)
قیمت: 320000 تومان
تعداد صفحات: 326 صفحه
شابک: 978-622-274-239-3
نیک و الی از تصادف ماشینهایشان جان سالم به در نبردهاند و حالا در برزخی بین مرگ و زندگی در سرزمین گمشدگان گیر افتادهاند؛ سرزمینی که هم جادویی است و هم خطرناک و ارواح گمشده دستهدسته در آن پرسه میزنند. هرکس مدت زیادی در این سرزمین بیحرکت در یک جا بماند، به قعر زمین فرو میرود.
آنها باید راهی برای بازگشت به خانه بیایبند؛ اما هرچه بیشتر بمانند، بیشتر گذشتهشان را فراموش میکنند. اگر همهی خاطرات آنها از خانه محو شود، ممکن است هیچوقت راه گریزی از این دنیای عجیب و پرخطر پیدا نکنند ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"در چشمبرهمزدنی، در جادهای که از بالای جنگل مرده میگذشت، در روزی عادی مثل بقیهی روزها، یک تویوتای سفید و یک مرسدس بنز مشکی تصادف کردند و به تودهای خاکستری تبدیل شدند.
روی صندلی جلوی تویوتا، الکساندرا نشسته بود. دوستانش او را الی صدا میکردند.
الی داشت با پدرش سر اینکه صدای موزیک رادیو چقدر بلند باشد بحث میکرد. چند لحظهی پیش کمربند ایمنیاش را باز کرده بود تا بلوزش را مرتب کند.
داخل مرسدس بنز، نیک وسط صندلی عقب نشسته بود. او برای شرکت در مراسم عروسی پسرعمویش لباس رسمی پوشیده بود و داشت سعی میکرد شکلاتی را که تقریبا تمام روز توی جیبش مانده بود، بخورد. خواهر و برادرش که دو طرف او نشسته بودند، بهعمد به آرنجهای او تنه میزدند و با این کار باعث میشدند نیک شکلات نیمهآبشده را به صورتش بمالد. اتومبیل بنز چهارنفره بود و نیک که وسط صندلی عقف نشسته بود کمربند نداشت ..."
نویسنده: کریستوفر پل کرتیس
ترجمه: زانیار ابراهیمی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1401 (چاپ 2)
قیمت: 69000 تومان
تعداد صفحات: 204 صفحه
شابک: 978-600-462-896-9
داستان از زبان کنی واتسون، پسر ده ساله یک خانواده طبقه متوسط آفریقایی-آمریکایی روایت میشود. خانواده واتسون در اوایل دهه 1960 میلادی در ایالت میشیگان زندگی میکنند. کنی در ابتدای داستان درباره تلاشش برای پیدا کردن دوست در شهر محل زندگیاش برایمان تعریف میکند. وقتی قرار میشود برادر بزرگتر کنی نزد مادربزرگش برود و پیش او زندگی کند، همه خانواده دست به سفری به ایالت آلاباما میزنند تا بایرون را نزد مادربزرگ ببرند. در این سفر آنها به قلب ایالتهای جنوبی آمریکا میروند و زمانی به آلاباما میرسند که یکی از مهمترین اتفاقات در تاریخ معاصر آمریکا در حال رخ دادن است.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"یکی از آن شنبههای سرد استخوانسوز بود. یکی از آن روزهایی که وقتی نفست را بیرون میدادی، یخ میبست، و مثل یک قلنبهی دود توی هوا آویزان میماند. همینطور که راه میرفتی عین قطاری بودی که دودهای سفید تپلمپل و پفپفی بیرون میداد.
آنقدر سرد بود که اگر عقلت را از دست میدادی و از خانه بیرون میرفتی، بیاختیار هزار دفعه پلک میزدی، شاید به این خاطر که آب چشمهایت یخ نبندد. آنقدر سرد بود که اگر تف میکردی، آب دهانت کش میآمد و قبل از اینکه برسد زمین، یخ میزد. هوای بیرون، بینهایت درجه زیر صفر بود.
حتی داخل خانهمان هم سرد بود. پلیور و کلاه و شال و سه جفت جوراب پوشیده بودیم و باز سردمان بود. پیچ بخاری را تا ته چرخانده بودیم و با آن ترقتروقی که شعلهها راه انداخته بودند فکر میکردیم الان است بخاری منفجر شود، ولی باز هم انگار ننهسرما آمده بود و توی خانهدی ما بست نشسته بود ..."
نویسنده: چارلی مکسی
ترجمه: احسان کریمویسی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 7)
قیمت: 165000 تومان
تعداد صفحات: 136 صفحه
شابک: 978-600-462-820-4
داستان مصور یک پسر کنجکاو، یک موش کور حریص، یک روباه محتاط و یک اسب دانا که با هم همراه شدهاند و در حین این همراهی گاهی در وضعیتهایی دشوار قرار میگیرند و در این موقعیتها بزرگترین ترسها و بزرگترین کشفیات خود را در مورد آسیبپذیری، مهربانی، امید، دوستی و عشق با همدیگر به اشتراک میگذارند. ماجراهای مشترک و گفتگوهای مهم بین این چهار دوست پر از درسهای زندگی است که با خوانندگان در هر سنی ارتباط برقرار کرده است. (برگرفته از توضیحات کتاب در وب سایت آمازون)
نویسنده: مایک وینچل
ترجمه: آزاده حسنی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 3)
قیمت: 230000 تومان
تعداد صفحات: 235 صفحه
شابک: 978-622-274-053-5
در عصر طلایی نبردی سرنوشتساز در جریان بود و ادیسون با سیستم جریان مستقیم الکتریستهاش که بهخوبی در جامعه جا افتاده بود، رودروی نیکولا تسلا و جورج وستینگهاوس قرار گرفته بود که سیستم جریان متناوب نوآورانهاشان هنوز در مرحلهی آزمایش قرار داشت. شرایط به شدت مخاطرهآمیز بود، چون هر دو طرف این رقابت میدانستند برنده با سیستم خودش، برق مورد نیاز را برای بهکار انداختن اختراعهای جدید تامین میکند و از آنجایی که همهچیز با برق سروکار داشت، برنده عملا بر دنیا حکم میراند.
این کتاب داستان سه مرد مشهور عصر طلایی را روایت میکند: توماس ادیسون، نیکولا تسلا و جورج وستینگهاوس. اینکه چه کسانی بودند، برای پیشرفت جامعه چه کردند، برای پرورش و پیشرفت نوآوریهایشان چقدر کوشیدند و نهایتا برای پیشی گرفتن در این مسابقه و برنده شدن در این نبرد چه کارهایی انجام دادند. (برگفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
نویسنده: دبرا هلیگمن
ترجمه: راضیه خشنود
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 2)
قیمت: 279000 تومان
تعداد صفحات: 298 صفحه
شابک: 978-600-462-954-6
در بمباران بیوقفهی ارتش آلمان و خشونت روزافزون جنگ جهانی دوم، هزاران خانواده انگلیسی تصمیم گرفتند به کمک یک طرح دولتی فرزندانشان را به جایی امن در کشورهای دیگر بفرستند. در سپتامبر 1940، کشتی مسافربری بنارسسیتی با صد کودک رهسپار کانادا شد. پس از آنکه کشتیهای جنگی اسکورت از بنارسسیتی جدا شدند، یک زیردریایی آلمانی به کشتی حامل کودکان حمله کرد. این کتاب داستان کودکانی است که در این تراژدی بدل به قهرمان شدند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"17 سپتامبر 1940، شبهنگام
در میانهی اقیانوس اطلس، زیردریایی آلمانی یک کشتی مسافربری را در دیدرس خود دارد. فرماندهی یوبوت و خدمهاش کل روز در تعقیب این کشتی بودهاند. آنها منتظر فرصت مناسباند.
دویست مسافر کشتی روحشان هم خبر ندارد که زیردریایی زیر آب کمین کرده و آمادهی حمله به آنهاست. از این دویست مسافر، صد نفرشان کودکاند که بیشترشان با لباسخواب در تختشان خوابیدهاند.
چند دقیقه قبل از ساعت ده شب، فرماندهی یوبوت 48 دستور میدهد: اژدرها، شلیک ...
هشت روز قبل
در لندن آژیر حملهی هوایی به صدا درمیآید. یکی دیگر از شبهای بمباران است. گاسی گریموندِ سیزدهساله و خانوادهاش دواندوان به پناهگاهشان در زیرزمین خانه میروند. هنگامی که بمبها در آسمان شب منفجر شدند و بر سر شهر فرود آمدند، گاسی همراه پدر و مادر و نه خواهر و برادرش، ترسان و لرزان دور هم کز کردند. غوغای جنگ حتی از زیرزمین هم شنیده میشد: زوزهی زنگ خطر، انفجار بمبها، بعد صدای هولناک فروریختن، سوت و جیغوفریاد در شهر. زمین هم لرزید. این بار خطر از سر خانوادهی گریموند گذشت، اما جنگ از هر طرف محاصرهشان کرده بود ..."
نویسنده: مارک والدن
ترجمه: مهسا ملکمرزبان
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 2)
قیمت: 139000 تومان
تعداد صفحات: 231 صفحه
شابک: 978-622-274-154-9
اوتو ملپنس سیزده ساله، برای حضور در مدرسهی عالی شرارت انتخاب شده؛ مدرسهآی فوق سری برای شرورها. اما تا وقتی دوران کارآموزیاش تمام نشده، حق ندارد از آنجا برود. تنها یک راه پیش رویش است که تا پیش از این هیچکس موفق به انجامش نشده: فرار. اما چطور؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"اوتو با تکانی بیدار شد. انگار کل دنیا داشت از زیر به او ضربه میزد. چشمهایش را باز کرد و با اخم به نور نابهنگام نگاهی انداخت. از اینکه اقیانوس در چند متری زیرپایش بود تعجب کرد. کمی طول کشید تا بفهمد از پنجرهی کناری یکجور هواپیما-هلیکوپتر دارد نگاه میکند؛ این را از صدای گرومبگرومب خفه، اما بیوقفهی پرههایی که از بالای سرش میآمد حدس زد.
زیر لب گفت: "من کجام؟" و به گسترهی وسیع آبهای آزاد زل زد.
"سوال خوبیه." این صدای متین اوتو را به خودش آورد. چرخید و چهرهی پسر آسیایی قدبلندی را دید که ساکت روی صندلی کناریاش نشسته بود.
"امیدوارم زودتر جوابش را پیدا کنیم." نگاه آرامشبخشی به اوتو انداخت. "شاید تو بتونی وضعیت فعلی ما رو مشخصتر کنی."
صدایش هیچ حس خاصی نداشت، فقط کمی کنجکاوی، همین ..."
نویسنده: کارینا یان گلازر
ترجمه: مریم رئیسی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 8)
قیمت: 229000 تومان
تعداد صفحات: 231 صفحه
شابک: 978-600-462-382-7
فقط پنج روز تا کریسمس مانده و بچههای خانوادهی وندربیکر باید به فکر شیرینیها و هدیههای کریسمس باشند؛ اما وقتی صاحبخانهی بیرحمشان به طور اسرارآمیزی از تمدید قراردادشان امتناع میکند، پنج فرزند خانواده باید به فکر یافتن راهی باشند تا قبل از شروع سال نو، نظر او را عوض کنند. کافی است به او نشان دهند که آنها چهقدر فوقالعادهاند، درست است؟ اما هر نقشهای که با خوشبینی میکشند، خندهدار و افتضاح از آب درمیآید و شیطنتهایشان بیشتر کفر صاحبخانه را درمیآورد. حالا دیگر وندربیکرها به یک معجزهی کریسمسی احتیاج دارند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"توی محلهای آرام با ساختمانهای شبیه هم در خیابان 141، داخل آپارتمانی با سنگهای قرمز تیره، خانوادهی وندربیکر برای جلسهای خانوادگی در اتاق نشیمن دور هم جمع شدند. حیوانهای خانگیشان، گربهای به نام فرنتس، یک طوطی به نام جورج واشنگتن و خرگوشی به نام پاگانینی روی فرش اتاق نشیمن که نور باریکی از آفتاب بعدازظهر رویش میتابید، دراز کشیده و مشغول چرت عصرگاهی بودند. لولههای آب داخل دیوارها هم با صدای خوشایندی آنها را همراهی میکردند.
"ترجیح میدین اول خبر خوب رو بشنوین یا خبر بد؟"
پنج فرزند خانوادهی وندربیکر به پدر و مادرشان نگاه کردند.
ایسا و لینی گفتند: "خبر خوب."
جسی، اولیور و هایاسینث گفتند: "خبر بد." ..."
نویسنده: لارن ولک
ترجمه: شبنم حاتمی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 18)
قیمت: 260000 تومان
تعداد صفحات: 291 صفحه
شابک: 978-600-462-187-8
کروی دوازدهساله تمام زندگیاش را در تکهجزیرهای کوچک و جدامانده از بقیهی جزیرههای سرد و زیبای الیزابتی در ایالت ماساچوست گذرانده است. وقتی فقط چند ساعت از تولدش گذشته بود، سوار بر قایقی کوچک در دریای بیکران رها شد. تنها دوستان و همصحبتانش یعنی اش، مردی که او را از دریا گرفته و بزرگ کرده و خانم مگی، همسایهی تندخو و در عین حال مهربانش در آن سوی آبراه هستند.
کرو همیشه نسبت به دنیای اطرافش کنجکاو بوده است. اما یک شب با دیدن آتشی مرموز و عجیب در آن سوی آب، پرسشهایی دربارهی گذشته توی قلبش شکل میگیرد. خیلی زود زنجیرهای از حوادث پشت سر هم رخ میدهند که کرو را در مسیر کشف حقیقت و البته خطر به پیش میرانند ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"من کرو هستم. وقتی نوزاد بودم، مرا توی قایقی قدیمی راهی دریا کردند و دریا مرا مثل دانهای سوار بر امواج به جزیرهای کوچک رساند. اُش کسی بود که مرا پیدا کرد و به خانهاش برد. کسی که یادم داد چطور در آن جزیرهی کوچک ریشه بدوانم و چطور در شرایط آفتابی و بارانی، خوب رشد کنم و معنای حقیقی شکوفا شدن را بفهمم.
جزیرهای که ما در آن همدیگر را پیدا کردیم کوچک ولی ثابت و پابرجا بود. چون به ستون صخرهای سیاهرنگ و بزرگی متصل شده بود که محافظ و جانپناه کلبهی ما بود. کلبهی متزلزل ما از تکههای بهجامانده از کشتیهای غرقشده روی بستری از خاک و لجن ساخته شده بود. باغچهای کوچک و قایقی بادبادنی کنار کلبه قرار داشت. قایق تنها وسیلهای بود که ما را به جاهایی که پاهایمان قادر به رفتن نبود میبرد. تمام داشتههایمان همینها بود و ما حس میکردیم که در این دنیا به هیچچیز دیگری نیاز نداریم؛ حداقل آن اوایل اینطور بود ..."
نویسنده: گلوریا ولان
ترجمه: سیده فاطمه وزیری فرد
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 4)
قیمت: 199000 تومان
تعداد صفحات: 179 صفحه
شابک: 978-600-462-959-1
آفریقا تنها خانهای است که ریچل شریدان در تمام عمرش میشناخت. پدر و مادر مبلغش به علت آنفولانزا میمیرند و او در مقابل همسایههای بدجنسشان به طعمهای بیپناه و آسیبپذیر میماند. ریچل بین دروغ و حرص محاصره و گرفتار نقشهای مجرمانه میشود. او را به انگلستان میفرستند و در آنجا مجبور میشود با فریب زندگی کند. باید مثل شیر صبور و قوی باشد و منتظر فرصتی بماند که بتواند خودش سرنوشتش را به دست بگیرد و دوباره راهی برای برگشتن به خانه پیدا کند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"حسابی غافلگیرمان کرد؛ مثل کفتارهایی که شب صدایشان را از پنجرهی اتاقم شنیدم و کانورو گفت بوی مرگ آنها را به سمت ما کشانده. سال 1919 بود. چون جنگ جهانی اول تمام شده بود، فکر میکردیم دیگر از مرگومیر خبری نیست. اما اینطور نبود. آنفولانزا با بیرحمی دور دنیا میگشت و قربانی میگرفت. نیممیلیون نفر در آمریکا کشته شدند؛ در هند میلیونها میلیون نفر. در مناطق تحت تسلط بریتانیا در شرق آفریقا، یعنی همان جایی که من در آن زندگی میکردم، آنفولانزا در بندر مومباسا گسترش یافت و پانصد کیلومتر تا شهر نایروبی پیش رفت و از آنجا هم به باغها و کشتزارها خزید و خودش را به شامباهای قبایل کیکویو و ماسای رساند. دست آخر از توماینی سر درآورد؛ همان بیمارستان مربوط به انجمن مبلغان مذهبی که پدرم در آنجا پزشک بود و مادرم معلم. آنفولانزا پدر و مادرم را هم کشت ..."
نویسنده: جانی مارکس
ترجمه: مریم حیدریان
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 4)
قیمت: 259000 تومان
تعداد صفحات: 244 صفحه
شابک: 978-600-462-970-6
زویی در روز تولد دوازدهسالگیاش نامهای از طرف مارکوس، پدر واقعیاش، دریافت میکند. مارکوس از زمان تولد زویی توی زندان بوده و مادر و ناپدری زویی هم بهش اجازه نمیدهند با او در ارتباط باشد. زویی که کنجکاو شده با مارکوس حرف بزند، برایش نامه مینویسد و ...
از طرفی ترور، صمیمیترین دوست زویی، پشت سرش بدگویی کرده. زویی از این موضوع خیلی ناراحت است و حالا با هم قهر کردهاند ...
زویی چگونه میتواند به پدرش کمک کند و او را از زندان نجات بدهد؟ دوستیاش با ترور چه میشود؟ آیا میتواند او را ببخشد و دوستیشان را از سر بگیرند؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"روزی که دوازدهساله شدم، مطمئن بودم بهترین تولد عمرم را تجربه خواهم کرد، تا اینکه آن نامه به دستم رسید.
جشن تولد رویاییام را توی قنادی آری برگزار کرده بودم. دوست مامان، آریانا، توی بیکنهیل قنادی داشت. آنجا محلهی مورد علاقهی من در تمام بوستون بود. ساختمانهای آجری بامزه، خانههای شهری و خیابانهای سنگفرششده. همینطور سوپرمارکتی که سبدهایی پر از میوههای تازه را برای فروش بیرون گذاشته بود. شکلاتفروشی، کافیشاپ و یکعالمه رستوران شیک. بعد قنادی آری بود با آن سایهبان آبی روشن زیبا و تابلوی چوبی روی سردر که اسم مغازه را با رنگ سفیدی روی آن نوشته بودند. پشت ویترین مغازه همیشه پر بود از کاپکیکهایی که کنار گلهای تازه، چیده شده بودند. میشد قبل از ورود بوی شکر را استشمام کرد ..."<.p>
نویسنده: رنه واتسون
ترجمه: شروین جوانبخت
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 5)
قیمت: 230000 تومان
تعداد صفحات: 262 صفحه
شابک: 978-600-462-908-9
جید معتقد است که اگر بخواهد در زندگی به موفقیتی دست پیدا کند، باید یکجوری از محله فقیرنشینی که در آن بهدنیا آمده، خارج بشود. مادرش به او توصیه میکند که از هر فرصتی که زندگی در اختیارش قرار میدهد، استفاده کند. جید هم همینکار را میکند: او هر روز صبح سوار اتوبوس میشود، محله و دوستانش را پشت سر میگذارد و به مدرسهای خصوصی و اسمورسمدار میرود که همه اونجا او را به عنوان یک وصلهناجور به حساب میآورند، اما در عوض تا دلش بخواهد فرصت و موقعیت آنجا در اختیارش قرار دارد.
اما جید از بعضی از این فرصتها خوشش نمیآید و به این نتیجه میرسد که شاید لازم است خودش فرصتهای زندگی خودش را بسازد ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"وقتی کلمهی اسپانیایی موفق شدن را یاد گرفتم، خیلی برایم جالب بود که کلمهی exit در دلش جا گرفته است. انگار جهان داشت بهم میگفت اگر بخواهم درست زندگی کنم، باید خانهام، محلهام و دوستهایم را ترک کنم.
شاید هم کمکم ازشان جدا شدهام. دو سال گذشته به دبیرستان سنت فرانسیس در آنسر شهر میروم، دور از همهی آدمها و چیزهایی که دوستشان دارم. فردا اولین روز سال سوم است و آنقدر دلشوره دارم که انگار اولین روز سال اول دبیرستان است. همهی دوستهایم به مدرسهی نورتساید میروند. فکر کنم هیچوقت نتوانم به این مدرسه عادت کنم. به مادرم التماس کردم بگذارد به همان مدرسهی محلهی خودمان بروم، ولی همهاش جواب میداد: "جید، عزیزم، خیلی فرصت خوبی نصیبت شده." فرصتی که نباید از دستش بدهم. مدرسهام بهترین مدرسه خصوصی در پورتلند است؛ بنابراین بیشتر بچههایش سفیدپوستاند، برای همین خیلی گران است. نمیخواستم بیخودی امیدوار باشم. چه فایدهای داشت تقاضای ثبتنام بدهم و بعدش اگر قبول شدم، مامان نتواند از پس هزینههایش بربیاید؟ ..."
نویسنده: فیلیپ ریو
ترجمه: مهدی بنواری
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 4)
قیمت: 299000 تومان
تعداد صفحات: 313 صفحه
شابک: 978-600-462-432-9
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
داستان در آیندهای تاریک میگذرد که در آن جهان طی جنگی خانمانبرانداز که تنها شصت دقیقه بهطول انجامیده دچار صدمات فراوان شده و براثر این درگیری جهانی، کره زمین متناوبا با مشکلات زمینشناسی مختلفی همچون زلزله، آتشفشان و ... دستوپنجه نرم میکند.
برای مقابله با این مشکلات یکی از رهبران جهان روشی ابداع کرده و به کمک آن شهر لندن با استفاده از موتورها و چرخهای غولآسا میتواند حرکت کند و به این ترتیب با حمله به دیگر شهرها، منابع مورد نیاز خود را با غارت شهرهای دیگر بدست آورد. این فناوری بدست شهرهای دیگر جهان هم افتاده است و حالا جهان به دو پاره تقسیم شده. یک گروه شهرها و مناطقی که طرفدار این هستند تا با استفاده از این فناوری مناطق ضعیف از سوی مناطق قویتر مورد حمله قرار بگیرند تا در این تنازع منابع ضعیفها توسط قویها تاراج شود. گروه دیگر اما معتقدند که شهرها باید دست از حرکت و جابجایی بردارند و بهاینترتیب به مصرف بیرویه منابع کره زمین خاتمه دهند.
در ابتدای داستان شهر لندن برای تسخیر شهر کوچکی به نام سالتهوک حرکت خود را آغاز کرده. در همین زمان تام، پسر نوجوانی که در محل بازیافت منابع بدست آمده از دیگر شهرها در لندن کار میکند، با تدیوس ولنتاین افسانهای، که مشهورترین باستانشناس لندن و سرپرست مرکز بازیافت منابع است و دخترش کاترین آشنا میشود. او موفق میشود که جلوی سوءقصد هستر شاو به ولنتاین را بگیرد. هستر یکی از اهالی سالتهوک است که تصمیم دارد برای جلوگیری از نابودی شهرش توسط لندن ولنتاین را از سرراه بردارد. اما با دخالت تام پابفرار میگذارد و تام هم شروع به تعقیب او میکند تا سر از کارش دربیاورد ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"بعدازظهر بهاری پر باد و دلگیری بود و شهر لندن، شهرک کوچک معدنکاوی را در پهنهی بستر خشکیدهی دریایی تعقیب میکرد که پیش از این دریای شمال نام داشت.
اگر اوضاع روبهراه بود، لندن خودش را برای شکاری چنین مردنی به زحمت نمیانداخت. قدیمترها، شهر پیشرانهای لندن، سوار بر چرخها و شنیهایش، برای صید شهرهایی بسیار بزرگتر از این، از شمال تا مرز برهوت یخ و از جنوب تا سواحل مدیترانه جولان میداد. اما این روزها دیگر شکار، از هر نوعی، کمیاب شده بود و برخی شهرهای بزرگتر با حرص و ولع در کمین لندن بودند. ده سالی میشد که لندن از ترس آنها مخفی شده و در منطقهای مرطوب و کوهستانی در غرب پناه گرفته بود. جایی که به اعتقاد صنف مورخان زمانی جزیرهی بریتانیا بوده. ده سالی میشد که لندن چیزی جز شهرکهای کشاورزی خرد و دهکدههای یکجانشین آن درههای مرطوب را به نیش نکشیده بود. حالا، بالاخره، جناب شهردار تصمیم گرفته بود که دیگر وقت آن است شهرش را از پل سرزمینی به قلمرو شکارگاه بزرگ برگرداند ..."
نویسنده: مگ مدینا
ترجمه: مریم رئیسی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1401 (چاپ 2)
قیمت: 83000 تومان
تعداد صفحات: 310 صفحه
شابک: 978-600-462-654-5
"فکرش را که میکنم، انگار همین دیروز بود که دمپایی راحتی به پا، نشسته بودم و جرعهجرعه شربت آبلیمو مینوشیدم و پسرعمههای دوقلویم را تماشا میکردم که زیرآبپاش توی حیاط بدوبدو میکردند. حالا اینجا سر کلاس آقای پچت نشستهام، توی این روپوش پلیاستری مدرسه عرق میریزم و منتظرم تا این شکنجه تمام شود.
وسط مبحث آموزش تربیتبدنی هستیم که آقای پچت یقهی کیپ لباسش را صاف میکند و میگوید: "وقت رفتنه."
طبق قانون همیشگی کلاس، از جایم بلند میشوم و صندلیام را عقب میدهم. خیلی خوشحالم که امروز روز عکاسی است و کلاسمان زود تعطیل میشود. جای شکرش باقی است که مجبور نیستیم فصل اول کتاب درسیمان را شروع کنیم: من عادی هستم، تو عادی هستی؛ تفاوتها در سن رشد.
چقدر مزخرف ..."
نویسنده: ارین انترادا کلی
ترجمه: آناهیتا حضرتی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 4)
قیمت: 139000 تومان
تعداد صفحات: 219 صفحه
شابک: 978-600-462-297-4
"بااینکه پایهی ششم را تازه تمام کرده بود، ورجیل سالیناس یازدهساله هنوز هیچی نشده، غصهی سالهای باقیماندهی دورهی متوسطهاش را میخورد. همهی آن سالها را تصور میکرد که مثل مانع مسابقه، پشت هم ردیف شدهاند و هرکدام، از آنیکی بلندتر، پهنتر و سختتر است و خودش را هم میدید که با آن پاهای لاغرمردنی و بیجان، جلویشان ایستاده. ورجیل درست بلد نبود از روی موانع بپرد. این قضیه هم به این سادگیها دستگیرش نشد. توی کلاس ورزش فهمید؛ همانجا که از همه کوچکتر و نچسبتر بود و همیشه توی یارکشی آخرین نفر انتخاب میشد.
اگر همهی اینها را در نظر بگیریم، ورجیل باید روز آخر مدرسه خوشحال میبود. سال تحصیلی تمام شده بود و او باید بپربپرکنان به خانه میرفت و خودش را برای تابستان آفتابی پیشِ رو آماده میکرد ..."
نویسنده: کاترین راندل
ترجمه: سینا یوسفی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1401 (چاپ 3)
قیمت: 79000 تومان
تعداد صفحات: 242 صفحه
شابک: 978-600-462-775-7
"ویتا مثل بوکسوری که قبل از شروع مبارزه به رقیبش ادای احترام میکند، با چهرهای جدی به شهر نگاه کرد و سرش را کمی بهطرف پایین و بالا تکان داد.
روی عرشهی کشتی تنها بود. دریا وحشی و طوفانی بود و امواج نمکینش را ده متر بالاتر بهطرف آسمان پرتاب میکرد. بقیهی مسافران اقیانوسپیما، از جمله مادر ویتا، تصمیمی منطقی گرفته و در کابینهایشان پناه گرفته بودند.
اما منطقیبودن همیشه هم منطقی نیست.
ویتا دور از بقیه در فضای باز ایستاده بود. دودستی نردهی کشتی را چسبیده بود. کشتی داشت قلهی موجی را فتح میکرد که اندازهی یک سالن اپرا ارتفاع داشت. همهی اینها دستبهدست هم داد تا ویتا اولین کسی باشد که شهر را میبیند ..."
نویسنده: جیلیان مکدان
ترجمه: طوبی سلیمانی موحد
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 6)
قیمت: 290000 تومان
تعداد صفحات: 288 صفحه
شابک: 978-600-462-782-5
"کت همیشه در اعماق ذهنش به برادرش فکر میکرد، مگر مواقعی که برادرش به سطح ذهنش میآمد.
ممکن بود در حال ضرب ذهنی کسرها، مغزش یواش یواش این سوال را پیش بکشد که "حواست بود مارکِ لباس جوجو را بکنی؟"
ممکن بود موقع مطالعه درباره گیاهان نواحی توندرا، ذهنش درگیر این سوال شود که نکند معلم جوجو هِنری صدایش بزند؟ چیزی که جوجو ازش بیزار بود.
ممکن بود وقتی که پورهی سیبزمینی را داخل بشقابش میریخت، از خودش بپرسد: "یعنی جوجو تنها کلاس اولیای میشه که تو آکواریوم از بقیه عقب میمونه؟"
روزهای خوب، جوجو دوست داشت اینطرف و آنطرف برود. روزهای بد به سیم آخر میزد. اما درهرصورت، کت او را به اندازهی پهنای پل گلدنگیت، عمق دریا و قدرت آروارههای کوسه موقع گاز گرفتن دوست داشت ..."
نویسنده: مارتا ولز
ترجمه: فرزین سوری
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 6)
قیمت: 150000 تومان
تعداد صفحات: 126 صفحه
شابک: 978-600-462-738-2
"بعد از اینکه ماژول سرفرماندهیام را هک کردم، خیلی راحت میتوانستم از آن قاتلهای زنجیرهای دیوانه بشوم، اما در عوض متوجه شدم میتوانم به فید برنامههای سرگرمی وصل شوم که از ماهوارههای شرکتی پخش میشدند. از آنلحظه بیش از 35000 ساعت یا همین حدود گذشته است و در اینمدت مرتکب قتل نشدهام؛ احتمالا فقط کمی کمتر از 35000 ساعت فیلم و سریال و کتاب و نمایشنامه و موسیقی مصرف کردهام. بهعنوان ماشین کشتاری سنگدل، بدجوری کوتاهی کردهام.
البته هنوز هم کار میکردم؛ قرارداد جدیدی بسته بودم و امیدوار بودم تحقیق میدانی دکتر وولسکو و دکتر بارواژ زودتر به پایان برسد و برگردیم به اقامتگاه تا بتوانم قسمت 397 سریال ظهور و سقوط پناهگاه را ببینم.
راستش را بگویم حسابی حواسم پرت بود. قراردادم خستهکننده بود و داشتم با خودم فکر میکردم چطور است از طریق کانال مخابراتی اضطراری که مخصوص هشدارهای حیاتی است، به شبکهی سرگرمی وصل بشوم و بدون اینکه سیستم اصلی فعالیتم را ثبت کند، موسیقی گوش بدهم. انجام چنین هکی بیرون از اقامتگاه، کار سختی بود ..."
نویسنده: ایشا سعید
ترجمه: فاطمه پارسا
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 13)
قیمت: 220000 تومان
تعداد صفحات: 211 صفحه
شابک: 978-600-462-366-7
امل در خانه خان صاحب شاهد است که این خانواده برای حفظ قدرت و تسلطشان بر روستا دست به هر کاری میزنند. امل متوجه میشود که تا وقتی اهالی روستا از این خانواده و قدرتش در ترس و هراس هستند، خان صاحب هم میتواند نفوذ خود را در روستا حفظ کند و بر اهالی آن حکم براند. او دیگر میداند که برای حفظ امنیت کسانی که دوستشان دارد و همچنین آزادی خودش، ناچار است تا با دیگر خدمتکاران خانه اربابی متحد شود و برای تغییر وضعیت موجود کاری انجام دهد ...
"از پنجرهی کلاسمان پسرها را تماشا میکردم که جستوخیزکنان از ساختمان آجری مدرسهای بیرون میآمدند که در زمینِ روبهرویی قرار داشت. کلاسمان باز هم بیش از اندازه طول کشیده بود.
دخترها روی صندلیهایشان بیقرار بودند و دزدکی به ساعت بالای تختهسیاه نگاه میکردند. دوستم، حفصه، آه کشید.
خانم سعدیه رو به ما گفت: "خب، خبر بدی براتون دارم." یک دسته کاغذ از روی میزش برداشت و ادامه داد: "برگههای امتحان ریاضیتون رو تصحیح کردم. فقط پنج نفرتون قبول شدهین."
همهی بچههای کلاس آه کشیدند.
خانم سعدیه برای اینکه ساکتمان کند گفت: "خب، خب" و ادامه داد: "معنیش اینه که باید بیشتر تمرین کنیم. فردا سوالهای امتحانتون رو مرور میکنیم و هفتهی بعد دوباره امتحان میگیرم."
خواهر کوچکترم سیما، نزدیک گوشم گفت: "سوالهاش خیلی سخت بودن." ما همگی جلوی تختهسیاه به صف ایستادیم تا برگههایمان را تحویل بگیریم. خواهرم دوباره گفت: "بهتر بود تا پاییز توی کلاس سال پایینتر میموندم." ..."
نویسنده: نیل شوسترمن، جرود شوسترمن
ترجمه: آرزو مقدس
ناشر: پیدایش
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 112000 تومان
تعداد صفحات: 415 صفحه
شابک: 978-600-462-669-9
محلهی ساکت و خارج از شهر الیسا ناگهان به میدان جنگ آدمهای درمانده تبدیل میشود. همسایهها و خانوادهها در تلاش برای به دست آوردن جرعهای آب به جان هم میافتند. وقتی پدر و مادر الیسا به خانه برنمیگردند، زندگی او و برادرش به خطر میافتد. حالا الیسا ناچار است تصمیمهای بسیار دشواری بگیرد بلکه از این مهلکه جان سالم به در ببرد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"صداهای بسیار عجیبی از شیر آب آشپزخانه به گوش میرسد.
انگار آسم گرفته باشد، سرفه و خس خس میکند. مثل کسی که در حال غرق شدن است، خِرخِر میکند. یک بار دیگر هم کمی آب غرغره میکند و بعد ساکت میشود. حیوان بیچاره، کینگستون، گوشهایش را راست میکند، اما همچنان فاصلهاش را با سینک ظرفشویی حفظ میکند؛ انگار شک دارد مبادا آب دوباره از آن جاری شود، اما از این شانسها نداریم.
مامان گیج و مبهوت همینطور آنجا ایستاده و ظرف آب کینگستون را زیر شیر گرفته. بعد شیر را میبندد و میگوید: "الیسا، برو بابات را صدا کن."
بابا از وقتی که یکتنه آشپزخانهمان را بازسازی کرد، هوا برش داشت که حسابی در لولهکشی و برقکاری مهارت دارد. همیشه میگفت: وقتی آدم میتونه خودش کاری رو انجام بده، چرا پیمانکار بیاره که پول خون باباش رو از آدم میگیره؟ بعد دست به کار شد و تعمیرات را شروع کرد. از آن به بعد، لولهکشی و سیمکشیمان همیشه ایراد داشت ..."
نویسنده: نیل شوسترمن
ترجمه: آرزو مقدس
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 19)
قیمت: 440000 تومان
تعداد صفحات: 443 صفحه
شابک: 978-600-462-158-8
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
گرسنگی، بیماری، جنگ، رنج، بشر موفق شده همه اینها را از میان بردارد. او حتی مرگ را هم از بین برده است و حالا نامیرا شده است. در چنین وضعیتی فقط داسها میتوانند به زندگیها پایان دهند؛ به آنها فرمان داده شده که برای کنترل جمعیت ساکنان زمین این کار را انجام دهند.
سیترا و روئن به عنوان کارآموز یک داس انتخاب شدهاند؛ نقشی که هیچیک از آنها نمیخواهند بپذیرند. این دو نوجوان باید در زمینهی هنر گرفتن جانها حسابی زبردست شوند، چرا که میدانند عاقبت شکست در رقابتی که بین آن دو وجود دارد، از دست دادن جان خودشان است. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
کتاب اولین بخش از مجموعهای سهگانه است.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"عصر یک روز سرد ماه نوامبر بود که داس آمد. سیترا پشت میز ناهارخوری نشسته بود و با یک مسالهی سخت جبر کلنجار میرفت و نمیتوانست مقدار X و Y را به دست آورد که این متغیر جدید و مرگبار، به معادلهی زندگیاش قدم گذاشت.
برای خانوادهی ترانوا زیاد مهمان میآمد، به همین خاطر هم وقتی زنگ در را زدند، هیچکس به دلش بد راه نداد؛ خورشید خاموش نشد و هیچ نشانهای نبود که از رسیدن مرگ به خانهشان خبر دهد. شاید بهتر بود کائنات لطف میکرد و هشداری میداد اما در طرح کلی جهان، داسها و ماموران جمعآوری مالیات، به یک اندازه ماورایی هستند. سروکلهشان پیدا میشود، وظیفهی ناخوشایندشان را انجام میدهند و میروند.
مادرش در را باز کرد. سیترا، مهمان را ندید چون وقتی در باز میشد، جلوی دیدش را میگرفت و او را پنهان میکرد. او، مادرش را دید که چطور ناگهان بیحرکت همانجا ایستاد. انگار رگهای تنش سخت شده بودند. انگار اگر ضربهای میخورد، به زمین میافتاد و خرد میشد ..."
نویسنده: نیل شوسترمن
ترجمه: مرضیه ورشوساز
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 6)
قیمت: 279000 تومان
تعداد صفحات: 312 صفحه
شابک: 978-600-8347-98-9
"دو چیز را میدانی. یک: آنجا بودهای. دو: محال است آنجا بوده باش. این دو واقعیت ناسازگار مثل توپ هستند و تو مثل شعبدهبازها باید بلد باشی مدام دستبهدستشان کنی. توپ سوم را هم لازم داری تا گردش توپها روانتر شود. توپ سوم زمان است که خیلی تندتر و دیوانهوارتر از چیزی که همهی ما خیال میکنیم، میدود.
ساعت پنج صبح است. این را میدانی چون یک ساعت باتریخور روی دیوار اتاقت هست و آنقدر بلند تیکتیک میکند که بعضی وقتها مجبوری صدایش را با بالش خفه کنی. با اینکه اینجا پنج صبح است، یک جای دیگر توی چین پنج بعدازظهر است و همین ثابت میکند اگر با دید جهانی به واقعیتهای ناسازگار نگاه کنی، قابل فهم میشوند. البته حالا دیگر فهمیدهای فرستادن افکارت به چین همیشه هم خوب نیست.
خواهرت توی اتاق کناری خواب است و پدر و مادرت توی دوتا اتاق آنطرفتر. پدرت خروپف میکند. تا چند لحظهی دیگر مادرت آنقدر بهش سقلمه میزند که وادارش کند غلت بزن، بعد خروپف قطع میشود؛ شاید تا وقتی آفتا بزند. همهی اینها طبیعی است و حسابی باعث آرامش میشود ..."
نویسنده: لیندا اوتمن های
ترجمه: سپیده صادق
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 5)
قیمت: 259000 تومان
تعداد صفحات: 244 صفحه
شابک: 978-600-462-295-0
مرگ پدربزرگ اما باعث میشود که لیلی برای مراسم تدفین پدربزرگ به فلوریدا برود. او و کوینسی هر دو از مرگ پدربزرگ غمگین هستند. البته لیلی هنوز هم دل خوشی از کوینسی ندارد، اما او فیل مورد علاقهی پدربزرگش بوده و حالا آنها هر دو عزادار یک نفر هستند. برای همین هم وقتی کوینسی توی دردسر میافتد، لیلی تصمیم میگیرد که برای نجات این یادگار پدربزرگش دستبهکار شود ...
"بالاخره دارم فیلسواری میکنم، سوار کویینی گریس، فیل سیرک بابابزرگ بیل هستم، ولی یکجورهایی انگار سوار کل دنیا شدهام. این بالا، روی این دنیای غیرقابل اعتماد و پرتکان (مثل دختر گاوچرانی ترسو سوار بر حیوانی پوستکلفت)، روی فیل خاکستری و پر چینوچروکی نشستهام که آهستهآهسته پیش میرود. این فیل خویشاوند من است. چون خیلی قبلتر از آن که من به دنیا بیایم، یعنی از سی سال قبل، کویینی گریس پیش بابابزرگ بیل و مامانبزرگ ویولت بوده است و او را مثل بچهی خودشان دوست دارند.
به خسخس افتادهام. معمولا هروقت نگرانم اینطوری میدشوم، بهخصوص توی هوای گرم. خیس عرق شدهام. جای نیش پشهها روی پاهایم قرمز و متورم شده و حسابی میخارد. فیلسواری، آنطوری که در سایتهای اینترنتی جنگلها و حیات وحش میگویند، کار خارقالعاده یا خاصی نیست ..."
نویسنده: الن گرتز
ترجمه: سارا عاشوری
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 11)
قیمت: 239000 تومان
تعداد صفحات: 205 صفحه
شابک: 978-600-462-229-5
"همهچیز از روزی شروع شد که کتاب محبوبم از توی کتابخانه غیبش زد. اصلا خبر نداشتم که گم شده؛ حداقل تا آنموقع خبر نداشتم. فکر میکردم، کتابم هنوز توی قفسه است و مثل دختربچهای که توی غذاخوری منتظر تنها دوستش نشسته، منتظر من است که بروم و پیدایش کنم. تنها چیزی که میخواستم این بود که قبل از رفتن به سالن اجتماعات، به سمت کتابخانه بدوم و کتاب محبوبم را امانت بگیرم؛ اما ربکا، تنها دوستم در دنیای واقعی، هنوز داشت دربارهی ثبت سایتی به نام خودمان حرف میزد.
ربکا ازم پرسید: "تا حالا به ثبت سایت ایمیآن اولینجر دات کام، فکر کردی؟"
"نه ربکا، هیچوقت به همچین چیزی فکر نکردهم. من فقط نه سالمه؛ چرا باید خودم رو به زحمت بندازم که یه سایت به اسم خودم ثبت کنم. اون هم وقتی بابا و مامانم حتی بهم اجازه نمیدن از فیسبوک استفاده کنم؟"
این چیزی بود که میخواستم بگویم؛ ولی فقط گفتم: "نه."
ربکا گفت: "بهتره بهش فکر کنی. تو یه اسم منحصربهفرد داری؛ ولی باز هم ممکنه یه نفر ثبتش بکنه. اونوقت میخوای چیکار کنی؟ همین حالا هم ربکا زیمرمن دات کام رو یکی برداشته! من فقط ده سالمه و هنوز هیچی نشده حقوق معنوی آیندهم به باد رفته. جی زی و بیانسه هنوز یه ماه هم از تولد بچهشون نگذشته بود که به اسمش سایت ثبت کردن. فکرش رو بکن که مامان و بابای من از این چیزها سر درمیآوردن و وقتی به دنیا اومدم این کار رو میکردن." ..."
نویسنده: کلر وندرپول
ترجمه: عطیه الحسینی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 28)
قیمت: 260000 تومان
تعداد صفحات: 292 صفحه
شابک: 978-600-8111-72-6
"اولین باری که چشمتان به اقیانوس میافتد، معمولا یا ترسناک است یا هیجانانگیز. کاش برای من هم همینطور بود، اما من بالا آوردم؛ درست روی ساحل سنگی اقیانوس.
چند ساعت پیش با یک هواپیمای باربری نظامی، به مین رسیده بودیم. توی تمام راه، این غول بزرگ کجوراست میشد و تلفقتولوق میکرد، ولی پدرم سرگرم خواندن کتابچهی قوانین آمادهباش نیروی دریایی و سنگربندی ساحلی بود. قبل از آنکه سوار هواپیما بشوم حالت تهوع داشتم. وقتی از بالای میسوری میگذشتیم، حالم بههم خورد. بیشتر مسیر ایالتهای اوهایو، پنسیلوانیا و نیویورک هم پاکت کاغذی را دودستی چسبانده بودم به دهانم. کاپیتان (منظورم پدرم است، نه خلبان) یک کلمه هم حرف نمیزد، اما میدانستم دارد با خودش فکر میکند که پسرش با این بیماری حرکتزدگی هرگز نمیتواند دریانورد بشود. راستش لباس روشن دریانوردی، زیاد هم به صورت سبزهی من نمیآمد. زیرچشمی نگاهش میکردم. هنوز عادت نداشتم خیلی دوروبرش باشم ..."
نویسنده: کترین راندل
ترجمه: آرزو مقدس
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 5)
قیمت: 139000 تومان
تعداد صفحات: 216 صفحه
شابک: 978-600-8347-46-0
فئو هم دوست دارد یک وحشیکننده بشود. بنابراین تمام سعیاش را میکند تا فوتوفن این کار را از مادرش بیاموزد. اما همه مثل فئو و مادرش به گرگها علاقه ندارند. بنابراین وقتی مادر فئو اسیر میشود این فئو است که باید در جنگل سرد به دنبال او بگردد و از گرگهای مادرش یاد بگیرد که چطور زنده بماند.
"یکی بود، یکی نبود. سالها پیش دخترکی بود از اهالی روسیه. این دختر با اینکه موها و چشمها و ناخنهایش همیشه تیره بودند و اخلاقی تند و طوفانی داشت، فقط وقتهایی عصبانی میشد که هیچ چارهی دیگری نداشت. البته اینجور وقتها هم زیاد پیش میآمدند. اسم این دختر "فئودورا" بود.
او در کلبهای جنگلی زندگی میکرد که از چوب درختهای جنگل اطرافش، ساخته شده بود. دیوارها با پشم گوسفند عایقبندی شده بودند تا کلبه را در برابر سرمای سخت روسیه حفظ کنند و توی خانه با نور فانوس روشن شده بود. "فئو" این فانوسها را با رنگهای جعبهی آبرنگش نقاشی کرده بود و به همین دلیل هم نورهای قرمز و سبز و زرد از پنجرههای خانه توی جنگل میافتاد ..."
نویسنده: ترا درمن
ترجمه: الهام فیاضی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1401 (چاپ 4)
قیمت: 77000 تومان
تعداد صفحات: 239 صفحه
شابک: 978-600-8675-69-3
"گلادیس گتسبی پشت پیشخان آشپزخانه ایستاد. مشعل دمندهی سنگین پدرش را با زحمت بلند کرد و لولهاش را روی فنجان سرامیکی نگه داشت. انگشتش را با احتیاط روی دکمهی آتش گذاشت. کافی بود آن را فشار بدهد تا کاستاردهای سادهی کوچکش ترد و خوشمزه شوند. درست در همیه لحظه، صدای کوبیده شدن در ماشین به گوشش خورد.
یکلحظه از ترس خشکش زد، ولی وقتی به ساعت نگاه کرد، خیالش راحت شد. ساعت 5:16 دقیقه بود. یعنی چهلوچهار دقیقه مانده بود تا والدینش از سر کار برگردند. در ضمن، سابقه نداشت آنها زودتر به خانه برسند. با خودش گفت، حتما صدای همسایههاس، و دوباره سر کارش برگشت.
گلادیس میدانست که این مشغل برای دسر درستکردن مناسب نیست؛ قد و قوارهاش خیلی بزرگتر از مشعلی بود که عکسش را توی کتاب "آشپزی برای تازهکارها" زده بودند. تازه، رویش علامت خطر بزرگی داشت و زیرش با خط درشت نوشته بود، "خطر، بهشدت آتشگیر!" با وجود این خیال نداشت فقط چون والدینش وسایل مناسب آشپزی نداشتند، از خیر تجربههای تازه در آشپزی بگذرد ..."
نویسنده: جنیفر ال. هالم
ترجمه: مهناز بهرامی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1401 (چاپ 3)
قیمت: 73000 تومان
تعداد صفحات: 150 صفحه
شابک: 978-600-462-144-1
"وقتی مهدکودک میرفتم، یک مربی داشتیم که اسمش استارلیلی بود. او همیشه لباسهای رنگینکمانی میپوشید و یکجور کوکی بیمزه با خودش میآورد که با گرانولا و تخم کتان درست میشد.
استارلیلی یادمان داد وقتهایی که میانوعده میخوریم ساکت بنشینیم و وقتی عطسه میکنیم آرنجمان را جلوی دهانمان بگیریم و خمیر بازی را نخوریم (هرچند انگار خیلی از بچهها فکر میکردند این آخری دلبخواهی است).
یک روز او همهی ما را با یک ماهی قرمز روانهی خانه کرد. هر دهتایشان را از مغازهی حیوانات خانگی یک دلار خریده بود. قبل از خداحافظی با ما کمی هم برای پدر و مادرهایمان سخنرانی کرد.
برایشان توضیح داد که: "این ماهیها به بچههای شما چرخهی زندگی رو یاد میدن. ماهیهای قرمز عمر کوتاهی دارن."
من ماهیام را به خانه بردم و اسمش را قرمزی گذاشتم. مثل هر بچهی دیگری توی دنیا من هم فکر میکردم آنها اصلاند. هرچند انگار قرمزی من تقریبا اصل از آب درآمد.
چون قرمزی نمیمرد ..."
نویسنده: کلی بارنهیل
ترجمه: فروغ منصورقناعی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 165)
قیمت: 390000 تومان
تعداد صفحات: 296 صفحه
شابک: 978-600-8347-81-1
ماجرا از روزی شروع میشود که زان بهجای نور ستاره، نور ماه را به نوزادی میخوراند. زان بهخوبی میداند که نباید قدرت جادویی ماه را دستکم بگیرد و نوزاد را به حال خود رها کند؛ پس چارهای میاندیشد تا نوزاد با قدرتی که دارد، به خودش و دیگران آسیب نرساند. اما چگونه میتوان مانع قدرت ماه شد؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"بله.
یه جادوگر تو جنگله. همیشه یه جادوگر بوده.
میشه یهبار هم که شده دست از شلوغبازی برداری؟ وای خدایا! تا حالا بچهای به این سرتقی ندیده بودم.
نه عزیز دلم، تا حالا ندیدمش. هیچکس ندیدتش. خیلی ساله. ما یه کارایی میکنیم تا هیچوقت مجبور نشیم ببینیمش.
کارای وحشتناک.
مجبورم نکن بگم. تو که خودت میدونی.
نمیتونم عزیزم. هشیکی نمیدونه اون چرا بچهها رو میخواد. نمیدونم چرا همیشه اصرار داره کوچیکترین عضو ما رو ببره. نمیشه راحت ازش بپرسیم. کسی تا حالا اونو ندیده. ما میخوایم خیالمون راحت باشه که هیچوقت هم نمیبینیمش.
معلومه که وجود داره. این چه سوالیه! یه نگاه به جنگل بنداز! خیلی خطرناکه! دودهای سمی، چاهها، آتشفشانهای جوشان و هزارتا خطر دیگه هر طرفش هست. فکر میکنی اینا اتفاقیه؟ نه! همهی اینا به خاطر جادوگره و اگه به چیزی که میخواد عمل نکنیم، میدونی باهامون چیکار میکنه؟ ..."
نویسنده: وندلین ون درانن
ترجمه: آناهیتا حضرتی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 33)
قیمت: 350000 تومان
تعداد صفحات: 335 صفحه
شابک: 978-600-8111-82-5
کنار آمدن جسیکا با پای مصنوعی یک چیز است و تحمل دیگران که او را در مدرسه با این وضع میبینند، چیز دیگر. آیا او بالاخره میتواند دوباره روی پاهای خود بایستد و از آن مهمتر، بدود؟
"زندگیام به آخر خط رسیده!
بعد از همهی رویاهای شیرینی که مورفین برایم آورد، واقعیت عین یک کابوس انتظارم را میکشد.
واقعیتی که توان روبهروشدن با آن را ندارم.
آنقدر گریه میکنم تا خوابم ببرد. ای کاش وقتی از خواب بیدار میشوم، همهچیز تمام شده باشد. ولی هربار که بیدار میشوم، همین کابوس را توی بیداری میبینم!
مامان زیر گوشم میگوید: "هیسسس. آروم باش، همهچی درست میشه." ولی چشمهایش ورم کرده و قرمز شده؛ معلوم است چیزی را که میگوید باور ندارد.
ولی بابا نه، حتی سعی نمیکند الکی به من دروغ بگوید. چه فایدهای دارد؟ بابا خوب میداند چه بلایی سرم آمده ..."
نویسنده: سوزان لافلور
ترجمه: زهرا غفاری داریان
ناشر: پرتقال
سال نشر: 140 (چاپ 13)
قیمت: 229000 تومان
تعداد صفحات: 238 صفحه
شابک: 978-600-8675-03-7
اما کمی بعد از تولد دوازده سالگی آلیس کلیدی پیدا میکند. کلیدی که انگار پدرش خواسته که به دست او برسد. این کلید یکی از درهای قفل شدهی انبار را باز میکند و همین آغاز تغییرات بزرگی در زندگی آلیس است ...
"همهی ماجرا درست روز قبل از شروع کلاس ششم آغاز شد. همان بار آخری که من و فرانکلین داشتیم با هم شوالیهبازی میکردیم.
شوالیهبازی اینطوری است که ما شمشیرهایمان را برمیداریم، مستقیم میدویم طرف جنگل و بعد انگار که مثلا داریم مبارزهای واقعی انجام میدهیم، با شوالیههای نامرئی میجنگیم.
وقتی شش سالمان بود، عمو هیو شمشیرهای چوبیمان را برایمان درست کرد و ما از همان موقع تا حالا این بازی را با هم انجام میدهیم. مادر فرانکلین از اینکه عمو هیو برایمان اسلحه درست کرده اصلا راضی نبود، ولی عمو خیالش را راحت کرد و بهش اطمینان داد بدترین بلایی که با این شمشیرها ممکن است سرمان بیاید، زخمی شدن دست و پایمان با تراشههای چوب است که تازه این اتفاق هم فقط چندبار برایمان پیش آمد.
ما هیچوقت واقعا با هم نمیجنگیم ..."
نویسنده: جنیفر چمبلیس برتمن
ترجمه: امین توکلی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 32)
قیمت: 300000 تومان
تعداد صفحات: 328 صفحه
شابک: 978-600-8111-94-8
"گریسون گریسولد که موهای نقرهای رنگش مثل بال کبوتر بالای سرش بالا و پایین میرفت، سوتزنان از خیابان مارکت پایین میآمد. او عصای پیادهروی مخصوصش را که رنگهای انتشارات بیساید، راهراه رویش کشیده شده بود، هماهنگ با سوت زدنش روی زمین میزد و جلو میرفت. چند لحظه بعد، تاکسیای از راه رسید و بوق زد. راننده که به سمت شیشهی سرنشین خم شده بود گفت:
"آقای گریسولد! میخواید برسونمتون؟ ایندفعه مهمون هستید، دوست من."
"خیلی لطف داری، ولی همینطوری راحتم، ممنون." آقای گریسولد در جواب و به نشانهی قدردانی عصایش را بالا برد. او ترجیح میداد با اتوبوسهای برقی یا مترو رفتوآمد کند. هرچه باشد، آنها رگهای ارتباطی شهری بودند که آقای گریسولد عاشقش بود ..."
نویسنده: لیزا گراف
ترجمه: مرضیه ورشوساز
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 9)
قیمت: 279000 تومان
تعداد صفحات: 288 صفحه
شابک: 978-600-8111-89-4
اما بعد سر و کلهی کالیستا پیدا میشود. پرستار بچهای که پدر و مادر البی استخدام کردهاند تا در نبود آنها البی را به مدرسه ببرد و بیاورد و مواظب او باشد. البی از هیچکدام از پرستارهای قبلیاش دل خوشی ندارد. اما کالیستا با همهی آنها فرق میکند. او خیلی چیزها به البی یاد میدهد و به او یادآوری میکند که بقیهی آدمها هم هرکدام ضعفها و قوتهای خودشان را دارند.
"- همه که نمیتونن بالاترین سنگ باشن.
این حرفی بود که بابابزرگ پارک به مامان زد. فکر کرده بودند من خوابم و نمیشنوم یا نمیدانم. اما من گوشم تیز است.
- باید یه سری سنگ زیر باشه که بتونی بقیه سنگها رو روشون بچینی.
توی اتاقم نشسته بودم و عروسکهای ارتشیام را یکییکی از روی طاقچهی لب پنجره میانداختم پایین. بابا گفته بود که دیگر بزرگ شدهام. برای همین، باهاشان بازی نمیکردم. فقط تپ، تپ، تپ میانداختمشان پایین، روی تخت؛ اما یواش، که کسی صدایش را نشنود؛ تپ ... تپ ... . نمیدانم چرا، اما با شنیدن حرفهایشان حس کردم توی دلم سنگین شده. شاید هم بیرون بدنم سنگین شده بود ..."
نویسنده: ایمی تیمبرلیک
ترجمه: نیلوفر امنزاده
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 11)
قیمت: 229000 تومان
تعداد صفحات: 232 صفحه
شابک: 978-600-8111-75-7
"ماجرا اینگونه شروع شد. یادم میآید در هفتم ژوئن 1871 فکرش به سرم زد. این تاریخ توی ذهنم مانده چون روز اولین خاکسپاری خواهرم بود و من میدانستم که این آخرین خاکسپاریاش نیست ... به خاطر همین بود که از خانه رفتم. این نسخهی کوتاه ماجراست.
اما مطمئنم ترجیح میدهید به جای نسخهی کوتاه، نسخهی طولانی را بشنوید.
در لحظهای که این فکر از سرم گذشت. بین مامان و پدربزرگ بولت گیر افتاده بودم. مامان مثل یک مجسمهی سیاهپوش شده بود و تنها فرقش با مجسمه، حرکت انگشتهای شست و اشارهاش روی یک تکه پارچهی سبزآبی بود. پدربزرگ بولت آه کشید و دستهایش را روی کلاهی که جلوی شکمش نگه داشته بود جابهجا کرد. دیدن جناب کشیش در آنطرف چالهی دو متری، یادم انداخت که من "خواهر مرحومه" هستم؛ یک عنوان شیک و پیک برای کسی که آرام میایستد، زبانش را نگه میدارد و خودش را عزادار نشان میدهد. اما من اصلا نمیتوانستم ثابت بمانم ..."
نویسنده: تری لین جانسون
ترجمه: عادله قلیپور
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 11)
قیمت: 220000 تومان
تعداد صفحات: 184 صفحه
شابک: 978-600-8347-90-3
"هر هشتتا سگ سورتمهام دوبهدو جلوتر از خودم صف کشیده بودند؛ آنها بیصبرانه به زمین چنگ میزدند و به لرزش صدای بلندگو گوش میدادند.
"و این هم تیم شمارهی پنج ... دختر همشهریمون ... ویکتوریا سکورد!"
صدای مردانهای از بلندگو دربارهی مسابقههای قبلیام حرف میزد و "بین"، سردستهی سگهایم، دم نازکش را توی هوا به اینطرف و آنطرف تاب میداد.
تا آمد خیز بردارد و بپرد، چشمش به چشم من افتاد. چنان صدایی از خودش درآورد که مو به تنم سیخ شد و دندانهایم بههم خورد. فریاد زدم: "آروم باش پسر!" و بعد محکم به افسار سورتمه چسبیدم.
همیشه از نقطهی شروع نفرت داشتم. با وجود بیشتر از صدتا سگ، حالوهوای آنجا حسابی حال آدم را آشفته میکند. واقواق سگهای تیم پشت سری توی گوشم پیچیده بود و بوی گند خرابکاریشان که به کف کفشهایم چسبیده بود، مشامم را اذیت میکرد ..."
نویسنده: کیسی بیزلی
ترجمه: ندا احمدی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 10)
قیمت: 249000 تومان
تعداد صفحات: 247 صفحه
شابک: 978-600-8111-74-0
"چهار کلمهی ناقابل، تمام آن چیزی بود که میتوانست اوضاع را روبهراه کند. زمزمهی کلمهها، از اتاق طبقهی بالا میآمد و با صدای خشخش کاغذ و بوی گند شربت گلودرد، همراه بود. پیرمرد، با صدای کشدار سرفه و خسخس نفسهایش، مشغول نوشتن نامهی مهمی بود.
به: لایتبندر
در: سیرک میراندا!
باید ببینمتان! سالها از زمانی که در سیرک میراندا بودم، گذشته؛ اما امیدوارم من را به خاطر بیاورید. من هرگز شما را فراموش نکردهام. اسم من "افرایم تاتل" است. اگر یادتان باشد، در زمان جنگ، وقتی پسربچهی کوچکی بودم، همدیگر را ملاقات کردیم. شما به من قول یک معجزه دادید؛ یادتان هست؟ نمیدانم این پیغام را چطور به دستتان برسانم, از وقتی خیلی جوانتر بودم، تا همین حالا، هیچ خبری از سیرک شما نشنیدهام؛ اما به من قولی داده بودید و من در تمام این سالها، مطمئن بودم که هر وقت نیاز باشد، به کمکم میآیید ..."
نویسنده: سارا پنیپکر
ترجمه: بهرنگ خسروی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 33)
قیمت: 240000 تومان
تعداد صفحات: 216 صفحه
شابک: 978-600-8347-02-6
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
پیتر نزد پدربزرگ میرود، اما همچنان نگران پکس است. بنابراین تصمیم میگیرد از خانه پدربزرگ فرار کند و به تنهایی به دنبال پکس برود ...
"روباه قبل از پسر متوجه کمشدن سرعت اتومبیل شد. او همیشه همهچیز را زودتر از بقیه حس میکرد؛ در طول ستون فقراتش، با نوک پنجههایش، و در موهای ریز و حساس مچهایش ... تکانهای اتومبیل را حس کرد و فهمید جاده ناصافتر شده است. از روی پاهای پسر بلند شد و نسیمی را که از پنجرهی باز اتومبیل به داخل میآمد، بو کشید. این بو نشانهی آن بود که دارند به جنگل نزدیک میشوند. بوی تند درخت کاج، بوی چوب مخصوص و پوست تنهاش، بوی میوهی مخروطی شکل و برگهای سوزنیاش، همگی انگار هوا را مثل تیری که از کمان رها شده باشد، میشکافت و جلو میآمد؛ اما روباه، بهغیر از این، بوهای دیگری را هم احساس میکرد؛ عطر ملایم شبدر و سیر وحشی، بوی سرخس و صدها چیز دیگر که شاید به عمرش هیچوقت ندیده بود؛ اما میفهمید که بوی تازه و تندی دارند ..."
نویسنده: پیتر براون
ترجمه: آناهیتا حضرتی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 8)
قیمت: 230000 تومان
تعداد صفحات: 240 صفحه
شابک: 978-600-8111-90-0
"داستان ما از وسط اقیانوس شروع میشود، با باد و باران و رعد و برق و موجهای آنچنانی. طوفان خشمگین، توی سیاهی شب، میخروشید. وسط آنهمه جوش و خروش، یک کشتی باری در حال غرقشدن بود. کشتی رفت
پایین و
پایین و
پایینتر
تا اینکه رسید به کف اقیانوس.
با غرق شدن کشتی، یکعالمه جعبه روی سطح آب شناور شدند، ولی از آنجایی که طوفان پرتشان میکرد اینطرف و آنطرف، یکییکی شروع کردند به غرقشدن و فرورفتن توی آب اقیانوس. موجها هم یکییکی آنها را بلعیدند، تا اینکه فقط پنجتا از آنها باقی ماندند ..."
نویسنده: کیمبرلی بروبیکر بردلی
ترجمه: مرضیه ورشوساز
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 22)
قیمت: 299000 تومان
تعداد صفحات: 314 صفحه
شابک: 978-600-462-214-1
پای آدا پس از عمل جراحیاش کاملا درمان شده. جنگ جهانی دوم روزبهروز شدیدتر میشود و سختیها و خطراتش در زندگی روزانهی آدا، برادرش و دیگر دوستانش بیشتر نمایان میشود.
بچهها، پس از نابود شدن خانهی سوزان در بمباران، به همراه او در کلبهای متعلق به خانم تورتون با او و دخترش مگی زندگی میکنند. زندگی در این خانهی شلوغ مشکلات خودش را دارد. اما این وسط سروکلهی روت هم پیدا میشود. یک دختر آلمانی یهودی. یعنی ممکن است این دختر آلمانی یک جاسوس باشد؟
"ما شاید خیلی چیزها بدانیم، ولی لزوما باورشان نداریم.
"آدا! باید یه چیزی بخوری!" صدای سوزان است که غر میزند و بعد دستهای سوزان که فنجان چای یخکردهای را توی دستهایم فشار میدهد.
گفتم: "نمیخوام. جدی نمیخوام."
سوزان انگشتهایم را دور فنجان گذاشت و گفت: "میفهمم، ولی لطفا سعی کن. این آخرین چیزیه که اجازه داری بخوری. صبح تشنهت میشه."
پای راستم از مچ به پایین چرخیده بود. کل عمرم همینطوری بود. استخوانهای مچم پیچ خورده بود و پیچخورده رشد کرده بود، برای همین ناخنهای پایم کشیده میشد به زمین و جایی که باید کف پا میشد رو به آسمان بود. راه رفتن آنقدر درد داشت که نگو. به جز جاهایی که پینه بسته بود پوست پایم زخم میشد و خون میآمد.
آن شب که توی بیمارستان بودم - تقریبا سه سال قبل - دوشنبه 16 سپتامبر 1940، بیشتر از یک سال از جنگ بین هیتلر و تقریبا بقیهی دنیا گذشته بود و یازده سال از جنگ بقیهی دنیا و من ..."
نویسنده: کیمبرلی بروبیکر بردلی
ترجمه: مرضیه ورشوساز
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 40)
قیمت: 259000 تومان
تعداد صفحات: 289 صفحه
شابک: 978-600-8111-68-9
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 2 نفر)
اما حالا جنگ شروع شده و قرار است آلمانها شهرهای انگلستان، از جمله لندن را بمباران کنند. برای همین هم دولت برنامهریزی کرده تا خانوادههای اهل لندن بچههایشان را به خارج از شهر و روستاهای مختلف کشور بفرستند تا در آنجا از گزند بمبارانها در امان باشند.
مادر آدا تصمیم میگیرد جیمی، برادر کوچک آدا را به همراه بچههای دیگر به خارج از لندن بفرستد. اما مطابق معمول آدا باید در اتاق بماند تا کسی او را نبیند. صبح روز عزیمت، آدا و جیمی که دلشان نمیخواهد از هم جدا شوند، مخفیانه به ایستگاه قطار میروند و بدون اطلاع مادر قدم در راهی میگذارند که زندگی آدا را کاملا تغییر میدهد ...
" "آدا! بیا کنار از پشت اون پنجره!" صدای فریاد مام است. بازویم را گرفت و آنقدر محکم کشید که از روی صندلی افتادم و به زمین کوبیده شدم.
"میخواستم به استیون وایت سلام کنم، همین." میدانستم که نباید جوابش را بدهم. اما بعضی وقتها دهانم زودتر از مغزم کار میکرد. نمیدانم چرا آن تابستان شجاع شده بودم.
مام سیلی محکمی زد. سرم از عقب به پایهی صندلی خورد و تا چند ثانیه فقط ستاره میدیدم.
مام گفت: "تو با هیشکی حرف نمیزنی! از روی مهربونی گفتم میتونی بیرون رو نیگا کنی، اگه بخوای حتی دماغت رو از پنجره ببری بیرون، دیگه تمومه! چه برسه بخوای با کسی حرف بزنی!"
زیر لب گفتم: "جیمی که بیرونه."
مام گفت: "چرا نباشه؟ مثل تو افلیج نیست که."
لبهایم را بههم فشار دادم که جملهی بعدی را نگویم، سرم را هم تکان دادم که از ذهنم بیرون برود ..."
نویسنده: لیندا ماللی هانت
ترجمه: مرضیه ورشوساز
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 15)
قیمت: 249000 تومان
تعداد صفحات: 251 صفحه
شابک: 978-600-8111-41-2
آقای دانیلز متوجه میشه که الی دچار یک بیماری با نام خوانشپریشی (dyslexia) است. او میخواهد به الی کمک کند اما الی در تمام عمرش معتقد بوده که چون نمیتواند بخواند، پس خنگ است و خنگی هم از آن دردهاست که علاجی ندارد!
"همیشه همانجاست. مطمئنم که هست؛ درست همانقدر که از زمین زیر پایم مطمئنم.
خانم هال میپرسد: "خب الی، بالاخره میخوای بنویسی یا نه؟"
اگر معلم بداخلاقی بود، راحتتر بودم.
"بنویس دیگه. میدونم که میتونی."
"اگه بهتون بگم میتونم با دندونام از درخت برم بالا چی؟ بازم بهم میگید میتونی؟"
الیور میخندد و خودش را میاندازد روی میز؛ مثل دروازهبانها که برای توپ شیرجه میزنند.
شِی غرغر میکند: "الی، فقط واسه یه بار توی عمرت عادی رفتار کن!"
کنار شِی، آلبرتِ هیکلگنده، با همان لباس تیرهی همیشگی که رویش نوشته "جرقه"، نشسته. یکدفعه سر جایش سیخ میشود، انگار که منتظر ترکیدن ترقه باشد.
خانم هال یک نفس عمیق میکشد و میگوید: "الی، ببین ... من فقط میخوام یه صفحه دربارهی خودت بنویسی." ..."
نویسنده: کریس گرابنستاین
ترجمه: مژگان ایمانی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 34)
قیمت: 299000 تومان
تعداد صفحات: 340 صفحه
شابک: 978-600-8111-57-3
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
کتابخانهی آقای لمونچلو بسیار مجهز و پیشرفته است. آخر او با فروش بازیهای مختلف خیلی پولدار شده و برای همین هم در ساختن کتابخانه سنگتمام گذاشته است. برای شب افتتاحیهی کتابخانه هم برنامهریزی شده تا ده نفر از بچههای برگزیده مدرسه، شب را تا صبح در کتابخانه بگذرانند و پیش از بقیه مردم شهر از امکانات این کتابخانه استفاده کنند. اما وقتی کایل و دوستانش وارد کتابخانه میشوند، متوجه میشوند که آقای لمونچلو خواب دیگری برایشان دیده و با طراحی یک مسابقه بزرگ از آنها میخواهد تا راه خروج از کتابخانه را پیدا کنند و برندهی بزرگترین بازیای بشوند که تابهحال آقای لمونچلو طراحی کرده است!
"کایل کیلی، برای یک هفته از بیرون رفتن محروم شد.
همهچیز با میانبر زدن از وسط بوتهی رز محبوب مادرش شروع شد. تیغها دردناک بودند، اما کایل توانسته بود با لگدکردن چندتا بوتهی خار و گل اطلسی، پنج ثانیه از برادر بزرگترش، مایک، جلو بیفتد.
کایل و برادرش، هر دو میدانستند که برای برندهشدن در مسابقه و پیدا کردن آخرین تکه از معما، باید به داخل خانه بروند.
کایل طبق قوانین بازی، میوهی کاجش را پیدا کرده بود. او میوهی کاج را برای تمامکردن مرحلهی "بیرون از خانه" نیاز داشت. کایل مطمئن بود که مایک هم بهآسانی توانسته است "گل زردرنگ" را بچیند؛ ماه ژوئن بود و گلهای قاصدک همهجا روییده بودند.
مایک فریاد زد: "بیخیال شو کایل! تو هیچ شانسی نداری." و هر دو با سرعت بهسمت خانه دویدند ..."
نویسنده: کاترین اپلگیت
ترجمه: آناهیتا حضرتی
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 224)
قیمت: 255000 تومان
تعداد صفحات: 196 صفحه
شابک: 978-600-8111-48-1
امتیاز کتاب: (4.3 امتیاز با رای 3 نفر)
"من چند چیز مهم دربارهی گربهی موجسوار فهمیدم:
اولین چیز؛ او یک گربهی موجسوار است.
دومین چیز؛ روی تیشرتش نوشته بود: "گربهها سرور، سگها خاکبرسر."
سومین چیز، یک چتر بسته توی دستش داشت. انگار همهاش نگران خیسشدن بود؛ که البته وقتی خوب بهش فکر میکنی، میبینی با موجسواری جور درنمیآید.
چهارمین چیز، انگار هیچکس دیگری توی ساحل نمیدیدش.
سوار یک موج درستوحسابی شده بود و خیلی نرم، سواری میکرد؛ اما همینکه نزدیک ساحل شد، اشتباهی چترش را باز کرد. وزش تند باد، او را به آسمان برد و گربه، از بغل گوش مرغ دریایی رد شد ..."
نویسنده: کریس گرابنستاین
ترجمه: نگار عباسپور
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 14)
قیمت: 230000 تومان
تعداد صفحات: 277 صفحه
شابک: 978-600-8111-54-2
هروقت بیلی یکی از کتابهای کتابخانهی شخصی دکتر لیبریس را باز میکند، صداهایی را از توی جزیرهی وسط دریاچه میشنود! انگار داستانهایی که میخواند، یکهو جان میگیرند و واقعی میشوند! (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"پدر "بیلی گیلفویل" دنده را عوض کرد و ماشین یکدفعه از جا کنده شد.
در میان سروصدای موتور ماشین و وزش شدید باد، فریاد زد: "سفت بشین بچهجون! مگه اون تابلوی جادهی پیچدرپیچ رو نمیبینی؟!"
ماشین روباز، مثل جت جادهی پیچدرپیچ زمینهای ییلاقی را بالا میرفت و بیلی پیش خودش فکر میکرد که انگار سوار کهکشانپیمای "مارمولک فضایی" در کتاب تصویری موردعلاقهاش شده است.
فریاد کشید: "یوهوووووو!"
سقف ماشین باز بود. باد میان موهای بیلی میپیچید و مثل شلاق به اینطرف و آنطرف میکوبیدشان. سنگریزهها با شدت از زیر چرخهای ماشین به اطراف پرتاب میشدند و پشهها، چلپ و چولوپ، پخش میشدند روی شیشهی جلوی ماشین ..."
نویسنده: لیندا سو پارک
ترجمه: پونه افتخاری یکتا
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1402 (چاپ 10)
قیمت: 84000 تومان
تعداد صفحات: 112 صفحه
شابک: 978-600-8111-40-5
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
داستان دیگر در سال 1985 میگذرد و ماجرای پسربچه یازدهسالهای است با نام سلوا که از جنگ و ناآرامی در سودان فراری شده و در یک سرزمین وحشی و خشن برای پیدا کردن خانوادهاش و رسیدن به مکانی آرام و به دور از جنگ و خونریزی با خطرهای مختلفی روبرو میشود.
داستان این دو نوجوان یازده ساله که در دو زمان متفاوت زندگی کردهاند، بالاخره به هم پیوند میخورد و ...
"رفتن آسان بود.
موقع رفتن، بشکهی بزرگ پلاستیکی خالی بود و نیآ با آن قدوقوارهی بلندش، بهراحتی میتوانست دستهاش را از این دست به آن دست جابهجا کند، بشکه را کنار خودش تاب بدهد یا توی بغلش بگیرد؛ و یا حتی میتوانست آن را دنبال خودش بکشد. روی زمین بکوبدش و البته با هر ضربه، ابری از گردوغبار را هم به آسمان بفرستد!
موقع رفتن، اصلا مجبور نبود وزن زیادی را تحمل کند؛ بازیبازی و مثلا سرخوشانه میرفت، اما هوا گرم بود و بااینکه هنوز خیلی مانده بود تا ظهر، حرارت خورشید آنقدر زیاد بود که راهرفتنش را سختتر میکرد. همین میشد که حتی اگر بین راه هیچ توقفی نمیکرد، باز هم نیمی از زمان صبح تا ظهر را طول میکشید تا به مقصد برسد ..."
نویسنده: الی بنجامین
ترجمه: آرزو قلیزاده
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 36)
قیمت: 280000 تومان
تعداد صفحات: 288 صفحه
شابک: 978-600-8111-47-4
امتیاز کتاب: (4.4 امتیاز با رای 5 نفر)
"اگر به مدت کافی به عروسهای دریایی نگاه کنید، تپش قلبشان را احساس میکنید. فرقی ندارد آنها از کدام نوع باشند؛ "آتولا"ی خونقرمز با درخشش دلفریب و خیرهکننده و یا گونهی "کلاهگلدار" یا "آرلیا آریتا" که مثل ماه نیمهروشن است. وقتی به سرعت جمع میشوند و دوباره خود را رها میکنند، انگار ضربان دارند؛ جایی که تمام گمشدههایت در آن پنهان شدهاند.
البته عروسهای دریایی قلبی ندارند، یعنی راستش نه قلب دارند، نه مغز، نه استخوان و نه خون؛ اما میتوانید مدتی به آنها نگاه کنید تا تپش قلبشان را حس کنید!
خانم "ترتن" میگوید اگر 80 سال عمر کنی، قلبت سه میلیارد بار میتپد. داشتم سعی میکردم چنین عدد بزرگی را تصور کنم. سه میلیارد. سه میلیارد ساعت قبل، انسانهای مدرن وجود نداشتند و فقط غارنشینان چشم گندهی پرمو روی زمین زندگی میکردند که تنها صدایشان خِرخِر بود. سه میلیارد سال قبل، شاید زندگی هم وجود نداشت؛ و حالا ببین قلبت چقدر خوب کارش را انجام میدهد و میتواند تا سه میلیارد بار پشت سر هم بزند؛ البته به شرطی که تا آنوقت زنده باشی ..."
نویسنده: جیمز پترسون
ترجمه: بیتا ابراهیمی، بهشته خادمشریف
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 43)
قیمت: 339000 تومان
تعداد صفحات: 306 صفحه
شابک: 978-600-8111-35-1
"تا حالا یه کار مسخره کردین؟ یه کار خیلی مسخره ها؟ مثلا اینکه خودتون رو بکشین تا یه عالمه غریبه رو از خنده رودهبر کنین. هان؟ مسخرهست دیگه.
خداییش قبول دارین؟
راستش داستان من راجع به همین کار خیلی مسخرهست؛ داستانی که با یه حال گند درستحسابی شروع میشه و در اصل یه درام مردافکنه. باور کنین. البته وسطش چندتایی اتفاق بامزه هم میفته، وگرنه که از غصه دق میکردیم.
حالا دقیقا چی شد که اومدم مثل یه دونه ذرت در حال انفجار، زیر نورافکن داغ وایسادم، بالا پایین پریدم و ترکیدم؟ شر شر عرق ریختم و جلوی هزار جفت چشم که زلزل نیگام میکردن، وایستادم تا با نگاهاشون عین دریل سوراخ سوراخم کنن؟ بعله، سوال بهجائیه ..."
نویسنده: رابرت بیتی
ترجمه: شبنم حیدریپور
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1397 (چاپ 9)
قیمت: 83000 تومان
تعداد صفحات: 255 صفحه
شابک: 978-600-8111-46-7
"سرافینا چشمهایش را باز کرد. همه جای کارگاه را با دقت نگاه کرد تا ببیند وقتی خواب بوده، موش احمقی جرئت کرده پایش را در قلمرو او بگذارد یا نه. خوب میدانست که موشها همین دوروبر، بین شیارهای تنگ و تاریک زیرزمین درندشت میلولند و منتظرند تا هر چیزی را که میتوانند، از آشپزخانه و انبار بدزندند. او بیشتر روز را توی مکان دلخواه و دور از دسترسش چرت زده بود. پشت دیگ بخار زنگارگرفتهی کارگاه، خودش را روی تشک کهنهای جمع کرده بود و آنجا را بیشتر از هر جای دیگری، خانهی خودش میدانست. چکشها، دندهها، آچار و پیچگوشتیها از ستونهای کارگاه آویزان بودند و بوی تکراری روغن ماشین، فضا را پر کرده بود. سرافینا به فضای تاریک اطرافش که رفتهرفته تاریک و تاریکتر میشد، نگاهی انداخت و گوشش را برای شنیدن صداهای بیرون، خوب تیز کرد ..."
نویسنده: جیمز پترسون
ترجمه: میترا امیری
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1401 (چاپ 9)
قیمت: 97000 تومان
تعداد صفحات: 317 صفحه
شابک: 978-600-8111-45-0
سامی اصلا از این کار خوشش نمیآید؛
اما مادرش پیش خودش فکر میکند که اگر این ربات را بسازد، سامی میتواند یک داداش ربات داشته باشد!
خیلی هم بد نیست، نه؟
اگر شما هم دوست دارید بدانید که زندگی کردن با یک عالمه رباتهای هیجانانگیز و باهوش، چقدر میتواند متقاوت و جذاب باشد، با ما همراه شوید ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"سلام! من "سامی هایز رودریگز" هستم. شاید من را بشناسید؛ من همان بچهای هستم که همه مسخرهاش میکنند. چرا؟ چون مادرم مجبورم کرد یک ربات را با خودم به مدرسه ببرم؛ احمقانهترین و خجالتآورترین چیزی که ممکن است در تاریخ یک مدرسه اتفاق بیفتد! یعنی حتی اگر تا عصر حجر و دورهی انسانهای اولیه هم به عقب برگردیم، باز هم محال است چنین اتفاقی برای کسی افتاده باشد!
باید داستان این ربات دیوانه را برایتان تعریف کنم.
سربهسرتان نمیگذارم، اما راستش او فکر میکند که برادرم است! باور کنید!
و میدانید ایدهی احمقانهی این ربات خنگ از کجا آمد؟ از مادرم! ..."
نویسنده: مو اهارا
ترجمه: الناز خضری
ناشر: پرتقال
سال نشر: 1403 (چاپ 19)
قیمت: 210000 تومان
تعداد صفحات: 183 صفحه
شابک: 978-600-8111-42-9
امتیاز کتاب: (3 امتیاز با رای 1 نفر)
تام با کمک دوستش ماهیقرمز را با شوک باتری الکتریکی به زندگی برمیگردانند و از آن به بعد اسم ماهی را فرانکی میگذارند؛ اما فرانکی دیگر یک ماهیقرمز معمولی نیست؛ او تبدیل به یک ماهیقرمز زامبی با قدرت هیپنوتیزمکننده شده و میخواهد انتقام بگیرد ...
"دیروز برادر بزرگم، مارک، تبدیل شد به یک دانشمند خبیث واقعی. البته مارک تقریبا همیشه بدجنس بوده، معمولا من را هل میدهد یا به سمتم چیزمیز پرت میکند، زندانیام میکند، مثل توپ شوتم میکند اینور و آنور و از اینجور کارهای خبیثانه، اما این آخریها به یک شیطان واقعی تبدیل شده. ماجرا از آنجایی شروع شد که حرف زدن مارک بهطور ناگهانی تغییر کرد.
داد زد: "هی! تام! کنترل از راه دور! همین حالا!"
مارک داشت بریدهبریده حرف میزد؛ انگار که چیزی توی سرش کوبیده باشند و مغزش یک تکان اساسی خورده باشد. کنترل را از دستم قاپید و لگدی هم نثار پایم کرد. بعد زیرلبی گفت: "کودن!" ..."
مشاهده و انتخاب کتابهای فهرست در بخش مشترکین
نظرات درباره اين مطلب