گلِ سرسبد کتابهای فهرست خردادماه، کتابی است که به تازگی از فیلیپ کی. دیک، نویسندهی معروف علمی-تخیلی، ترجمه و منتشر شده. اینکه چرا این کتاب این ماه "گل سرسبد" من است را در مطلبی جداگانه توضیح دادهام. پس اینجا دیگر رودهدرازی نمیکنم!
نویسنده: فیلیپ کی. دیک
ترجمه: سمیه گنجی
ناشر: روزنه
سال نشر: 1397 (چاپ 1)
قیمت: 200000 تومان
تعداد صفحات: 369 صفحه
شابک: 978-964-334-450-4
فرنک فینک عتیقهها را در کارگاهش میسازد. او به دلیل اصل و نصبش، زندگیاش در ترس از آلمانها میگذرد. ولی مسیر کاریاش چنان پیش میرود که ناخواسته در معرض توجه فاتحان قرار میگیرد.
جولیانا، همسر سابق فرنک با مردی آشنا میشود که پنهانی اندیشهی قتل در سر دارد . ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"جناب آقای آر. شیلدان یک هفته مشتاقانه منتظر نامه ماند. ولی محمولهی باارزشی که باید از ایالات کوهستان راکی میآمد نرسید. صبح جمعه که مغازهاش را باز میکرد وقتی روی زمین، کنار شیار پست فقط نامه دید با خود فکر کرد: "مشتریم عصبانی خواهد شد."
از چایساز دیواری پنج سنتی برای خودش یک چای فوری ریخت، جارویی برداشت و شروع کرد به روبیدن. کمی بعد، پیشخان شرکت هنرهای دستی امریکا تر و تمیز و آمادهی روز نو شده بود. صندوق، پر از پول خرد و گلدان، پر از گلهای جعفری تازه بود؛ رادیو هم در پس زمینه موسیقی پخش میکرد. بیرون، در پیادهرو، اهل تجارت با شتاب در خیابان مونتگمری به سمت دفاترشان میرفتند. دورتر، تراموای برقی رد شد؛ بچهها ایستادند و با شادی تماشا کردند. زنها با لباسهای ابریشمی رنگارنگشان ... آنها را هم تماشا کرد. بعد تلفن زنگ زد. چرخید تا جواب دهد ..."
این ماه علاقمندان به ادبیات علمی-تخیلی باید بسیار خوشحال باشند. چون علاوه بر "ساکن برج بلند"، ترجمهی کتاب جدید اندی وییر، نویسنده کتاب محبوب "مریخی" هم به بازار آمده. آرتمیس البته هنوز به اندازهی "مریخی" پرستاره نشده است (همه که به اندازهی جی.کی. رولینگ بخت و اقبالشان بلند نیست!) اما به هرحال ظهور ترجمه فارسی یک علمی-تخیلی دیگر در بازار مثل همیشه مغتنم است.
حداقل طبق قوانین آرتمیس، تنها شهر روی ماه. در آرتمیس، اگر میلیاردر یا مسافر پولدار نباشید زندگی راحت نمیگذرد. به همین خاطر جَز گهگاه کالای قاچاق وارد میکند. ضرر که ندارد؟ خصوصا اگر بدهکار باشی و شغل باربریات هم به زور کفاف اجارهخانهات را بدهد.
ولی بالاخره فرصتی پیش آمده تا جَز مرتکب خلافی بشود که مو لای درزش نمیرود؛ پاداشش هم آنقدر زیاد است که نمیتواند پیشنهاد به این خوبی را رد کند. مشکلِ اول و کوچک این است که ماموریتش تقریبا غیرممکن است؛ مشکل دومش این است که ناخواسته درگیر مجموعهای از نقشهها و توطئههای پیچیده و خطرناک میشود؛ چند گروه رقیب با هم میجنگند تا ادارهی شهر آرتمیس را در اختیار بگیرند. جَز برای نجات جان خودش (و البته نجات آرتمیس) چارهای ندارد جز این که دست به قماری بزند غیرممکنتر از ماموریت قبلیاش. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"روی حوضهی غبارگرفته و خاکستری راه افتادم و به سمتِ گنبدِ عظیمِ "حباب کنراد" رفتم. دورِ هوابندش یک حلقه چراغِ قرمز کار گذاشته بودند؛ فاصلهاش چنان زیاد بود که به آدم اضطراب میداد.
دویدن با صد کیلو ابزار و وسایل سخت است؛ حتی در گرانش ماه. ولی باورتان نمیشود وقتی زندگیِ آدم در خطر باشد چقدر سریع میشود جنب خورد.
باب هم کنارِ من میدوید. صدایش را از بیسیم شنیدم: "بذار مخزنهام رو وصل کنم به لباسفضاییت!"
"خودت هم میمیری. فایدهی دیگهای نداره."
تشر زد که: "نشتیِ خیلی زیادی داری. با چشم خودم دارم میبینم گاز از مخزنهات فرار میکنه."
"چه خوب که الان گپ میزنی و امید میدی بهم."
باب گفت: "ناسلامتی، من استادِ فعالیتِ برونناوی حساب میشم. همین الان وایسا! بذار اتصال رو برقرار کنم." ..."
کشف این ماه برای قفسهی "کتاب و کتابخوانی" عنوانی است که به نظرم بسیار خواندنی میرسد. به عنوان نمونهای از متن کتاب مطابق سنت معمول پاراگراف آغازین متن آن را آوردهام. اما ناشر/مترجم در پشت جلد یکی دو پاراگراف از میانه کتاب را به عنوان نمونه درج کردهاند که به مبحث جالبی اشاره میکند. اینکه: "... ما همان چیزی هستیم که دوست داریم بخوانیم. وقتی اعتراف میکنیم کتابی را دوست داریم، انگار داریم اعتراف میکنیم که آن کتاب جنبههایی از وجودمان را بهخوبی نشان میدهد. حتی اگر آن جنبهها معلوم کند که ما هلاک خواندن رمانهای عاشقانهایم، یا دلمان لک زده برای داستانهای ماجراجویانه، یا اینکه در خفا عاشق کتابهای جنایی هستیم ..."
همانطور که میبینید خانم نویسنده نظرات جالبی درباره کتاب و کتابخوانی دارد.
نویسنده: نینا سنکویچ
ترجمه: لیلا کرد
ناشر: کولهپشتی
سال نشر: 1403 (چاپ 52)
قیمت: 229000 تومان
تعداد صفحات: 270 صفحه
شابک: 978-600-461-075-9
امتیاز کتاب: (4.7 امتیاز با رای 3 نفر)
این کتاب خاطرات او در این دوره یکساله است و در آن توضیح میدهد که چطور با "خواندن" توانسته از یکی از سختترین مراحل زندگیاش عبور کند.
"در سپتامبر 2008 من و همسرم، جک به تعطیلات آخر هفته رفتیم و چهار فرزندمان را به خانواده من سپردیم تا مراقبشان باشند. ما با ماشین از حومه کنتیکت به سمت سواحل لانگآیلند اقیانوس اطلس راندیم. یک تخته موجسواری داشتیم که آن را محکم به سقف ماشین بسته بودیم و یک دوچرخه که بهزور در صندوقعقب روی چند ساک پر از لباس و کتاب که برای سفر سهروزهمان کافی بود، چپانده بودیم. سفر آخر هفته ما هدیه من بود به جک به مناسبت پنجاهمین سالگرد تولدش، اسمش را در یک کارگاه موجسواری پیشرفته نوشته بودم، برای خودمان اتاقی در هتلی دورتر از جاده مونتاک گرفته بودم و برای شام با زرنگی در رستورانی معروف که راهپیداکردن به آن خیلی مشکل بود جا رزرو کرده بودم ..."
کتاب بعدی اولینبار در بهار سال 1396 منتشر شده و در عرض یکسال به چاپ پنجاه و هفتم رسیده است (شاید همین الان که این جملات را میخوانید عدد چاپهای کتاب از اینهم فراتر رفته باشد!) من البته یکی دو ماه پیش از انتشار این "پدیده" مطلع شدم و مدتی هم طول کشید تا بتوانم کتاب را در بازار پیدا کنم و آن را بخرم. در وضعیتی که بازار کتاب ایران دارد، به نظرم لازم است تفحصی بکنم و ببینم که این "قهوهی آقای نویسنده" چه مهرهی ماری دارد که اینقدر مورد استقبال قرار گرفته است.
نویسنده: روزبه معین
ناشر: نیماژ
سال نشر: 1401 (چاپ 93)
قیمت: 160000 تومان
تعداد صفحات: 218 صفحه
شابک: 978-600-367-314-4
امتیاز کتاب: (1.7 امتیاز با رای 7 نفر)
۲۰ سال بعد آرمان به تماشای اجرای کنسرتی میرود که عشق دوران کودکیاش آن را اجرا میکند. در این کنسرت دختر آهنگی را که آرمان در کودکی دستکاری کرده مینوازد و نام آن را به حضار "وقتی پسر بچه عاشق میشود" اعلام میکند. آرمان که از این اتفاق هیجانزده شده میخواهد خودش را به دختر معرفی کند اما …
"میخوام یه اعتراف بکنم!
من چند سال پیش دیوانهوار عاشق شدم. وقتی که فقط ده سال داشتم، عاشق یه دختر لاغر و قدبلند شدم که عینک تهاستکانی میزد و پونزده سال از خودم بزرگتر بود. اون هر روز به خونهی پیرزن همسایه میاومد تا ازش پیانو یاد بگیره.
از قضا زنگ خونهی پیرزن خراب بود و معشوقهی دوران کودکی من مجبور بود زنگ خونهی ما رو بزنه، منم هر روز با یه دست لباس اتوکشیده میرفتم پایین و در رو واسش باز میکردم، اونم میگفت: "ممنون عزیزم!" لعنتی چقدر تودلبرو میگفت عزیزم ..."
صحبت مهرهی مار شد. بلقیس سلیمانی قلمی قوی دارد که علیالقاعده باید برای خوانندهها جاذبهی زیادی ایجاد کند. اما نمیدانم چه سری است که اغلب آثار او از خوانندهها امتیاز متوسط میگیرند. شاید به جز "قدرت نثر" متغیرهای دیگری هم در جذب ستارههای بیشتر تاثیر دارند.
نویسنده: بلقیس سلیمانی
ناشر: ققنوس
سال نشر: 1402 (چاپ 5)
قیمت: 140000 تومان
تعداد صفحات: 232 صفحه
شابک: 978-600-278-384-4
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
"زلزله، زلزله.
خیز برمیدارد طرف در، mind and body, mind and body, mind and body. کلید را در قفل میچرخاند، دو بار. سالها به این لحظه فکر کرده، بارها با خودش گفته یک بار قفل کردن کافی است، ولی همیشه دو بار کلید را میچرخاند. بالاخره آمد، چقدر منتظرش بود، بارها تصمیم گرفته بود باروبندیلش را جمع کند، دست دخترکش را بگیرد و برود کرمان، برود گوران. از این شهر زلزلهخیز، از این شهر بلاخیز دور شود، نشده بود، نمیشد.
mind and body، دستهایش میلرزد، پاهایش میلرزد، ولی همچنان آن رفیق همیشگیاش فریاد میزند mind and body. رفیقش ذهن وراجش است که یک لحظه هم آرام نمیگیرد و حالا که میرود تا برای همیشه نه ذهنی بماند نه بدنی، باز هم تکرار میکند mind and body. شیشههای پنجرهی راهپلهی بالای سرش که فرومیریزد، زانوهایش خم میشود، دستهایش را میگذارد روی سرش و روی پلهی اول، جلوی واحدش، چمباتمه میزند ..."
نویسنده: بلقیس سلیمانی
ناشر: چشمه
سال نشر: 1395 (چاپ 3)
قیمت: 16000 تومان
تعداد صفحات: 201 صفحه
شابک: 978-600-229-743-3
امتیاز کتاب: (5 امتیاز با رای 1 نفر)
"مارونیها گفته بودند تو زن نیستی وگرنه شوهرت را نگه میداشتی. حالا ایستاده بود جلو مرصع و میخواست شوهرش را پس بگیرد.
ساعت چهار صبح دخترک هفتماههاش را بسته بود به پشتش، دستمال نان و مغز گردویش را برداشته بود و از مارون زده بود بیرون. جادهی مارون تا گوران را پیاده آمده بود. صدای جیرجیرکها، شغالها، سگها، خروسها و خرهای مارون بدرقهاش کرده بود. باد خنک شمال که به صورتش خورده بود، زیرلب درویش را لعنت کرده بود. این باد جان میداد برای باد دادن خرمنها. کجا بود درویش؟ کجا بود مردش، سایهی سرش، وقتی باد شمال میآمد و او نبود تا رزقوروزی زنوبچهاش را از دهن باد بگیرد؟ سرش پر بود از گلهوشکایت، از فحش و ناسزا، از حرف مردم، از غرغر بچههایش ..."
اگر از سر و صدایی که بابت حق انتشار اولین کتاب تام هنکس در ایران به پا شد بگذریم (تا اینجای کار دستکم سه ترجمه از کتاب به بازار آمده)، توجهبرانگیزترین ویژگی کتاب نویسنده آن است. الان داشتم نگاه میکردم که هنکس اولین فیلم خود را در سال 1980 بازی کرده است. من خودم با دیدن فیلم Money Pit (محصول 1986) با او آشنا شدم و در طول سالیان فعالیتش بسیاری از فیلمهای بهیادماندنی زندگیام آنهایی بودهاند که هنکس در آنها هنرنمایی کرده است (فارست گامپ، ترمینال، مسیر سبز، و البته بیخواب در سیاتل و لری کراون!) حالا او، "سرِ پیری"، قلم به دست گرفته و نویسنده شده.
هنکس در تمام این سالها به نوعی نمایندهی "هالیوودی آقامنش" هم بوده. کاراکتری که این روزها هالیوود خیلی به آن نیاز دارد و با سروصداهایی که آنجا بلند شده به نظر میآید تعداد شخصیتهای مذکر با این ویژگی در آن صنعت پرزرقوبرق چندان زیاد نیست. همهی اینها کنجکاویام را برمیانگیزد که ببینم از تام هنکس روی کاغذ چه تراویده است.
نویسنده: تام هنکس
ترجمه: محمد جوادی
ناشر: افق
سال نشر: 1398 (چاپ 3)
قیمت: 58000 تومان
تعداد صفحات: 460 صفحه
شابک: 978-600-353-397-4
"آنا گفت فقط یک جا میتوانیم هدیهای مناسب برای اِمدُش پیدا کنیم - انبار عتیقهها که قبلا تئاتر لوکس بود و حالا بیش از آنکه جایی برای گنجهای قدیمی باشد بازار فروش اجناس دستدوم است. قبل از آنکه شبکههای اچبیاُ، نتفلیکس و 107 رسانهی سرگرمی دیگر، تئاتر لوکس را ورشکسته کنند، ساعتها در آن قصر سینمایی باشکوه مینشستم و فیلم تماشا میکردم. حالا پر است از غرفههای اجناسی که به جای عتیقه به مشتری میاندازند. من و آنا تکتک آن غرفهها را بررسی کردیم.
اِمدَش در شرف دریافت تابعیت آمریکا بود و این موضوع همانقدر که برای خودش مهم بود برای ما هم اهمیت داشت. پدربزرگ و مادربزرگ استیو وانگ در دههی چهل تبعهی آمریکا شده بودند. پدر من از دست گردنکلفتهای بیکلاس که کمونیستهای اروپای شرقی دههی هفتاد بودند فرار کرده بود و اجداد آنا در گذشتههای دور طولِ اقیانوس اطلس شمالی را با قایق پیمودند و دنبال غارت هر آنچه در دنیای جدید قابل چپاول بود گشتند ..."
این ماه سومین رمان کیوان ارزاقی هم به بازار آمد. بازخورد همراهان جیرهکتاب به دو کتاب قبلی او مثبت بوده و دوستانی که درباره کتابهایش اعلامنظر کردهاند معتقدند ارزاقی نویسندهای است که روان مینویسد و داستانهایش خوشخوان هستند. "شورآب" را با این ذهنیت تهیه کردم که مشابه کارهای قبلی نویسنده به مذاق خوانندگان خوش خواهد آمد.
نویسنده: کیوان ارزاقی
ناشر: افق
سال نشر: 1397 (چاپ 2)
قیمت: 26000 تومان
تعداد صفحات: 247 صفحه
شابک: 978-600-353-399-8
" "من، خسرو زکریا، پسر هوشنگ و ماهخاتون، چهل و هشتساله، متولد تهران، اعتراف میکنم گلرخ را کشتهام."
خسرو این جمله را رو به دوربین میگوید و گویا باری سنگین از دوشش برداشته باشند، نفسی بلند میکشد و لم میدهد روی مبل. نگاهش سرگردان و نگران است. چشمهایش دودو میزنند. انگار که یاد چیزی افتاده باشد، سرش را رو به دوربین میگیرد و بهزور لبخند میزند.
عرق روی پیشانیاش نشسته. مرد فیلمبردار لنز را روی صورت خسرو تنظیم میکند. خسرو انگشتهایش را در هم مشت میکند. دستهایش میلرزند. سعی میکند خودش را آرام نشان دهد اما رنگش پریده. دندانهایش را روی هم فشار میدهد. پلک چپش میپرد. عادت قدیمیاش است؛ عصبی که میشود پلکش بالا و پایین میپرد ..."
یادتان باشد گفته بودم تصمیم گرفتهام هرکتابی که نشر اطراف منتشر میکند را ندید بخرم (این هم از آن تصمیمهاست!) موضوع کتابی که این ماه این ناشر به بازار عرضه کرده و "ندید" در سبد جیرهکتاب قرار گرفته کاملا با سلیقهی حقیر همخوانی دارد. بنابراین تصمیم نابخردانهای که گرفتهام تا اطلاع ثانوی به قوت خود باقیست.
نویسنده: آنت سیمونز
ترجمه: زهرا باختری
ناشر: اطراف
سال نشر: 1402 (چاپ 18)
قیمت: 212000 تومان
تعداد صفحات: 228 صفحه
شابک: 978-600-98019-2-3
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
کتاب "بهترین قصهگو برنده است" شما را با شگردهای موثر قصهگویی در کسبوکار آشنا میکند. این کتاب به شما نشان میدهد چهطور با سرمایهگذاری روی داستان سود کنید، چهطور با قصه در هر موقعیتی به همکاری و تعاملتان با دیگران بیفزایید و از درگیریها دور بمانید. "بهترین قصهگو برنده است" کمک میکند به چشم خود ببینید چه کارهای بزرگی از این واقعیتهای کوچک که قصه نام گرفتهاند، برمیآید. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
ریچارد فاینمن هم نویسندهای است که هر اثری از او به چشمم بخورد، حتما آن را میخرم. در مورد "لذت فهمیدن" البته باید این تذکر را بدهم که منتخبی از مقالات این کتاب با ترجمهی همایون صنعتیزاده در کتاب "تاثیر علم در اندیشه" قبلتر منتشر و در جیرهکتاب معرفی شده بود. حالا اما آقای آریایی کلیهی مقالات کتاب اصلی را ترجمه و در این مجلد در اختیار علاقمندان قرار دادهاند.
نویسنده: ریچارد فاینمن
ترجمه: جمیل آریایی
ناشر: صدای معاصر
سال نشر: 1398 (چاپ 3)
قیمت: 35000 تومان
تعداد صفحات: 268 صفحه
شابک: 978-964-91451-9-8
امتیاز کتاب: (1 امتیاز با رای 1 نفر)
خب، به نظر میرسد استقبال خوانندگان از سفرنامههای منصور ضابطیان، انتشارات مثلث را تشویق کرده تا شرح سفرهای دیگر ایرانیان معاصر را هم منتشر و عرضه کند. کتاب بعدی با همان ساختار مصور آشنا که در کتابهای ضابطیان دیدهایم، یادداشتهای سفر آقای فاضلبیگی را به شبهقاره هند به علاقمندان عرضه کرده است.
نویسنده: مهدی فاضلبیگی
ناشر: مثلث
سال نشر: 1399 (چاپ 2)
قیمت: 100000 تومان
تعداد صفحات: 192 صفحه
شابک: 978-600-8482-06-2
" از شواهد و اسناد تاریخی اینگونه برمیآید که ایرانیان بسیاری پیش از این قدم به هند و هیمالیا گذاشته و به این گوشهی دنیا مسافرت کردهاند. بسیاری از آنها در جستجوی شرایطی بهتر ترک دیار کردهاند و کسی چه میداند، شاید به نوعی در پی یافتن شانگریلای خود بودهاند. حال که چندین سال از آن روزها میگذرد میبینم که من هم شاید همچون آنها بهنوعی در جستجوی شانگریلای خودم بودم.
پیش از آغاز سفرنامه، شاید بد نباشد کمی به گذشته برگردیم و دفتر تاریخ را تورقی کوتاه کنیم (هر چند بیشتر ما از آن درس نمیگیریم و تاریخ همچنان تکرار میشود). ایرانیان و پارسیزبانان از دیرباز سفرهای بسیاری به هند، تبت و مناطق مختلف هیمالیا داشتهاند که گاه این سفرها چنان به درازا میکشید که به اقامت دائم تبدیل میشد. این سفرهای بلند مدت یا به عبارت بهتر، این مهاجرتهای گروهی و فردی ایرانیها، بهویژه سرایندگان، دانشوران، عارفان، هنرمندان و بازرگانان، به شبهقارهی هند دلایل و عوامل گوناگون دارد، اما بهطور کلی میتوان آنها را به دو بخش تقسیم کرد: یکی میتواند عوامل خارجی باشد؛ عواملی که توجه مردم ایران را به شبهقاره جلب کرده بود ..."
"قطارباز" هم شرح سفری است داخلی. اما از آن مهمتر کتاب معرفی و تاریخچه خط و مسیر و فناوریای است که حدود صد سال پیش وضعیت حملونقل در کشورمان را متحول کرد.
نویسنده: احسان نوروزی
ناشر: چشمه
سال نشر: 1402 (چاپ 6)
قیمت: 240000 تومان
تعداد صفحات: 275 صفحه
شابک: 978-600-229-878-2
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 2 نفر)
"در میانهراه زندگی، اگر دوست و همسر و شغل و رویای بلندپروازانهای نداشته باشی، میتوانی غریبترین علایق و عبثترین بازیهای شخصی را بدون ملامت دیگران و عذابوجدانِ شخصی پی بگیری، و بیفتی به دنبال چیزهای کوچک، علایق نامعمول، امیال غریب، اشیای پنهان و اعمال بیهدف. اما بدون آن "مهارهای زندگی معتدل"، همیشه امکان دارد کار از حد بگذرد و بیخ پیدا کند. به نظر میآمد کارم بیخ پیدا کرده بود وقتی اوایل شهریورماه به جای تمدید اجارهخانه، با دو کولهپشتی (یکی بزرگ که به پشت میانداختم و کولهای کوچک که از جلو بغل میکردم) راه افتادم به هر کجا که ریل میرود، بیخیالِ اینکه موقع بازگشتِ مفلسانه به این شهر چه خواهم کرد ..."
با سیدمجید حسینی از طریق کتاب "هاروارد مکدونالد"، سفرنامهاش به آمریکا، آشنا شدم. بعدتر یکبار او را در دفتر انتشارات همشهری دیدم و یکی دو بار هم در موسسه نشر شهر (وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران). در یکی از این دیدارها، وقتی صحبت "هاروارد مکدونالد" پیش آمد، به او گفتم که من درباره نگاهتان به آمریکا در این کتاب حرف دارم. او پیشدستی کرد و گفت "من خودم هم دیدگاهم نسبت به موضوع آن کتاب الان بسیار تغییر کرده!" هیچوقت فرصت نشد که مفصل درباره این "تفاوت نگاه" حرف بزنیم تا ببینیم آنچه که من در "هاروارد مکدونالد" نمیپسندم هماهنگ با دیدگاه تغییر کردهی او هست یا نه. اما به هر حال این آشنایی مختصر باعث شده تا همواره خروجیهای نوشتاری او را دنبال کنم.
نویسنده: سیدمجید حسینی
ناشر: ثالث
سال نشر: 1399 (چاپ 5)
قیمت: 45000 تومان
تعداد صفحات: 285 صفحه
شابک: 978-600-405-236-8
"حیات انسانی دو لحظه اوج دارد. لحظه رنج و لحظه گشودگی.
لحظه رنج همراه با عمیقترین حالت از درد انسان اتفاق میافتد و در یک آن به اوج خودش میرسد. از آنسو لحظه گشودگی توام با عمیقترین حالت رهایی و سبکی روح آدمی به اوجِ خود میرسد. یک نکته هست که آدمها دیر متوجهش میشوند، آن هم خیلی دیر و آن این است که تا به لحظهی اوجِ رنج نزدیک نشوی، به اوج گشودگی و سبکی هم نخواهی رسید. پس رنج را باید با سرخوشی به آغوش کشید، حتی اگر همراه با اوجِ درد باشد، زیرا مژدهی رهایی و سبکی است ..."
در حین تورق "ارثیه باد" بطور اتفاقی در مقدمه کتاب چشمم به نقلقولی از یکی از نزدیکان افتاد که سالها پیش فوت کرده بودند و یادشان، به روش معمول زمانه، در خاطرم کمرنگ شده بود. اول فکر کردم اشتباه میکنم و شاید حیران یک تشابه اسمی شدهام. اما بعد یادم آمد که مترجمِ "ارثیه باد" از دوستان صمیمی آن عزیز بوده و او که شخصیتی خوشصحبت و داستانسرا داشت، بارها برای ما "بچههای فامیل" از ماجراهای خودش و آقای مسعودی داستانها تعریف کرده بود.
تحقیقات بعدی نشان داد که نمایشنامه "ارثیه باد" و فیلمی که حوالی سال 1960 از روی این نمایشنامه ساخته شده، در ادبیات نمایشی آمریکا جایگاه خاصی دارند. با اینحال آن چند خط آمده در مقدمه کتاب و یاد آن عزیزِ ازدسترفته، به کتاب معنا و مفهوم دیگری داد که شاید حتی با پیام اصلی نویسندگان کتاب هم تا حدودی مغایر باشد!
نویسنده: جروم لارنس
ترجمه: حسین مسعودی خراسانی
ناشر: شمشاد
سال نشر: 1397 (چاپ 2)
قیمت: 14000 تومان
تعداد صفحات: 165 صفحه
شابک: 978-600-8392-40-8
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
معلم جوانی در کلاس درس خود در شهری خیالی به نام هیلزبرو، برخلاف قوانین ایالت، فرضیه تکامل داروین را تدریس میکند. پدر براون، روحانی متعصب شهر، از معلم جوان شکایت میکند و برای رسیدگی به این شکایت دادگاهی تشکیل میشود. نمایشنامه شرح دفاعیات متهم و شاکی از نظرات خود در رابطه با موضوع مورد مجادله (اصالت آفرینش الهی یا تکامل داروینی) است در درامی دادگاهی!
"بعضی وقتها من فکر میکنم که پشت بساط دکان ترقی مردیست که میگوید: "آقا ما تلفن به شما میدهیم ولی در عوض شما باید از خلوت و لطف خلوتگزینی دست بردارید. خانم به شما حق رای میدهیم ولی قیمتش اینست که دیگر از حمایت سرخاب سفیدآب و چادر چاقچور دل بکنید. آقا شما آسمان را فتح خواهید کرد ولی پرندگان شگفتی خود را از دست خواهند داد و ابرها بوی بنزین خواهند گرفت". داروین ما را به بالای تپهای رساند که از فراز آن میتوانیم برگردیم و راهی را که آمدهایم ببینیم. اما به خاطر این چشمانداز، به خاطر کشف و شهود، و به خاطر این علم ما باید از باور کردن قصه شیرین و شاعرانه سفر تکوین، دست بکشیم."
یادم میآید هروقت که مشغول تنظیم فهرست "کتابهایی که باید پیش از مرگ خواند" بودم و به نام فورد مادوکس فورد میرسیدم، پیش خودم میگفتم عجب نام خوشآهنگ و باکلاسی دارد این طرف و افسوس میخوردم که چرا کتابی از او به فارسی ترجمه نشده (یا در حقیقت ترجمه فارسی کتابی از او امروز در دسترس ما نیست!) برای همین وقتی چند هفته پیش کتاب "سرباز خوب" را دیدم بلافاصله یادم آمد که این یکی دیگر از کتابهای فهرست محبوب است و نسخهای از آن را برای افزودن به فهرست پرطرفدار جیرهکتاب تهیه کردم.
نویسنده: فورد مادوکس فورد
ترجمه: زهرا نصراللهی
ناشر: نشر نون
سال نشر: 1403 (چاپ 6)
قیمت: 259000 تومان
تعداد صفحات: 284 صفحه
شابک: 978-600-7141-30-4
"این دلگیرانهترین داستانی است که تا به حال شنیدهام. نه فصل بود که خانوادهی اشبرنهام را در شهر نوهایم با آن صمیمیت زیادشان میشناختیم. بله، میشود گفت شناختی به راحتی، نرمی و نزدیکی دستکشی در دست. من و زنم سروان و زنش را به آن خوبی که بشود کسی را شناخت میشناختیم. با این حال، میتوانم بگویم هنوز چیز زیادی دربارهی آنها نمیدانستیم. معتقدم یک چنین مسئلهای فقط در مورد انگلیسیها صدق میکند. امروز هم که مینشینم و به کلیت این رابطهی غمانگیز فکر میکنم گیج میشوم، چون میبینم هیچچیز از آن دو نفهمیدم. تا شش ماه پیشش هرگز انگستان را ندیده بودم و به اعماق قلب یک انگلیسی پی نبرده بودم، فقط سطحی از آن اعماق را شناخته بودم ..."
وقتی والده کتاب بعدی را دید غرغرش به هوا رفت که "هویت ایرانی هم کشته ما را!" اشاره به تبدیل شدن "ایران" به کلیدواژهای برای ابراز احساسات کورکورانه در این سالها. شخصا معتقدم که تعریف "هویت ایرانی" نیازمند کالبدشکافی عوامل و مسائلی بیشتر از شش شاخه/فصل مورد اشاره خانم افشار است (مثلا به نظر من "ایرانی" که با نام خیالی "کجاست" در داستان "مرد شوخ" تصویر میشود یکی از آن تصویرهایی است که باید مورد توجه علاقمندان به کشف "هویت ایرانی" قرار گیرد!) اما به هر حال "هویت ایرانی" خانم افشار به عنوان یک متن استاندارد برای معرفی ملزومات اولیه شناخت هویت ایرانی میتواند مفید باشد.
نویسنده: هلن افشار
ناشر: جوانه توس
سال نشر: 1397 (چاپ 1)
قیمت: 19000 تومان
تعداد صفحات: 243 صفحه
شابک: 978-600-565210-9
"هویت یعنی شناسنامه. یعنی مجموعه ویژگیهایی که باعث تشابهات و تمایزات یک موجود نسبت به سایر موجودات میشود. چرا یک مورچه به مورچهی بالدار شبیهتر است تا سیارهی نپتون؟! هویت هر موجودی با هویت همهی موجودات دیگر متفاوت است. بنابراین خوشحال باشید. شما صاحب یک حضور بیهمتا هستید: خودتان!
بگذارید یکی از کسانی باشم که حضورتان را تبریک میگویم. به شما شادباش میگویم که این شانس را دارید تا از میان میلیاردها شانس زندگی که تبدیل به زندگی نشدند، تولد را تجربه کنید.
همهی ما در جوهر مطلق هستی حضور داریم اما هویت نداریم. به عبارت دیگر مثل سوپی هستیم که در آن هویج، پیاز و سیبزمینی را رنده کردهاند. درست است که همهی سبزیجات در آن سوپ هستند ولی هیچ کدام هویت مستقلی ندارند و معیار سنجشی هم وجود ندارد. تنها وقتی به دنیا میآییم، هویت متمایزی را کسب میکنیم. مثلا میشویم خانم هویج یا آقای سیبزمینی! پس از آن است که پوستی برای تمایز پیدا میکنیم و قابل ارزیابی میشویم ..."
از این ایده که نشریهای بیاید و گزیدهای از مقالات خود درباره موضوعی خاص را بصورت یک مجموعه مستقل منتشر کند، خوشم آمد. سرعنوان "10 مقاله که باید خواند" (در انگلیسی Ten must Reads on ...) هم خوب آرتیستی است. "هاروارد بیزنس ریویو" هم اسم دهنپرکنی است. خلاصه فعلا با توجه به این شاخصها دو عنوان از این مجموعه کتابهای "10 مقاله که باید خواند" را تهیه کردم (تعداد بیشتری از این مجموعه در حال حاضر ترجمه و منتشر شده است) تا ببینیم چقدر مورد استقبال اهل فن قرار میگیرد.
نویسنده: نویسندگان هاروارد بیزنس ریویو
ترجمه: سیدمحمد تقیزاده مطلق
ناشر: هنوز
سال نشر: 1403 (چاپ 11)
قیمت: 230000 تومان
تعداد صفحات: 203 صفحه
شابک: 978-600-6047-59-1
امتیاز کتاب: (4 امتیاز با رای 1 نفر)
کارشناسان در این مقالهها شناختها و توصیههایی را که نیاز دارید در اختیار شما میگذارند:
- تصمیمات شجاعانه بگیرید و وضع موجود را به چالش بکشید.
- با استفاده از دادههای مختلف تصمیم بگیرید.
- خطرات و منافع را به اندازه هم ارزیابی کنید.
- به استدلالهای غلط علت و معلولی توجه کنید.
- تصمیمات خود را آزمایش کنید.
- انتقادهای سازنده را تقویت کنید و به آنها اعتنا کنید.
- از طریق پاسخگویی روشن بر بیتصمیمی و عدمقاطعیت غلبه کنید.
نویسنده: نویسندگان هاروارد بیزنس ریویو
ترجمه: سیدمحمد تقیزاده مطلق
ناشر: هنوز
سال نشر: 1401 (چاپ 7)
قیمت: 65000 تومان
تعداد صفحات: 156 صفحه
شابک: 978-600-6047-40-9
کارشناسان در این مقالهها شناختها و توصیههایی را که نیاز دارید در اختیار شما میگذارند:
- روابط نیرومندی با بالا و پایین و در عرض سازمان به وجود آورید.
- در سازمانتان فرهنگ همکاری ایجاد کنید.
- سیلوهای سازمان (واحدهای وظیفهای) را درهمبشکنید.
- از تبادل اطلاعات غیررسمی بهرهبرداری کنید.
- نوع همکاری مناسب را برای کسبوکارتان انتخاب کنید.
- اختلافات را عاقلانه مدیریت کنید.
- بدانید چه زمانی نباید به همکاری روی بیاورید.
نویسنده: احسان نظری
ناشر: آتینگر
سال نشر: 1397 (چاپ 1)
قیمت: 28000 تومان
تعداد صفحات: 178 صفحه
شابک: 978-600-7631-94-2
مشاهده و انتخاب کتابهای فهرست در بخش مشترکین
در این فهرست کتابهای زیر معرفی شدهاند: مارون (بلقیس سلیمانی)، ساکن برج بلند (فلیپ کی. دیک)، داستانهای ماشینتحریر (تام هنکس)، بهترین قصهگو برنده است: چهطور با قصه کسب و کارتان را رونق دهید (آنت سیمونز)، تولستوی و مبل بنفش (نینا سنکویچ)، قهوهی سرد آقای نویسنده (روزبه معین)، شورآب (کیوان ارزاقی)، کاش رنجی کم کنیم: در ستایش بودن و فرقی داشتن (سیدمجید حسینی)، آن مادران، این دختران (بلقیس سلیمانی)، سرباز خوب (فورد مادوکس فورد)، ارثیه باد (جروم لارنس)، قطارباز (ماجرای یک خط) (احسان نوروزی)، درباره تصمیمگیری: 10 مقاله که باید خواند (نویسندگان هاروارد بیزنس ریویو)، زبانشناسی اینترنت: راهنمایی برای دانشجویان (دیوید کریستال)، ویدیو مارکتینگ: ابزاری جذاب و کارآمد برای توسعه کسب و کار (احسان نظری)، لذت فهمیدن (ریچارد فاینمن)، درباره همکاری: 10 مقاله که باید خواند (نویسندگان هاروارد بیزنس ریویو)، آرتمیس (اندی وییر)، در جستجوی شانگریلا: سفرنامهها و عکسهای کشمیر، هند، نپال و تبت (مهدی فاضلبیگی)، هویت ایرانی (هلن افشار)